رسول پویان
هرات در درازنای تاريخ هماره موقعيت سوقالجیشی داشته و از نگاه اقتصادی و فرهنگی بسی مشهور بوده است. هرویان در دورههای اوستایی، مادها، هخامنشی و ساسانی زندگی دهنشینی و شهری را به سبک کلاسیک تجربه کردند. پس از انتشار اسلام در قلمرو خراسان قدیم هرات باز به مرکز فعالیتهای اقتصادی، تجارت، فرهنگ و تمدن تبديل شد و هرویان در شکلدهی و شيرازهبندی مدنيت مختلط اسلامی نقش متبارزی داشتند. این اهميت استراتیژیک در ادوار دولتهای مستقل خراسانی نیز ادامه پیداکرد؛ لیکن پس از فروپاشی امپراتوری تیموریان دورۀ طولانی بحران سياسی و اقتصادی، انحطاط و اضمحلال فرهنگی و تمدنی این خطۀ باستانی آغاز گردید.
هرات در بستر تاریخ در مسیر شاهراه ابریشم واقع بوده و اهميت ترانزیتی و تجارتی بارزی داشته است. این خطۀ باستان به مثابۀ قلب خراسان بزرگ در ادوار دولتهای مستقل خراسانی در بین بلخ، نیشابور و ماوراءالنهربسیار مشهور بوده است. پس از سقوط امپراتوری پهناور تیموریان دورۀ درازدامن تقسیم، تجزیه، اغتشاش و خانهجنگیها آغاز شد. جنگ و کشاکش در بين صفویان ایران جدید و شیبانیان ماوراءالنهر از ارزش ترانزیتی هرات کاست. پس از تشکیل دولت ابدالی در افغانستان، به سبب رقابتهای خونین قومی، قبايلی و خانهجنگیهای هستیسوزداخلی و جنگ و درگیریهای پیهم در میان ابدالیان و قاجاریان ایران از یک طرف و تجزیه، ناامنی و بیثباتیهای دوامدار در حوزۀ خراسان بزرگ پارینه از طرف دیگر هرات را در تنگناه محدود محلی گرفتار کرد. راه قدیم ابریشم و خطوط ارتباطی در بين ارکان عمدۀ خراسان قدیم که هرات روزگاری قلب تپندۀ آن بود، به کلی دستخوش مشکلات و گسستگی گرديد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
حدود یک سال پیش و درقلب"بهارموسوم به عرب" ؛ به حدود نیم قرن دیکتاتوری مبارک پایان داده شد و سازمان مذهبی اخوان المسلمین دریک انتخابات و یک رفراندم قانون اساسی به پیروزی رسید ! درآن قانون اساسی که دردسامبر 2012 با رفراندم انجام شد به قانون شریعت غیرآخوندی اسلام نقش پررنگتری داده، و آزادی بیان و تجمعات رسما محدود شده بود . یک سال بعد درشامگاه چهارشنبه سوم ژوئیه 2013 و پس ازیک هفته حضورمیلیونی مردم درخیابان ؛ ارتش مصررسما اعلام کرد که محمد مرسی ازکاربرکنارشده است . در روز پنجشنبه عدلی منصور، به عنوان رئیس جمهوری موقت سوگند خورد. حضورمیلیونی مردم مصر طی یک هفته درخیابانها که به نام جنبش " تمرد " شناخته شد ؛ تابع محوریت و تحزب غیرپراتیک هیچ موش کوری نبود بلکه تابع تجربیات مشخص تاریخی درسطح منطقه بود ! عامل تعیین کننده درپایان کارسیاسی اخوان حضور میلیونی مردم با محوریت خود مردم بود . اما علیرغم این حضور؛ خلق این تابلوی غرورآفرین و قابل تحسین اسمش انقلاب نبود و نیست !
