مـــــــاریـــــا دارو
بااظهار سپاس و حمایت از فراخوان آقای سلیمان کبیر نوری زیر عنوان
زنان، مادران و دختران وطنم؛ به پا خیزید!)(
خطاب به زنان افتخار آفرین کشور!
هرگاه تو نبودی جهانی هستی وجود نداشت…این تویی که تسلسل بشریت را بوجود آوردی و این تویی که از شیرهء وجودت از خون رگهایت طفلی را تغذیه و بدنیا میآوری و اورا بارور میسازی و آن نهالی پروده دامان توست که علیه آزادیها و حقوق حقه تو دستور خفه شدنت را صادر مینماید.
آری...! ای زن ! ای زیبایی جهان! و ای درخشش صفا و محبت ! بتو میگویم که حق گرفته میشود. اگر قامتت را راست نسازی، و برای گرفتن حقوقت مبارزه نکنی، دلیل بی تفاوتیها برانست که طرف ستمگران را انتخاب نموده ای.
رسول پویان
گـمگـشته دل واله و حـیران به دست کیست
خانه به دوش بیسروسامان به دست کیست
دانــشپــژوی خـبـره و آمـــوزگـار مـــــن
این طفل پاگـریـز دبسـتان بـه دست کیست
گـفتم که مسـت میکنمش از شـراب عشـق
در حمایه و پشتیبانی از فراخوان محترم سلیمان کبیر نوری « زنان، مادران، دختران وطنم به پا خیزید»
خواهران و مادران عزیز محتوای این فراخوان بسیار بزرګ است۰ زیرا این عنوان در حد یک شعار نیست۰ بلکه آتشی است که
دامن جامعه ما را ګرفته و کانون همه خانواده های روشنفکر و روشن ضمیر را وامیدارد تا به این فراخوان پاسخ روشن بدهند۰
زنان در تمام ادوار تاریخ چه کاخ نشین بوده اند و یا خیمه نشین بوده مورد استفاده ، آزار و اذیت مرد سالاران قرار ګرفته و در آتش تعصبات ، تجاوز و زن ستیزی سوخته اند۰ در طی سه دهه تحولات، آمدن مجاهدین و در ګرفتن جنګ های تنظیمی، زنان بار عظیمی جنګ ها را بدوش کشیده و آسیب پذیر ترین قشر جامعه بوده اند ۰ و متاسفانه با روی کار آمدن طالبان آخرین شمع زنده ګی زنان به خاموشی ګرا یید۰ طالبان زن ستیز و فرهنګ ستیز در وازه های مکاتب و مراجع کار را به رخ زنان بستند۰
در دوران به اصطلاح روشنګری و دیموکراسی ریس جمهور حامد کرزی و هجوم بیش از چهل چهار کشور جامعه جهانی به کشور
آه را گفتم که فریادی به رنگ ساز شو
عقده را گفتم که همت کن! روزی باز شو
آه گفتا: بهر تقریرم فنونی لازم است
عقده گفتا: سر رشته در میان از من گم است
در روان دردمندان عـقده وآه خـفته اند
لیک با تار جبار بی زبانی بسته اند
محمد عالم افتخار
قرار بود؛ در پرتو آگاهی نوین تاریخی؛ از دورانهای سه گانه توحش، بربریت و تمدن بشر صحبت ها داشته باشیم ولی به دلایلی؛ ضرور تشخیص داده شد تا مقدماتی هنوز ذو جوانب تر در زمینه خودِ "آگاهی" و "آگاهی تاریخی"؛ ارائه گردد تا رساله مربوط؛ اثری هرچه ثمربخش تر گردد. اینک سلسله مقالات مبتنی بر دانش های معاصر درین گستره؛ به آرزوی توجه و مباحثه و نقد و بررسی جدی فرزانگان.
"آگاهی تاریخی" چنانکه در مفهوم معاصر مطرح میباشد؛ واقعیتی چنان ظریف و سیال و گوهرین است که تنها میتواند به جهات زیادی با خودِ "خود آگاهی انسان" مقایسه گردد.
درینجا میخوانید:
*ـ حمایت از دانشجو و دانشمند؛ پر ارزش ترین و نجات بخشا ترین کاریست که میتوانیم و باید انجام دهیم!
*ـ فیزیولوژی مغز و تاریخچه تکوین شناخت بشری از آن:
*ـ نوری که از قطران و زغال و خاکستر افغانستان بیرون جهید!
*ـ «افزوده تکاملی» بشر چیست و در کجای او قرار دارد؟
*ـ چرا «گوهر اصیل آدمی» بر تارک پیشرفته ترین دانش ها میدرخشد؟
مقالات دیگر...
- يك ناگهان تنها !!
- اگر؛ یک رئیس جمهور غیر طالبی؛ میداشتیم؟!
- مرغ آواره
- مژده، مژده، مژده؛ افغانستان وارد ژرفنای علم عصر گردید!
- به جواب:(آیا با کله خام می توان سیاست پخته نمود؟) با تبصرۀ افغان موج
- محنت آباد
- دوبیتی های سرگردان
- غنی احمد زی را؛ کی ها و چرا "دومین مرد متفکر دنیا" ساختند؟!
- افغانستان وارد ژرفنای علم عصر گردید!
- نامه سرگشاده برای حکمتیار