محمد عالم افتخار
ـ بخش3ـ مبانی حقیر و فلاکتبار ایدئولوژیهای منم گویان افغانستان
با مسرت فراوان به اطلاع میرسانم که به ارتباط بخش دوم بحث"مبانی حقیر و فلاکتبار ایدئولوژیهای منم گویان افغانستان"؛ واکنش های وزین، مؤقر و تأمل برانگیزی دریافت داشتم.
از جمله؛ شخصیت سیاسی ـ اجتماعی معروف؛ محترم عبدالملک پرهیز که مدیریت مسئول و گرداننده گی خسته گی ناپذیر ویب سایت پربار و پر خواننده "سپرغی" را هم به عهده دارند؛ با جملات قصار و شمرده چنین نوشته اند:
دوست گرامی افتخار صاحب؛ سلامها و احترمات مرا بپذیرید.
تشکر ازینکه در مورد نوشته خویش خواستار نظر من گردیده اید. من فکر میکنم موضوع مطروحه که بدور قومگرایی میچرخد مسأله حساسی است که با اشتباه کوچک امکان لغزیدن در باطلاق قومگرایی دور از امکان نیست. در مورد موضوع باید گفت:
۱.اینکه میگویند امریکا در مورد افغانستان چیز نمیداند، حرف میانتهی است، در انجا انستیوت های تحقیق درمورد افغانستان وجود دارد و تقریبا نیم دهه امریکا در افغانستان مصروف بوده نه بر اساس نه بود معلومات ، نه بخاطر پاکستان؛ بلکه پاکستان خود وسیله تعمیل منافع انگلیس و امریکا است.
۲.اینکه انها وخت کافی نداشتند تا یک نظام بهتر به افغانها عرضه کنند هم یک حرف میانتهی است، همین رژیم رژیم مطلوب انها است و به نفع انهاست، بی ثباتی به نفع انها است تا ثبات. اگر سیرت میبود هم چیز بهتراز کرزی بوده نمیتوانیست. زیرا انها کسی را نمیخواهند که بر علیه منافع انها عمل کند.
به قلم الهه افتخار
روشنفکری :
روشنفکر کیست وروشنفکردینی چیست ؟ _پیشینه روشنفکری در افغانستان ونقش اندیشه دینی درملت سازی آن؟ - روشنفکری به نقد چی می پردازد و هدف آن چیست ؟ .
خوشبختانه جهان قرن هااست که از زیر سایه بدویت و سردرگریبانی های جاهلانه و ملال آور روزگار فرسوده کهن و تاریک اندیشی بیرون گردیده و جای آن را میلان به ارزش های حرمت به انسان ، حقوق ، آزادی وعدالت گرفته است .
گرچه این مولفه ها بنا به مقتضای زمانی و مکانی قاطی با یک عده از تعریف های مختلف و حتی متضاد گردیده است . ما هنوز هم در برابر مفهوم عدالت و روشنفکری و روشنگری در مجامله قرار داریم لهذا قدرت جا گذاشتن تإثیر کارساز و تحول در اذهان عامه را کمتر دارا استیم. حتی ما مخصوصاً در قرن بیستم به تناسب سیر پیشرفت ها در روند فکری و اندیشوی جهان؛ به عقب رانده میشده ایم تا به جلو .
یارب دلم ترا به کجا جستجو کند
درخیمه یا به قصرکسان گفتگو کند
از آتش زمان وجهان چشمه دَر گرفت
با زهرآب حادثه هر یک وضو کند
زبانزد همه خلق خدا شدم چه کنم؟
و جنس بیکس دنیای ما شدم چه کنم؟
گناه من که زنم مادر همه بودم
اگر که گنگ شدم بی صدا شدم چه کنم؟
به آرمان شناسایی، پیدایی و زنده شدن شناسه ی تباری جامعه ی خویش در بستر تاریخ و آگاهی از آبشخور رودبار فرهنگی مان در سیر زمان در تکیه به استوره و تاریخ در پهنه ی جهانی که بایگانی شده اند؛ و به آماج خیزش از دهلیز های تنگ و تاریک گمنامی، بی نشانی و نامهای ناشناختنی؛ پس از یازده سال پژوهشها به این برآیند رسیدم که مردمان ما از نگاه تباری نه آریایی بوده و نه کشوری به نام آریانا در جغرافیای سرزمین ما وجود داشته است. در این زمینه یادداشت ِ پُر سندِ را زیر نام {آنهایی که پافشاری بر آریانا و آریایی میدارند در پی راندن تاریخ و فرهنگ هزاران ساله ی سرزمین ما می باشند} نبشته نموده ام که در برخی از رسانه ها از میان روزنامۀ ماندگار، سایت خاوران، سایت کوفی، مشعل و چند دیگر به نشر رسیده که دوستداران میتوانند به این نشانی سری بزنند:.
اکنون با پشوانه به این یافت ها و بافتها، برای فرهنگیان سرزمین خویش پیشنهاد می نمایم که بجایی واژه یا نام گنگ «آریایی» درجُستار های اتنوگرافی یا تبار شناسی « گیومرسیان» یا «گیومرسی ها» را برگزینند.
مقالات دیگر...
- سر و صدا های کرزی از کجا سرچشمه میگیرد؟
- " اکه عقل " بُن اول و بلیه های "سبز گندم خورک"!!!
- قسمت یازدهم فمینیسم چیست ؟ و هنجار های خانم بهأ کدامست ؟
- زمونږ دريمه ستونزه
- بهار سعید بهارینه کاج شعر و خِرد باغستان ادبیات سرزمین ما
- به تائید از فریاد خاموش
- خاطره ای از سالهای دور
- بداهه ای تقدیم خانه ملت یا سینمای بی تکت
- توان
- صلح خیالی و صلح واقعی در افغانستان
