افغان موج   

رسول پویان

گـم‏گـشته دل واله و حـیران به دست کیست

خانه به دوش بی‏سروسامان به دست کیست

دانــش‏پــژوی خـبـره و آمـــوزگـار مـــــن

این طفل پاگـریـز دبسـتان بـه دست کیست

گـفتم که مسـت می‏کنمش از شـراب عشـق

آری همان مست و پریشان به دست کیست

روزی بـه شـهر و گاه به کهسـار دیـدمـش

آن خوش‏نما غـزال بیابـان بـه دست کیست

درچین و در فرنگ بود جنس رنگ رنگ

نه نه نگـین کلک خراسـان به دست کیست

گــر از ســـلالـۀ پــدری مـی‏کنـی ســراغ

بنگر نشـان رسـتم دستان به دسـت کیست

دل رفـت مــدتی بــه نیـسـتان مـولـــــوی

آخـر کباب آتش سـوزان به دسـت کیست

خـشکیـد مـزرع وطـن از وحـشت تـموز

آب حیات و چشمۀ حیوان به دست کیست

پیچــیـده در ســتمکــدۀ ما نهـیـب گــرگ

یال بـلند شــیر نیـسـتان بـه دسـت کیست

زیـن تیره شـب مگر نبود ره به صبحدم

آن شه‏کلید مهر درخشان به دست کیست

در گـرد و خاک خفته هریـوا دلم گرفت

یارب شکوه گنج خیابان به دست کیست