به قلم الهه افتخار
بعد از چندین سال در خانه ما کودکی به دنیا آمد با قدوم مبارک خود خوشی ها و مسرتهای زیادی را به ارمغان آورد. این کودک با هر روز بزرگ شدن در کنار دیده گان همه و با لبخند ها و الفاظ شیرین معصومانه و کودکانه خود ارتباط و افکار همه را به سوی خویش متمرکز میسازد. در واقع رشد فرایند داد وستد میان نوزاد و بزرگسالان است که برای او قابل اهمیت میباشد. این همه هیاهو و شور و هیجان زیاد و فلسفه طبیعی و اخلاقی و استعداد بی پایان و پیگیری راز نهایی رشد و تکامل وی دغدغه هایی در ذهن من ایجاد کرده .
در ابتدا این کودک نه ماه در رحم مادر سپری میکند و بعد ناچار نفس گیرد و دیدگان خویش را به روشنی جهان و آوازها و فریادها که برایش خیلی ترسناک است آماده گرداند. اما برای او درحال که دیدگان او باز است جهان تاریک و همه آن فریاد ها گویی خفه کننده استند و شاید به همین خاطر هم بیشترین وقت خویش را به خواب میگذارند. این کودک که تازه چهارماه دارد من را با گذر هر روز در ژرفنای وجود کوچک اما خیلی پر قدرتش میکشاند و بیشتر از هر زمان دیگر متوجه معنا و مفهم واقعی وجود وی و سایرین میگردم.
سید موسی عثمان هستی
هرآنکه دامنش بر پشت فتادند
بگوشش آذان اخلاق ندادند
ازاو ساختند پاپی، اسپ گادی
سپس پرچم و پر چمدار ساختند
شاعربی وزن وبی ترازو
تاریخ راباید نقادانه نوشت ونقادانه باید خواند. کتاب « رها درباد » یک بهانه نقد است. درحقیقت تاریخ کثافت کاری حزب دموکراتیک خلق است که صاحب این قلم پنجره های بسته تاریخی این حزب را درلابلای تاریخ معاصرافغانستان آهسته آهسته بازمی کنم.
اگر از قتلهای زنجیری قلعۀ زمان خان کابل توسط فیض محمد بخاطربدنامی دولت داوود بگذریم وآن را بعدها مثال بیاوریم قتل منهاج الدین گهیځ توسط حزب دموکراتیک خلق افغانستان بشکل مثال زنده می آوریم.
زنده یادمنهاج الدین خان گهیځ مسوول ماهنامه گهیځ راتمام ملت افغانستان باافکار راستی وقلم توانای آن دربرابرچپ افغانستان ازنظرتیزبین ملت ما پنهان نمانده مهناج الدین خان گهیځ قربانی قلم روشن نویسی خود، افکار راست خود وشجاعت بی مانندخود شد. من درحالیکه از نزدیک می شناختم هیچ نوع پیوند فکری بامنهاج الدین خان گهیځ نداشتم. و زمانی که درقطغن بودم با وجودیکه یک ملا ومولوی بودم با او روابط نزدیگ بخاطر تاریک اندشی اش نداشتم؛ مسلمان متعصب بود.
افغانهای مقیم ایالت برتش کلمبیا:
برنا کریمی سفیر کبیر جمهوری اسلامی افغانستان در کانادا روز پنجم نوامبر با عده یی از بزرگان و شخصیت های اجتماعی افغانهای برتش کلمبیا دیدار و گفت و گو نمودند .
در محفلی که در مقرکار قنسولگری جمهوری افغانستان در شهر ونکوور ترتیب یافته بود، محترم غیاث توخی سر قنسل جمهوری افغانستان در ونکوور در آغازتشریف آوری سفیر کبیر جهموری افغانستان در کانادا و مهمانانی را که غرض ملاقات با محترم سفیر آمده بودند خوش آمدید گفتند.
سپس محترم سر قنسل از کار و اجراآت خویش بعد از تقرر شان گزارش مختصر دادند و از اجرآت خویش در مسایل مهم یاد آور شدند و خود را مسؤول و خدمت گذار مردم دانستند.
محمد عالم افتخار
در پی انتشار مطلب " آیا نقد آقای نورزایی «نقد» است یا مانفیست کمونیزم مورچه ها؟" طبعاً خواننده گان عزیز متوقع بودند تا واکنش ها و تبصره های ایشان را بر موارد مشخص و کانکرتِ عنوان و حلاجی و خاطر نشان شده؛ دریابند و بخوانند و بدانند.
