نعمت حسینی
خزان بود. باد که می وزید، عالم عالم برگ، برگ زرد، برگ نارنجی وسبز وشاید هم برگهایی به رنگهای دیگر، می بارید. وقتی باد خشم می گرفت وهو می زد، برگها رااز این سوی حویلی به آن سوی حویلی پُف
می کرد، شماری از آنها را می برد و محکم می زد به دیوار. نور ضعیف و کمرنگی که از پنجره اتاق به حویلی می تابید، بازی باد با برگ ها را به تصویر می کشید. آنسوی پنجره در داخل اتاق، سه نفر بودند.
دو زن ویک کودک. زنی که پیر بود بالای جای نماز نشسته درحال دعا خواندن بود . کودک آن طرفتر نشسته بود. او فردا امتحان داشت. امتحان رسم داشت، برای امتحان رسم کاردستی می ساخت. او یک خانه می ساخت. سه دیوار خانه را ساخته بود وسرگرم ساختن دیوار چهارمی آن بود. هرقدر می کوشید، دیوار چهارمی را سر جایش نصب نماید نمی توانست. آب بینی اش جمع شده بود در نوک بینی اش و در حال چکیدن بود. کودک از دل تنگی یا بی دلتنگی، سرش را که بلند کرد، چشمش افتاد به زن پیر . با شتاب آب بینی اش را با پشت دست پاک کردو بلند صدا زد:
ـــ بی بی جان! بی بی جان! پدرم را دعاکنید ... دعا کنید که بخیر احوالش بیاید. بی بی جان با اشاره سر به کودک جواب مثبت داده ، درحالی که چشمانش را بسته گرفته است ، به دعا کردن ادامه می دهد .
داسې خو څـوک نکړي مشره ،هيردې خپل وګړي کړل
خپل دې ټول پردي کــړل،رقيبان دې خپل ملګري کړل
ودې کــــــــــړل پخپله مشره،بل څوک ملامت نـه د ي
خپل دې کـــړل کمزوري مشره،دوې دې پياوړي کړل
هرڅه چور رقيب کـــــړل خوتهمت مشره په مونږ کوې
دوې زمونږ دکــــــــورا وکهول ،هرڅه دړې وړې کـــړل
ښځه مور ده، ښځه خور ده
ښځه ترور، ښځه ننګور ده
ښځه مورد بشريت ده
څوک ئې ځوی دی، څوک ئې لورده
مرتب: ملیحه ترکانی
در سالیکه گشت زیادتر از همه سالهای دیگر زنان افغانستان در فقر و تنگدستی ، تجاوز، خود سوزی، سوگواری بخاطر ازدست دادن
عزیزان خود، مهاجرت به دیار بیگانگان و در زادگاه خود در زیر خیمه ها، ازدواجهای اجباری و بیسوادی دست به گریبان بودند.
آمار رسیده از سال 2013 نشان میدهد که اضافه از سه هزار زن به خود سوزی و خود کشی و اضافه تراز هزاران زن دیگر مورد تجاوز زورمندان و جنگسالاران قرار گرفته اند و اين نشان ميدهد كه هنوز زنانی زیادی مجبور به خودکشی، خودسوزی، فرار از منزل و تحمل رنجها و درد های طاقت فرسای میباشند و این بر علاوه 150000 زن و کودک است که به خاطر دوام جنگهای داخلی، بمباردمان های بیرویۀ نیروهای ایساف خانه های شان ویران گردیده روستا و و منطقه بودباش خود را گذاشته و در اطراف شهر های بزرگ با شرایط ناگواری زندگی میکنند.
طاعون بنیادگرایی مذهبی با قرار گرفتن مجرمین جنگی طالب و مجاهد در سکو های دولت امریکایی به بهانه های گوناگون روی همه بدبختی های زنان سایه انداخته است. اخباری که طی سال 2013 رسیده است در تمام ولایات افغانستان از تجاوز به زنان، قتل، فروش و سلب آزادی های آنان توسط همین سرتمداران قدرت دولتی یا پشتیبانی و یا هم به عدم پیگیری مواجه شده است.
آمار های سازمان های معتبر بین المللی گویای این حقیقت است که هفتاد وپنج در صد دختران زیر سن قانونی خلاف میل خود شان به شوهر داده میشوند و یا مورد معامله قرار میگیرند. و قوانین ناقص حذف خشونت و احوال شخصیه زنان که از طرف دولت به تصویب رسیده است هم به فراموشی سپرده شده است.
قسمت نهم
بخش اول
صدیق راهی
زنده گی روند وقوع رویداد ها و پیش آمد های فراوان است ؛ زنده گی پروسۀ مرتبط وبه هم پیوستۀ است که انسان در گذرگۀ آن قرار گرفته و میتواند با توانمندیها وشایستگی های لازم ، با خردمندی و تعقل در آن ره پوید و خالق هست کرده های باشد که باعث افتخار خودش و مجامع انسانی گردد؛ آنطوریکه تاریخ هستی انسان ها وجود بهترین نگاره ها وتصویرها را از زیستن ها ، پائیدن ها، پافشردنها، خروشیدن ها و رزمایش های پر افتخار کتله های انسانها بدست ما میدهد وبر ما واجب میدارد تا ما هم رزمنده گان بی پس گرد و نا پشیمان این نبردگاه ای پر جلال ، پر شکوه و با عظمت تلاش های انسانی باشیم که با راستی و صداقت تمام این رزم با شکوه و سرافرازانه را دنبال نمائیم و به پایان فاتحانه اش برسانیم. اینست مراد و منزل پرعظمت تلاشهای انسانهای وارسته و پیراسته ، هدفمند و با خرد که در میان طوفان های سهمناک ولرزش آور جنبش های پر تحرک توده های میلیونی اشتراک میورزند ودر پایان کار نقش ها و چهره های عظیم الشأن شان به حیث اندیشه وران نجاتبخش زنده گانی توده های مردم ثبت صفحات زرین تاریخ جوشش ها و مبارزات مردمی میگردد وپیروزمندانه چهره گشائي مینمایند . اما تمام این ها را که از بالا گفته آمدیم دریغا که در مورد خانم بهأ صداقت پیدا نمیکند زیرا که وی از این نژاد ، از این تبارو از این نسل خروشندۀ بیباک و دلاور نیست که حقیقت سرا باشد و کلام پر صلابت راستی و صداقت را بر محراب تاریخ بنشاند تا در قلوب واذهان مردم با تمام صفا و صمیمیت رسوخ نماید وبه باور یقینی ایشان مبدل گردد.
