1121 \ میرعنایت الله آشفته
12نوامبر
برنامه های ازقبل تدارک دیده شدۀ قوای ائتلاف دررأس امریکا و برتانیه، برای سال 1122 وسال
های بعد اش مرحله به مرحله درظاهرامرنامُوفقانه،اما سنجیده شده، محقق میگردد. تحولات وحوادث
بوجود آورده شده درکشورما و همسایگان بخود گرفتار طامع وناعاقبت اندیش،هوشدارتغییرجغرافیه؛
درمنطقه را میدهد.
نتایج بازی قدرت، بین شرق وغرب درافغانستان پس ازقریب 53 سال بگونۀ تغییرنموده که : دیگر
اتحاد جماهیرشوروی سوسیالستی وپیمان نظامی وارسا وجود ندارد. هندوستان دوست سنتی شوروی
سابق، حالا از دوستان نزدیک با روابط قوی سیاسی اقتصادی امریکا مبدل گردیده است
محمد عالم افتخار
طئ روز های اخیر بحث فیسبوکی را که به ابتکار و خواست و گرداننده گی محترم زلمی نصرت؛ راه اندازی شده بود؛ در همان حدی که ویبسایت وزین وطندار؛ انتشار داده است؛ با علاقه مندی و دقت لازم مرور نمودم:
http://www.vatandar.at/ZalmaiNasrat16.html
صرف نظر از اینکه کس به نظر و ارزیابی و داوری من ارزشی میدهد یا نه؛ کمینه حین برخورد با چنین موارد؛ احساس مسئولیت ویژه میکنم و بدین لحاظ نتوانستم؛ خاموش و بی تفاوت از کنار این بحث؛ رد شوم و «شوله خود را بخورم و پردهء خود را بکنم!»
درین بحث که اساساً موارد مطروحه توسط محترم فرید مزدک معاون منشی عمومی کمیته مرکزی و آخرین رئیس دولت متعلق به حزب دموکراتیک خلق (وطن) یعنی شهید دکتور نجیب الله؛ در برنامهء تازهِ «به عبارت دیگر» بی بی سی؛ مرکزیت دارد؛ ذوات قابل ملاحظه از نسل های مختلف شرکت ورزیده اند که در هر حال به خواندن می ارزد. ولی باید اذعان داشت که بحث؛ آن حرارت و شور و طراوات را که موارد مشابه قبلی یعنی «چرا نقد گذشته واکنش بار می آورد» وغیره؛ از جمله که در سایت آسمایی باز پخش گردیده؛ دارا بود؛ ندارد و به نظر اول؛ کلیشه ای و تکراری و در بخش زیادی هم پرت از موضوع به نظر می آید.
معهذا در نگاهی عمقی تر؛ محتوا؛ بخصوص در حول پرسش های محترم نصرت و پاسخ های جناب فرید مزدک؛ به مراتب غنی است. شاید هم به علت اینکه من به سایر بخش های مباحثاتِ پیشینِ مرتبط ازجمله در سایت دیدگاه اشراف نداشته ام؛ اینجا نکات بکر و بدیعی یافتم در حدی که جناب فرید احمد مزدک اصلاً دکتورینی دارند؛ چیزی که جنبش متفرق و مریض و تا حدی راه گم کردهء مردمی و توده های زحتمکشان افغانستان شدیداً محتاج آن و مماثل های آن میباشند.
در هرحال توقع همچو منی ـ شاید هم خیله و اَپَن و ...ـ این است که برآمد های بزرگانِ روزگار دیده و جوانان و کادر ها و اندیشمندان و جستجوگران هموطنم؛ در رسانه ها و ستیژ ها و یا هم محضر مردم وطن و همسایه ها و هم منطقه ای ها و بالاخره جهانیان روز تا روز بهتر و پر بار تر و غنی تر و عمیقتر گردد و کم از کم گره ای از گره های کور رویِ هم افتادهِ بیحد و حصر در جنبش چپ و مردمی کشور را بگشاید و سوسویی حداقل به سوی روشنایی و سبزی و طراوت را به ارمغان آورد. بنابر این؛ از همچو دریافتی نمیتوانم احساس شادمانی خود را پنهان بدارم.
