محمد عالم افتخار
اخیراً نامه برقی از دوست و همیار گرانمایه محترم دکتور ش.س؛ به دست آوردم که از نظر تان میگذرد.
پیشاپیش باید عرض کنم که این نامه به طرز غیر معمول؛ خیلی خیلی خیلی مهم است؛ هم از اینجهت که از طرف شخصیت اجتماعی و سیاسی برجسته و در عین حال کادر مسلکی و تخصصی به درجه دکتور طب؛ فرستاده شده و هم به جهت اینکه نظر و موضع مکرر و مؤکد یک تعداد قابل ملاحظه از کادر ها و شخصیت های سیاسی و فرهنگی عمدتاً مقیم اروپا را بازتاب میدهد و هم به لحاظ اینکه؛ کمینه حتی از دوران شاگردی ام در صنوف 7 و 8 و 9 با یک چنین تعارضی با سایرین گرفتار بوده و تقریباً هیچگاهی مؤفق نشده ام به رضا و دلبخواه بسیاری ها که معمولاً من را «از خود» نیز میدانند، قلم بزنم. (1)
متنِ بدون تصرفِ نامه رسیده:
« درود بى پايان به دوست قابل افتخارم ، مرد فرهيخته و قابل ستايش جناب عالم افتخار !
اولتر از همه ، سپاسگذارم ازينكه مرا با ارسال مقالات واقعا پر محتواى تان در جريان ميگذاريد و از فيض و بركت دانش و معلومات وسيع تان در ساحه سياست ، مذهب و در مجموع حوادث وطن و جهان بهره مند ميسازيد.
باطل ته تل باطل وایه،حقپال اوسیږه ځوانه
د حق په لوردعوت ته،توربلال اوسیږه ځوانه
د ننګ اوپت په کارکی د خوشال وصیت ھیرنکړې
په توره اوقلم دواړوسمبال اوسیږه ځوانه
سلیمان کبیر نوری
از مدت ها بدین سو پرسش های گونه گونی، در هر کجا و در هر احوالی ذهن انسان ها را به خود منهمک میسازد که گویا، چرا مسلمانان و کشور های اسلامی همه و همه با بحران های جدی و متحیر کننده اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و اخلاقی گرفتار اند؟
به ویژه توسعه و تسریع روز افزون جنگهای قومی، مذهبی در درون «جهان اسلام» از این جهان گویا خدایی و معنوی ؛ کویر وحشت و دهشت،قتل و بیرحمی، بی ناموسی و رذایل عدیده درست کرده است.
از این ها که بگذریم شیوه های عبادی و مناسک، مراسم و تکالیف شرعی و شرعی خوانده شده این آئین و قرائت های گوناگون آن؛ روز تا روز با واقعیت زندگانی و شرایط تحول یافته و منقلب شده عصر کنونی تضاد و تکر پیدا میکند. یکی از مهمترین و بارز ترین موارد همانا روزه ماه رمضان میباشد.
هفته ی گذشته مقاله دانشورز گرانمایه ی وطن ما محترم عالم افتخار، را زیر عنوان " روزه؛ عنعنه ماقبل عصرِ کار “اجتماعی شده” است!" به مطالعه گرفته بودم. جناب ایشان قریب همه مشکلات موضوع را با شاخص های درشت، روشن و صریح چون:
نویسنده: داوود مرادیان/ برگردان: جواد زاولستانی/ منبع: الجزیره
برگرفته از صفحه روزنامه اطلاعات روز
حکومت افغانستان در سراشیبی سقوط قرار دارد- آیا میشود کاری کرد تا از سقوط جلوگیری شود
از آغاز ۲۳ماه جون (۲سرطان) تمام نهادهای عمدهی دولت افغانستان مشروعیتش را بر اساس قانون اساسی از دست میدهد. دورهی قانونی پارلمان افغانستان به تاریخ ۱سرطان پایان مییابد. اما به خاطر ناکامی دولت افغانستان در برگزاری انتخابات در ماه اپریل گذشته (ماه ثور)، پارلمان جدیدی وجود ندارد که جاگزین پارلمان کنونی شود. بخش اجرایی دولت که توسط حکومت وحدت ملی رهبری میشود، نیز مبنای قانونی ندارد. این حکومت جدید برآمده از یک سازش سیاسی است نه یک روند رسمی انتخاباتی .
دادگاه عالی، دادستانی کل و کمیسیون نظارت از تطبیق قانون اساسی همه اکنون توسط سرپرستها اداره میشوند. بحران رعایت قانون اساسی این کشور در زمانی فراگرفته که حملههای بهاری طالبان در سراسر کشور تهدیدهای جدی امنیتی را خلق کردهاند. برعلاوهی تمام این بنیادهای پیشاپیش لرزان، رکود اقتصادی رو به وخامت این کشور، بحرانهای قانون اساسی، سیاسی و امنیتی را هر روز بدتر میسازد .
آلوین تافلر برگردان : شهیندخت خوارزمی
سیصد سال قبل در طول کم وبیش نیم قرن انفجاری رخ داد که امواج آن سراسر کره ی زمین را به لرزه درآورد ، جوامع را درهم ریخت و تمدنی به تمامی نوین خلق کرد. این انفجار، در انقلاب صنعتی بود. نیروی جزر و مدی غول آسای آن که همانا موج دوم بود با تمامی نهادها ی گذشته تصادم کرد و شیوه ی زندگی میلیون ها انسان را دگرگون ساخت.
در طول ده ها هزار سالی که تمدن موج اول با قدرت تام حکمفرما بود، جمعیت کره ی زمین به دو گروه تقسیم شد- « بدوی» و « متمدن » . مردم به اصطلاح بدوی در دسته ها و قبایل کوچک می زیستند و از راه جمع آوری آذوقه ، شکار یا ماهیگیری امرار معاش می کردند و کسانی بودند که انقلاب کشاروزی بر آنها بدون تاثیر گذرکرد.