در سالهای اخیر، سرنوشت هزاران افغان ما در ایران به یک داستان غمانگیز و دردناک تبدیل شده است.
در سالهای اخیر، سرنوشت هزاران افغان ما در ایران به یک داستان غمانگیز و دردناک تبدیل شده است. مردمی که بیش از سی سال در این سرزمین زندگی کردند، کار کردند و خانوادههایشان را بزرگ کردند، ناگهان با تصمیمی سخت و ناگهانی دولت ایران روبرو شدند.
ایران برای این افراد، به معنای واقعی کلمه، خانهای امن بود. بسیاری از افغانها در این کشور به عنوان کارگران زحمتکش شناخته میشدند و در کنار ایرانیها زندگی کردند. آنها در سختیها و شادیها شریک شدند و به نوعی بخشی از این جامعه شدند. این افراد با زحمت و کوشش، زندگی خود را ساختند و فرزندانشان را در این سرزمین بزرگ کردند.
اما با تغییراتی که در سیاستها و شرایط اقتصادی به وجود آمد، دولت ایران تصمیم به کاهش حضور این مهاجران گرفت. این تصمیم نه تنها زندگی آنها را زیر و رو کرد، بلکه خاطرات و آرزوهایشان را نیز از بین برد. این مردمی که با امید به آینده و زندگی بهتر به ایران آمده بودند، حالا ناگهان باید همه چیز را ترک کنند.
تصور کنید کسی را که سالها در تلاش برای ساختن یک زندگی تازه بوده است. او با زحمت کار کرده، دوستانی پیدا کرده و به نوعی با این سرزمین پیوند خورده است. حالا ناگهان باید با دلی پر از درد و حسرت، همه چیز را رها کند. آنها به جای اینکه با آرامش به زندگی ادامه دهند، باید با درد و رنج آواره شوند و به جایی برگردند که دیگر آن را خانه نمیدانند.
این احساس ناامیدی و بیپناهی، دل هر انسانی را به درد میآورد. این مردان و زنان، که با تمام وجود در پی زندگی بهتر بودند، حالا باید با چالشهای جدیدی مواجه شوند و در جستجوی امنیت، بار دیگر به راه بیفتند. این درد عمیق، نه تنها به خاطر از دست دادن خانه و زندگی، بلکه به خاطر احساس بیپناهی و جدایی از جامعهای است که به آن تعلق داشتند.
وظیفه ما در قبال این هموطنانما
ما مردم افغانستان باید به یاد داشته باشیم که این هموطنان ما، که به دلایل مختلف از ایران بازمیگردند، نیاز به حمایت و همدلی دارند. وظیفه ما این است که با آغوش باز آنها را بپذیریم و به آنها کمک کنیم تا در این شرایط سخت و دشوار، دوباره بتوانند زندگی خود را بسازند.
که این حمایت میتواند به شکلهای مختلفی باشد، باید به آنها نشان دهیم که ما در کنارشان هستیم و آنها را درک میکنیم. یک کلمه محبتآمیز یا یک دست یاری میتواند برای آنها معنای زیادی داشته باشد.
کمکهای مادی اگر امکانش را داریم، باید به آنها در تأمین نیازهای اولیه زندگی کمک کنیم، بهویژه در زمینه غذا، پوشاک و مسکن.
ایجاد فرصتهای شغلی: اگر در موقعیتی هستیم که میتوانیم به آنها فرصتهای شغلی بدهیم، باید این کار را انجام دهیم. این به آنها کمک میکند تا دوباره به زندگی خود ادامه دهند و احساس استقلال کنند.
تقویت احساس همبستگی باید تلاش کنیم تا حس همبستگی ملی را تقویت کنیم و به آنها نشان دهیم که در کنار هم هستیم و میتوانیم بر مشکلات غلبه کنیم.
وظیفه ما این است که به آنها فرصت دوبارهای برای زندگی بدهیم و در این مسیر، همدیگر را تنها نگذاریم.
در تاریخ جمعه ۱۱ژوئیه ۲۰۲۵، ۸:۲۶قبلازظهر Afghan Maug <این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید> نوشت:
محترم کاکر صاحب سلام و محبت!
نوشته خود را بفرستید هرگاه مطابق پالیسی های افغان موج باشد چرا نه... از شما سپاسگذارم..!
Von:Mohammad naiem Kakar [mailto:این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید]
Gesendet: Donnerstag, 10. Juli 2025 12:11
An: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
محمد نعیم کاکر
)بخش دوم(
انتظارات اقتصادی و سیاسی روسیه
بدیهی است که افغانستان مالک منابع طبیعی غنی و سرشار از مواد معدنی مانند لیتیوم، مس، طلا، آهن، زغال سنگ و دیگر مواد استراتیژیک است
( بخش اول(
قبل از آغاز باید دید چه وجوه تشابهی بین رژیم های طالبان در افغانستان و اولیگارشی در روسیه وجود دارد؟
مقالات دیگر...
- پیام بی صدایان
- افغانستان، مرگ پنهان و انکار عیان!
- روسیه و ایران و تکانههای ناکام استخباراتی شان، پوتین ناکامترین در امنیت استخباراتی.
- افغانستان در سایۀ رقابتهای ژئوپولیتیکی جهانی ناشی از جنگ اسرائیل و امریکا با ایران
- آیا هوش مصنوعی مسلمان است؟
- مبارزه علیه لاسالیسم و انواع اپورتونیسم آلمانی
- سلام آزادی !
- حکومت آخوندی ایران جنایت کربلای قرن را رقم زد، یزیدان قرن ۲۱
- صلح برای مردم عادی جهان یک فانتزی و جنگ برای قلدران یک سرگرمی است
- دومین بار طی طریق در تعامل گذری انسان با هوش مصنوعی و این با ( گورک۳ )!