محمد عالم افتخار
نتیجه گیری ها از بحث:
با درود بر شما.
اخیراً شماری از کادر ها و فعالان و شاید هم رهبران ح.د.خ.ا که برایم عزیز و محترم اند؛ طی نشست هایی خصوصی و معمولی در جرمنی؛ کار ها و آثار بنده را مورد مباحثه قرار داده به این نتیجه رسیده اند که آنها برای اکنونی ها و این زمانی ها قابل فهم و استفاده نیستند و شاید برای مردمان 50 سال بعد فهمیدنی و مفید واقع گردند.
ایشان بر علاوه ابراز نگرانی فرموده اند که در 50 سال بعد شاید هم آنقدر ها؛ ادبیات و گفتار و نوشتار دیگر گونی یابد که باز؛ نوشته های امروزی من؛ به چیز هایی چون نگارش های خط میخی اولیه و غارنگاره ها مبدل گردد.
در هرحال؛ 50 سال بعدی ها اندیشمند و نویسنده وغیره خود را میداشته باشند.تصور میکنم این ارزیابی ها خیلی جدی است و لهذا آرزومندم در مورد رهنمایی ام فرمائید تا...
نمونه ای از نظر های دریافتی :
Bad az salaam, Ayakash aenra 35 sal qabel kase dar jalasayee ba buzurgan H.D.K.A. mashwara medad,ke awzaee Afghanistan,barayee "anqelabe saour" hamada nest wa shayad baese qatle amha showad! Wali hanch ra shuma emroze mefarmahed jebae Eftekhar, waqean baraee aemroz ast,wa agar nagehed,50 sal bad nafreen meshawed.
( بعد از سلام . ایکاش 35 سال قبل کس در جلسه ای به بزرگان ح.د.خ.ا مشوره میداد که اوضاع افغانستان برای "انقلاب ثور" آماده نیست و شاید باعث قتل عام ها شود!
ولی آنچه را که شما امروز میفرمائید جناب افتخار؛ واقعاً برای امروز است و اگر نگوئید؛ 50 سال بعد نفرین می شوید.)
قابل یاد آوری است که نظر شما (و عدم نظر) به حیث سند تاریخی و رهنما آرشیف خواهد شد و مورد استفاده قرار خواهد گرفت و در حالیکه با اجازه توأم باشد؛ نشر نیز خواهد شد.
* دومین بنای مسلمانی ی قرآنی؛ انفاق و سومین بنا؛ تعقل است!
* قرآن؛ منطبق بر وسع عقلانی مخلوق میباشد نه بر علم غیب بیکران خالق!
* آیات خداوندی صِرف مندرجات کتب مقدس نبوده بلکه تمام هستی؛ و پدیده ها و جریانات آن است و حتی خلاقیت های بشری نیز؛ آیات الهی محسوب میشوند!
* زمان و مکان؛ از جمله آیات خداوندی ی مقدم و مؤثر بر قرآن است!
* تعدد پیامبران در زمانها و مکانهای مختلف؛ دلیل تغییرات و تطورات در وضع عقلی و معاشی بشر است نه در وضع خداوند!
* احکام مدنی ی قرآن؛ بر وضع زمانی و مکانی ی معین انطباق دارد نه بر همه زمان ها و مکان ها!
تتبع ونگـارش :
الحاج امــیـن الـدیــن»سعـیـدی – سعید افـغــانی«
مــدیـــر مطـالعات سـتراتــــیـژیک افـغـانو
مسؤل مرکز کلتوری دحـــــق لاره- جرمنی
خواننده محترم !
قبل از همه میخواهم فرق بین فدیه وکفاره را توضیح بدارم !
فـــديــــه چیست :
اگر شخصی بنابر معاذیری از گرفتن روزه (مانند مریضی که روزه گرفتن برايش خطرناک است و اميد بهبودي و علاج وي نمي رود و يا مانند پيرمرد يا پيرزني ( شیخ فانی ) که از لحاظ جسمی وصیحی به شدت ناتوان شده و گرفتن روزه برايش ناممکن باشد ( باید بجاي روزه گرفتن) فديه دهد يعني در مقابل هر روز از روزه ماه رمضان يک نفر را طعام دهد، به دليل فرموده الله تعالي: « وَ عَلَي الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فُديَةٌ طَعَامُ مِسکِين» (بقره : 184)
وهمچنان بر اساس حکم حدیثی که حضرت ابن عباس روايت گردیده است :
« رخص للشيخ الكبير والعجوز الكبير ة فى ذلك وهما يطيقان الصوم أن يفطر ا إن شا ء ، ويطعما كل يوم مسكينا ، ولا قضا ء عليهما ، ثم نسخ ذلك فى هذا الايه « فمن شهد منكم الشهر فليصمه » وثبت للشيخ الكبير والعجوز الكبير إذا كان لا يطيقان الصوم والجلي والمرضع إذا خافتا أفطر تا ، وأطعمتا كل يوم مسكينا»« به پير مرد وپير زني ( شیخ فانی ) كه توانايى روزه گرفتن را ندارند برایشان جایز ، در صورتیکه خواسته باشند ، روزه نگيرند ودر مقابل هر روز ، مسكينى را غذا بدهند» وقضاى روزه بر آنها لازم نيست ، سپس ؛ اين حكم با آيه « فمن شهد منكم الشهر فليصمه » نسخ شد ولى ( آن حكم ) براى پير مرد وپير زنى كه توانايى روزه گرفتن را ندارند ثابت مانده است .
زبان
هر آنکو تکیه دارد بر زبانش
به جنگ عقل میسوزد روانش
زبان هر که در دنیای ما است
بود کوچکتر از حجم دهانش
ضد مولا
بود این قاضی و این شیخ و ملا
به وحشت آفریدن چون گوریلا
خرد در صد تبار شان نه بینی
همگی فاسد اند و ضد مولا
جهان ز پرده ی جهل ار که بی نقاب شوی شکوه جلوه ی خورشید و مهتاب شوی
فــتد به سینه ات از ابر، گنج آب حــیات برای تشنه لبــی چشمه ی پر آب شوی
براه راست رود گــر کـسی به شهـره رسد بپای کج نگــران عقــ ده ی تناب شوی
نمـی سزد که روی پشت ابـر هـای سـیه ز پشت ابــر سیه سـر کش آفتاب شوی
تاچې په ټوکوکې پيغورراکړو
په خوب ويده ومه تاشورراکړو
دبی غورۍ له خوب دې پاڅولم
تاپه خنداخندا،شعورراکړو
له ځان بی خوده وم،په خوددې کړمه
راته دې بېرته دزړه زورراکړو
مقالات دیگر...
- نقش هرات در اقتصاد افغانستان
- تحولات اخیرمصردرقلب بهارعرب !
- "رها درباد " پسآب دروغ وریأ قسمت پانزدهم
- پیامبران عصر حجر؛ چگونه شریعتی را تنفیذ میکردند؟!
- دین، روشنفکری و مسئلۀ زن در کشور
- زخود بیگانگی
- وايي سوله
- بازتاب تصورات آرمانی بدویان شبه جزیره بیابانی عرب!
- قصیده ای برای بهار
- قطرۀ از دریا - سرشت اندیشۀ خداوندگار بلخ