تصادف جالب اینکه در این فاصله زمانی؛ دریافت سایت وزین گفتمان برای من در دهلی غیر ممکن شد تا جائیکه ناگزیز گشتم به جناب استاد اسدالله الم مسئول وبگاه؛ معضله را توسط ایمیل عرض نمایم. ایشان بلافاصله مهربانی کردند که سایت با استفاده از برنامه های جدید کاربردی کمپیوتری بازسازی و نوسازی گردیده احتمالاً مشکل پیش آمده به این تحولات مربوط است. بالاخره پس از دو هفته آشکار شد که به راستی هم چنین بوده و مشکل توسط خود ایشان دریافت و امکان دسترسی مجدد به سایت گفتمان در هند فراهم گردید.
من طی دو سه روز اخیر مندرجات تازه فراوان این سایت را در فرصت های پیش آمده مرور میکردم تا آنکه به مقاله گزیده از قلم جناب نادر نورزایی منهمک شدم که عنوان داشت « بازی های بزرگسالان و مشکل گفتمان سالم»
به راستی مقاله بسیار علمی و جدید در راستای تحلیلات روانشناسی و روانکاوی. به طور معمول ما به چنین مقالات عمیق و حدوداً اکادمیک در اکثریت ویبسایت های افغانی بر نمیخوریم.
نوشتۀ عزیز یاسین
چنانکه همه گان آگاهی دارند ملالی یوسف زی، دانش آموز چهارده سالۀ پاکستانی و مدافع دلیر حق آموزش دختران، عصر روز سه شنبه نهم اکتوبر مطابق هجدهم میزان ( مهرماه ) سال روان هنگام بازگشت از مدرسه در شهر سوات پاکستان، هدف گلوله نیروهای شر و فساد اسلامی که خود را طالبان پاکستانی مینامند ، قرار گرفت ومغز خرد مند و آزاداندیشش به شدت زخم برداشت، دو تن دیگراز همصنفانش نیز که در موتر حاملشان باوی همراه بودند زخمی شدند. طالبان پاکستانی نه تنها مسؤولیت این عمل شنیع و ضد انسانی را وقیحانه به عهده گرفته اند بلکه با تأکید خاطر نشان کرده اند که هرگاه ملالی از این حادثه جان سالم هم به درببرد طالبان مسلمان از تصمیم اسلامی خویش منصرف نشده ودر آینده حتما اورا به قتل خواهند رسانید. همزمان با این گزارش تکان دهنده ، گزارش دیگری نیز در رسانه های دولتی و غیر دولتی افغانستان به نشر سپرده شد مبنی بر اینکه طالبان افغانستانی که نسخه های مطابق به اصل طالبان پاکستانی هستند یک مکتب دخترانه را در منطقۀ موسوم به غندک از مربوطات ولسوالی شیبر ولایت بامیان به آتش کشیده و ویران کرده اند.
ضمن این نوشتار سعی خواهیم نمود تا به گونه یی هرچه فشرده ترواکنشهایی را که تا کنون در برابراین جنایت نا بخشودنی نشان داده شده است به بررسی گرفته موضعگیریها ونقطه نظرهای نهاد ها ومراجع مختلف را در برابر این حادثۀ دلخراش برشماریم واز آنجایی که این رویدادخشن ورویدادهای مشابه آن تا کنون تحت شعار اسلام ناب محمدی صورت گرفته وبدون شک درآینده نیز صورت خواهد گرفت؛به تاریخ نوشته شدۀ اسلام مراجعه و معتبرترین کتب تاریخ اسلام را مرور مینماییم تا بنگریم که آیا این ادعاهایطالبان حقیقت داشته وواقعاً به تأسی از آموزه های قرآنی و سنت نبوی انجام می یابد ویا اینکه طبق اعتقاد و باوراکثریت مسلمانان جهان،طالبان میخواهند با همچو ادعاهایی اعمال خشن و انسان ستیزانۀ خویش را رنگ و چهرۀ اسلامی بخشیده واز آموزه های قرآنی و سنت پیامبر اسلامسؤاستفاده نمایند.
مقالات دیگر...
- یادبودی اززنده یاد بانو ناديه انجمن
- اگر بناست؛ بشریت را نجات دهید؛ کودک را نجات دهید!
- قسمت هفتم فصل هشتم حرفهای قناری هنوزدرقفس نقداست
- سروش بزرگ ؛ کوروش بزرگ و غلام کلاج !
- عواطف
- هروقت که ماهی را ازآب بگیرید، تازه است
- غزل
- قسمت ششم: حرفهای قناری هنوزدرقفس نقداست
- زنان سرشناس افغانستان
- پر طاوس و عطر بنفشه