مخمس بری بر غزل حضرت مولانا
اندر طلــب یار چه بیهوده به را هید درحسرت دیدار کنون در چه سرایید
در دشت توهم همه وامانده به جایید < ای قوم به حج رفته کجایید کجا یید >
< معشوق همین جاست بیایید بیایید>
خوب وینم چی بیرته مرور جانان راخپل کړمه
ورشم په خندا خندا،په مینه یی مخ ښکل کړمه
بل ډول حالت وي ، د حیا او شرم ځای نه وي
داسی یوجرئت وی،لکه خپل چی یوپه سل کړمه
ورو ورویی اوږدو اوږدو کوڅیوته لاس وروړمه
تورزلفان یی ورووروپه سپین مخ باندی ول ول کړمه
سیدموسی عثمان هستی
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
همه این خاینین خاین تراز شاه شجاع درانی
که خاین دست به خاین داده صادق وخودمانی
بُوداین حرفهای من فردا به تاریخ مهرونشانی
وظیفه خودبجا کردم ببخشم تومی دانی نمی دانی
شاعربی وزن وبی ترازو
شماهنگامی به عنوان یک خواننده به یک نوشته دیده افگنده ایدصرف نظرازاینکه تمام نوشته راخوانده باشیدباخواندن یک سطردوسطرپنداشته ایدکه منظورنویسنده خصوصاًمورخ که آشنایی به میتودتاریخی دارد یا ندارد خوانده درک می کنید که منظورنگارنده چه است واگرتمام نوشته راهم سرسری بخواندویاکمی به موضوعات تاریخی وتاریخ نویسی آشنایی داشته باشدآن وقت چغل قلم مورخ یا نویسنده ازآب سفسطه سرایی می براید.
زمانی که کتاب زندیادحبیبی ،زندیادغبار،زنده یادفیض کاتب ویا ازدیگرمورخین را می خواندید آن روزیکه سائینس ،تکنالوژی وانترنت نبودنقطه به نقطه مجبوربودید بپذیرید.
چون به تاریخ هایکه درباره افغانستان توسط خارجی ها نوشته شده بود شما دسترسی به آن کتاب ها نداشتید واین بیچارگان تاریخ نویس غیرازکهزاد دیگران آشنایی به یک زبان زنده دنیا نداشتند واگرآشنایی به یک زبان هم داشتند پول رفتن به یک مملکت را نداشتند. اول اینکه سراش به تن اش اگرمی ارزید به اوکسی پاسپورت نمی داده واگرمی دادند باید قبل ازگرفتن پاسپورت دست اش باید زیرسنگ دولت قرارمی گرفت. به همین مشکلات تاریخ های که درداخل افغانستان نوشته شده نواقص زیاد دارد البته به شرایط زمان خودبهترین تاریخ بوده واگرازنظرتحقیق وموخذ که فراوان دردست دوستان مهاجر قرار دارد. آن تاریخ ها تاریخ شده نمی تواند یک روزنه خیلی کوچک به تاریخ نویسی شده می تواند و ناگفته نماند که تاریخ نویس مثل کاتب هزاره مجبوربود که به سازمقامات رقص قلم کند واگرسرباززند قف پایی برداشته شود بخاطراین مشکلات فوق ما نمی توانیم مورخین راکه به میتود تاریخی آشنایی داشتند یا نداشتند محکوم کنیم ولی میتوانم تاریخ های قبل را مورد نقد قرار دهیم درصورتیکه موخذی درست وقابل اعتماد در دست ما قراردارنقد کنیم نه نقد مغرضانه !
ملت
مقاوم همچو سنگ سخت بودیم
ثباتی نامِ تاج و تخت بودیم
برای غاصبان قدرت و زور
عجب یک ملت بدبخت بودیم
تو گفتی احمدشاه مسعود را ما ساختیم
چو گفتی دلیل اش بیار!!
عکس احمد شاه مسعود را چرا بر دیوار کتابخانۀ خود آویختی؟
بخاطریکه تصویر احمدجان در این قاب است
نگویی تا منطق ندارم هیچ باور چو گفتی عزیزم دلیل اش بیاور نه یک حرف، دوحرف بیشتر گو پنهان آشکار گــــردد تا به خــاور شاعربی وزن وبی ترازو نوشتۀ تحت این عنوان (هرچیزدرافغانستان به سرقت می رسد،هفتۀ شهدا هم به سرقت برده شد) که درسایت ها بنشر رسید، درسایت ها انعکاس فراوان کرد. اگر دوستانی نخوانده باشند می توانند در انترنت بخوانند. ایمیل های فروان ارسال وهم تیلفون زدند، همه ایمیل مخالفین وموافقین این قلم نزدم به دیدۀ قدر دیده می شود و من همیشه گفته ام شهرت کم و یا زیاد من مرهون دشنام های مخالفین من است که قضاوت از خود ندارند، عشق دنباله روی دارند، مانند اسپ گادی به پیش می روند و برمن خورده میگیرند که من چرا مانند تاریخ نویسان فاشیست و متعصب دنباله روی نمیکنم. دوستان ودشمنان سوگند خوردۀ تاریخ معاصر افغانستان را افشا میکنم، می دانید که من عادت روی درواسی ندارم در برابر دوست و دشمن به خاطر واقعیت گویی و واقعیت نویسی شمشیر قلم من بیرحم است. قضاوت به شما خوانندگان عزیز!
مقالات دیگر...
- بجای نیک نامی طشت بدنامی زبام افتاد
- در مورد انتخابات 2014
- بازار
- اعلامیه گروه هماهنگی عدالت انتقالی
- صبغت الله مجددی و استخاره هایش
- دوبیتی های سرگردان
- جام زهر استحاله ، مسیرش به کنفرانس پاریس رسید !
- هرچیزدرافغانستان به سرقت می رسد،هفتۀ شهدا هم به سرقت برده شد
- کارت شؤونیزم در «بازی بزرگ» افغانستان
- یازده سپتامبر