بدیهی وواضح وروشن است که زنده گی پر بار انسانی زمانی از درخشش ها وتلألو برخوردا ر میگردد که در سمت ومسیر پرجوش وخروش نهادینه ساختن حقایق تاریخی حرکت کند وپیام آور بی بدیل راستی وصداقت باشد ، ما از تجارب فراوان آموخته ایم که گذشت زمان بحیث بهترین عنصر تثبیت کننده وحلال تمام موضوعات گره خورده وبغرنج مطرح میگردد . درپهنای گذشت زمان است که زنده گی جوامع انسانی شکل گرفته وتکوین میابد؛ دربحبوحۀ زمان است که زایش وتولد حوادث ووقایع تاریخی صورت وسیما میگیرد ودرحافظۀ تاریخ ثبت وسجل می گردد. درابعاد وسیع وگستردۀ زمان است که نام ونشان بهترین علما ، بزرگترین فلاسفه ، مشهورترین ابداع گران ونو آوران ، زبده ترین جوینده گان میادین سیاست ، سرآمد ترین چهره های محبوب رزمندگان عرصه ها وکارزارهای نظامی ، محبوب ترین سروران رهگشای قیام های مردمی وبالاخره شامخ ترین نبرد پیشگان سرافراز تحولات ودگرگونی های تاریخ ساز تبارز وبرآمد می نمایند. ولی یک امر غیر قابل تردید است وآن اینکه این همه بزرگان وپیشداوران و منادیان جهان هستی ومعرفت انسانی یاخود هست کرده های داشته اند ویا ملهم وبهره مند از فیض انوار دانش پیشگامان جهان اندیشه واندیشه پردازان گشته اند. چه درخور ستایش وآفرینش اند آن کسانیکه آثار وخلق کرده های ایجاد میکنند که فخرآفرین دورانساز تلقی میگردد وتغییرات جوامع انسانی را سمت وسو میدهد. بی تردید وبا جرئت میتوان گفت که تمام این بزرگ مایگان ، سخنسرایان حقیقت گو ، صادق ، راستکارومتفکران بی غرض وبی کنش شیطانی بوده اند که توانستند با ارائۀ نظریات مثمر قابل پذیرش بحیث سخن گویان مورد حمایت و حرمتبی پایان مقاطع ومجامع مردمی قرار بگیرند. ولی هستند کسانیکه بربنیاد نگرش های نابخردانه خویش به توضیحات دروغین وواقعه نگاری های خود غرضانه دست میزنند که مملو از فتنه گریها، جاسازی ها وجعلکاری ها در متن حوادث وقضایا میباشد، این امربه ذات خویش تحریف کردن ووارونه ساختن حقایق است برای فریب دادن وگول زدن طیف وسیع رهروان روشنگروحقیقت یاب .
محمد عالم افتخار
(بخش پنجم)
سیمای تاریخی و تکامل معاشی و عقلی مخاطبان قرآن
پیشاپیش خوشوقتم؛ کار بزرگ و خلاقانه دختر خانم محترمه؛ آریانا سعید؛ یعنی خلق سرود «بانو آتش نشین» را به این هنرمند پر استعداد جوان، همکاران محترم شان و شاعر این سرود عالی؛ سلیمان جان دیدار؛ و به کافه زنان و دختران افغانستان و مردم آزاده و حق طلب و عدالت جوی وطنم؛ صمیمانه و با شور و شعف تبریک و تهنیت بگویم.
سرود «بانوی آتش نشین»؛ البته که میتواند مخصوصاً به لحاظ ویدیو؛ هنوز غنی تر و جذاب تر و اثرناکتر شود؛ معهذا هم اکنون نیز ناب و نفیس و قابل قدر و الهامبخش در هنر موسیقی ماست و نشان میدهد که با هنر؛ چه کار ها که نمیتوان کرد!
