قیوم بشیر
ملبورن – آسترالیا
دوم فبروری 2014
اگر دانم که می مانی ترا بی عار می خوانم
رفیق طالب وحشی و هم غدار می خوانم
برو جانا رها کن ملک ویران دلیران را
وگرنه تا ابد با دشمنان همکار می خوانم
بسی با امر خود بینی نمودی زیر پا قانون
برو ورنه ترا بیچاره و بیمار می خوانم
مترسان همدیارانت ز رفتن سوی طالب ها
اگر مردی برو یالله وگرنه خوار می خوانم
ز آن روزی که یارت استخاره کرد برای تو
تباه کردی وطن را من ترا بیکار می خوانم
فرستادی تو دعوتنامه ها بسیار بر طالب
از آنرو باعث قتل ِ هزاران یار می خوانم
وطن آزاده مرد خواهد نه آنکه در ته آستین
زنی نیش جفا کاری ، ترا من مار می خوانم
هنوزهم فرصتی باقیست بیابرحال میهن بین
وگر نه کی وطن را لایق سرکار می خوانم
رها کن دامن طالب ، بپا خیز با وطنداران
وگرنه ناگزیرم حامی اشرار می خوانم
مریز اشک دروغین از پی کشتار یارانت
همیشه طالبان را ظالم و شرار می خوانم
وطن درقلهء آزاده گی ایستاده است امروز
«بشیرا» طالبان راپست وبی مقدارمی خوانم