اواخر فصل زمستان، آنقدر برف باریده بود که هیچ راهی برای آب آوردن از چشمه نمانده بود. هیزم تر و خشک را، کنار هم در دیگدان گلی روشن کردم، دیگ بزرگی را پر از برف کردم و روی آتش گذاشتم تا آب شود. از آب برف یک چای غبارآلودی دم کرده بودم و روی باقی آب داغ، برف انداختم تا آب شود تا به گوسفندان و گاوها آب ببرم. زمستان سختی بود، اما امروز که به آن زمستان میاندیشم، آخرین فصل باهمی من با پدر و مادر بود و آغاز یک زندگی مشقتبار و بیسرپناهی.
هلوکاست انگلیس بر ضد زبان فارسی (بخش دوم)
که برنامهی راهبردی دراز مدت حضور و توسعهی امپراتوری اشغالگری را در جهان، منطقه و به سوی کشور ما هم داشت. در بدو عبور از آب به سواحل هند سعی کرد تا بیشه های قدرت را به نفع خودش گسترده ساخته و بشکافند.
نظام ظـلم و سـتم پایـدار نخواهد بود
ترورووحشت تان برقرارنخواهد بود
مناز طالـب وحـشی بـه تیغ عـریانت
که تیغ تشنۀ خـون آبـدار نخواهد بود
بیست وسوم جدی، سالروز درگذشت «ضیاء قاریزاده» شاعر و آهنگساز خوش نام افغانستان است. وی در سال ۱۳۰۱خورشیدی، در شهر کابل زاده شد. پدرش قاری «دوست محمد» از فعالان نهضت فرهنگی افغانستان در دوره امانالله خان بود که با سقوط دولت امانی، در کابل به قتل رسید.
من در این نوشتهی کوتاه تنها به یک بخش از عواملی معطوف است که بنیاد داخلی دارد و بسیار ویرانکننده است.
فرزندان و بستهگان مقامات:
فرزندان مقامات هرچند در حمایت پدران یا مادران یا خویشان صاحب قدرت شان بودند، ولی هرگز اجازهی دستدرازی به امورتعیین کنندهی کشوری را نه داشتند. مثلاً آقای صمد خواهرزادهی رفیق نوراحمد نور دورهی سرباز اش را نزد من گذشتاند یاآقای محمدشفیع غرزی فرزند شادروان بارق شفیعی هم سرباز من بودند.
مقالات دیگر...
- دختران بکارت نریخته و شکست دشمن.
- آقای فاطمی! مدال سرکوب اشرار شمالی را کی و چرا ضرب زد؟
- دریچۀ دل
- یگانه پسری گل بیگم را می کشند
- جــــذر و مــــد
- ابَرخویش نه باشیم
- نبرد پوتین و سقوط قصر سفید در غرقاب زلزلهی چند هزار ریشتری، آتش و خشمِ مایکل وولف!
- دام طلسمات
- به پاسخ تیمورشاه حسن یک دجال نکتایی دار:
- مختصری از خداوند الموت