به امید پایش و بالش این خط و استقامت هنری؛ شما را دعوت میکنم که نخست این ویدیو را با صحبت های گرم و توأم با ابرازعزم جزم آریانای هنر آفرین ببنید و بشنوید:
http://www.youtube.com/watch?feature=player_detailpage&v=brx9Ll5SX1c
لینک سرود «بانوی آتش نشین» طور مستقلانه در یوتیوب؛ این است:
http://www.youtube.com/watch?feature=player_detailpage&v=CoVGwJ2nyOY
**********
و اما بعد:
این هفته پیام گیرایی دریافتم از خانم مبارز نستوه در راه روشنگری؛ محترمه سجیه کامرانی.
خانم سجیه چنانکه اکثریت عزیزان آگاهی دارند سالهاست که به طریق برنامه های مدنی و مترقی تلویزیونی و ستلایتی؛ به جنگ اهریمن ارتجاع و استبداد و جهل و توحش و بربریت می روند و درین کارزار بزرگ؛ پیروزی های ماندگاری کمایی کرده اند.
ایشان به لحاظ آماده گی ها برای ارائه پیروز مندانه برنامه هایشان هم که شده؛ به مطالعات وسیع و دقیق می پردازند و بالنتیجه از نظر غالباً صایبی در مورد سخن ها و اهل سخن ها برخوردار میشوند. اهمیت استثنایی پیام کوتاه ولی عمیق ایشان برای من؛ از همینجاست:
از پوهندوی شیما غفوری
این مقاله در نظر سنجی که در پورتال افغان-جرمن در ارتباط با مقالۀ خانم صالحه وهاب واصل به راه انداخته شده بود، تحریر گردیده است. و اینک میخواهم آنرا تقدیم خوانندۀ این صفحه نیز نمایم، امیدوارم این راه و روش در ارتباط با حل مسئلۀ زن در کشور مورد تائید هموطنان قرار بگیرد.
«من نوشته خواهر ما صالحه جان را خیلی عالی و مفید یافته و به حیث یک ضرورت عینی جامعۀ افغانی ارزیابی می نمایم. زیرا ایشان از روی آیات قرآن با کمال فصاحت کلام ثابت نمودند که موارد تحت بحث قانون، ضد اسلام و مخالف آیات پاک قرآنی نبوده، بلکه در همگونی با آن میباشد.
در ارتباط با مسئلۀ زن در افغانستان این موضوع را بسیار مهم میدانم که آواز دادخواهی زنان در کشور از جانب زنانی که خود هم به دین اسلام اعتقاد و آشنایی دارند، باید بیشتر از پیش بلند گردد و در مقابل بیدادگری ها به استناد آیات الهی و احادیث نبوی پاسخ دندان شکن بدهند تا زنان عادی کشور ما پیکار به خاطر آزادی زن را مشخصۀ خاصِ زنان با علم ولی به اصطلاح زنان "بدون اعتقاد به دین" ندانسته، بلکه کار زنان هوشیار، با تعلیم و در عین حال خداشناس نیز بدانند تا در چوکات محیط خویش جرأت نموده و بر ضد ستم ایستادگی نمایند. باید مردم ما بدانند که استبداد بی حد و حصری که بنام دین و مذهب بالای زنان افغانستان اجرا میگردد در هیچ کشور اسلامی مانندی ندارد و مغایر اوامر اسلامی میباشد. زنان مسلمان کشور ما باید اطمینان پیدا نمایند که اگر بخاطر حقوق حقۀ انسانی خویش به پا بر خیزند، از دایرۀ اسلام خارج نمیگردند. برخلاف آنها باید درک کنند که تنها ظالم در نزد ایزد متعال گنهکار نیست، بلکه آنهایی که ظلم را بر خود روا میدارند و بر ضد آن مبارزه نمیکنند، هم شامل گناه میشوند.
برای اصلاح جامعه و بهبود وضع زندگی زنان کشور تنها روشنگری و فعالیت قشر روشنفکر کافی نمیباشد. بلکه علاوه بر تعلیم وتربیۀ عمومی و رایگان، لازم است تا قوانینی در این راستا توشیح و توسط ارگانهای زیربط در عمل تطبیق گردند.