مقالهء حاوی طرح ها و پرسش های آغازین بحث؛ به قلم جناب نصرت خیلی جذاب و دانشمندانه و منطقی و با صلابت میباشد. منجمله ایشان خاطر نشان می فرمایند:
شیرین نظیری فعال حقوق زن
در تاریخ 25 نوامبر 1960، خواهران "میرابل" اهل جمهوری دومینیکن، توسط دولت دیکتاتوری این کشور به طرز وحشیانهای به قتل رسیدند. از سال 1981 به بعد، از این روز به عنوان روز مبارزه با خشونت علیه زنان یاد می کردند. تا اینکه در اکتبر سال 1999، شورای عمومی سازمان ملل متحد این روز را به عنوان روز جهانی محو خشونت علیه زنان نام گذاری کرد و آن را به تصویب رساند.
سید موسی عثمان هستی
نقدی بر کتاب " رها در باد"
ببرک و خیبر سریک شمشیر جا
پیش ثریا بها را نکردند رها
این ثریا هردو را کرد از هم جدا
در رذالت بودند شهکار بی همتا
شاعربی سنگ وبی ترازو
زمانی که درپختگی نویسندگی هرکس راه یافت و توانست اوضاع سیاسی و اجتماعی وطنش را درک کند، بخاطر نفع ملت خود، وطن خود، نظر به شرایط همان روز قلم برمی دارد و بخاطرنفع ملت خود چهرۀ دیگر به قلم خود می دهد، بشرطی که این چهره بدل کردن نویسندۀ قلم به نفع شخصی نویسندۀ قلم نباشد ، به نفع انسان و انسانیت باشد و از هرنوع تبعیض که شخصیت نویسنده را زیر سوال می برد، خودداری کند.
وقتیکه نوشته نظر به شرایط زمان و اوضاع سیاسی یک مملکت وملت تغییرکند، شهامت نویسنده است، نمایندگی از ابن الوقتی نویسند نمی کند. با وجودیکه من قبلاً هم این افشاگری ها را در قسمت رژیم فاسد کرزی، شاه پرستان، داوود پرستان ، حزب دموکرتیک خلق ،مجاهد ، طالب و چپ و راست بی ارتباط با یکجا شدن وهم فکرشدن این جنایت کاران که زنجیرگونه ستون فقرات دولت کرزی را تشکیل می دهند وتوسط غداران جهان امریکا، روس ، انگلیس ، اعراب مرتجع وغرب حمایه می شوند. صدها مقاله درسایت ها نوشته ام واین بار به بهانۀ نقد کتاب رها درباد تاریخ حزب دموکراتیک خلق را می نویسم، چهره بدل کردن قلم نیست، برملا ساختن واقعیتهای کتاب رها در باد است.
گل و خار
خـــدا شد خســـته از این آفرینش
که خار از گل بُود در گلستان پیش
صدایی آمـــــــد از ابر بهـــــاران
که تگرگ میزند بر برگ گل نیش
ن ت
عید قربان
شدی گــر با طریق غرب قربان
و بسپـــــردی برای مافــیا جان
زمین با خون اسماعیل نشد رنگ
تو با خونت جهانرا سرخ گردان
ن.ت
مقالات دیگر...
- تبصره و فراتر از تبصره پیرامون حماسهِ ملاله
- د زړه مینه
- عمده ترین آسیب مغزی ـ روانی ی سیاسیون و نخبه گان فرهنگی ی افغانستان
- بابا رحیم مشرب
- قسمت نهم فصل دهم حرفهای قناری هنوزدرقفس نقداست
- گفتنی های لازم و ضروری در باره ی: کتاب "رها در باد"
- وطن آغوش مادر است
- سفرۀ غم
- فراتر از تبصره؛ و فراتر از «به عبارت دیگر»!
- پیامد های نامیمون استخراج معدن مس عینک از دید گاه جیولوجی