افغان موج   

گونه های این اختلالات شامل: ایدولوژیک شدن٬ تعصب و برتری جوی و استبداد های دینی به هدف تصاحب قدرت می باشد. که تجویز آن زنده نگهداشت سرشت انسانی٬ همانا تکاپو است.

تحقیق و پژوهش و درک حقیقت همانا حکمت بوده که الله متعال در قرآن کریم جایگاه حکمت را٬ به قدری توصیف کرده است٬ که ذات مقدس خودرا٬ حکیم مطلق می گویید.

در بحث جامعه سیاسی که برابر اجتماعی را٬ چون عدالت اجتماعی دانسته اند٬ شایسته سالاری را٬ نظمی بر قبول توانایی های فردی هر فرد٬ به هدف خدمت به مردم٬ چون اصل بنیادین جمهوریت گفته اند. که آزادی بیان بستری می باشد٬ تا این توانایی ها را٬ شناخت.

در نتیجه و افغانستان:

آزادی را٬ از دانایی باید گفت٬ زیرا نفس اماره بالسوء بدترین نوع حبس درونی انسان٬ که مترادف آن جهل است. و منشاء هر گونه استبداد و ایدولوژیک را اساس است. پس در پهلوی سیر معرفت٬ روش تحقیق دانشگاهی را٬ تا پدید آوری حکمت پیشنهاد می کنیم.

 

نظم:                                         چیست یا از کیست انسان؟

نور اثبات نار نفی، در وجود کیستم؟

گر عشقست وجود، آینه دار کیستم؟

عقل خام و تصور خجل، تامن در منم

یافته لامنتهی، کامل نافرجام کیستم؟

گاه خزان و بهار، گاه در هجر زمستان

کاندر تحول وجود، از مدبرِ کیستم؟

ساختار تهی معناست، از درون نجستن

مشت خاک را جوهری، کلید کنز کیستم؟

هر طرف بشتافتن، آسایش اینجا نبافتن

غایت چو از آنسو، اصل و ریشه زکیستم؟

اصل من اوست، تا جستجوی دوست

سر بسر عمرم جوانی، در بهار کیستم؟

خانه بی سقف، نامعین شد فقیری

لامکان منزلش، بی نام و نشان کیستم ؟

 

محمدآصف فقیری