افغان موج   

حمید انوری                                                                             دوشنبه ۲۳ مارچ ۲۰۱۵
اندرین ویرانه سرا که افغانستان اش خوانند، انسانیت دیر زمانیست که مرده است. خون انسان دیرگاهیست پشیزی ارزش ندارد. چپ و راست خون میریزند، شکم میدرند، کردن میزنند، دست و پا قطع میکنند، چشم میکشند و گوش و بینی انسان میبُرند و ویران میکنند و به آتش می کشند و به تاراج میبرند و هزار و یک نوع جرم و جنایت  دیگر مرتکب می شوند و خون هموطنان و هم نوعان خود در جام میکنند و...
ریختن خون انسان درست از نخستین دقایق کودتای ننگین و خونین ثور ۱۳۵۷ریختن گرفت و تا این دقایق بدون وقفه، خون انسان و انسانیت در ریختن است.
این خون ریختن ها و وحشت و کشتار ها از هفتی ها به هشتی ها و از هشتی ها به وحشتی ها به میراث رسید و امروز دیگر این وحشت و کشتار به اوج خود رسید.
روزیکه هر کس در آن ویرانه سرا هم قاضی است و هم مفتی، هم قانون است و هم مجری قانون، هم پولیس است و هم داروغه و هم  محکمه و هم جلاد.
این وحشت چنان لرزه بر جان آدمیزاد انداخته است که القاعده و الفایده و الطالب و الداعش و ...را تحت شعاع خود قرار داده و هیچ انسان و هیچ هموطنی دیگر به هیچ هموطنی اعتماد نخواهد کرد و هیچ کسی بر هیچ پولیس و داروغه ای هرگز اعتماد نخواهد نمود.

ما همه شاهد بودیم که  خواهر ما فرخندۀ شهید را درست در قلب شهر کابل و در داخل و صحن زیارت و در مقابل بزرگترین مسجد شهر، هم دستگیر کردند و هم محاکمه و هم محکوم و هم حکم زشت و غیر اسلامی و غیر اسلامی سنگسار را بر آن شهید پاک به اجرا درآوردند و هم  زنده زنده به زیر موتر اش کردند و هم زنده زنده به آتش اش کشیدند.( صرف نظر از اینکه در این اواخر یک عدۀ انگشت شمار در تلاش " انسانی!!! و اسلامی !!! " ساختن حکم سنگسار گلو پاره میکنند.)، اما چگونه میتوان بر حکومت و پولیس و نیروهای امنیتی چنین کشورایکه همه باشندگان آن خود قانون و خود مجری قانون اند، اعتماد کرد و چگونه می شود به آن حکومت، حکومت اطلاق کرد و  "حکومت وحدت ملی" اش نام گذاشت؟!
بلی هموطن! یک عده اوباش، ولگرد، بی بند وبار، یک عده چاقوکش و دزد و قمار باز، یک تعداد کیسه بُر و لومپن اجیر شده به کمک و رهنمائی یک تعویذ نویس بی عار و بی روزگار و مفت خور و دغل که به نام دین مشغول کاسبی بود و نان مفت زهرمار میکرد، دمار از روزگار یک خواهر بی گناه و بی پناه و بی دفاع ما چنان بدر می آورند که نظیر آن هرگز دیده نشده و هر انسانی را وحشت زده می سازد، اما پولیس به اصطلاح "ملی "، بی خیال شاهد ماجرا است و هرگز مانع آن جنایت کم نظیر و وحشتناک نمی گردد و وظیفۀ تماشاچی را بدوش میگیرد.
کجاست " پولیس در خدمت مردم" یا " پولیس د تولنی خدمتگار"؟!
اگر خدمت به مردم و خدمت به جامعه همین است که همۀ ما و شما شاهد آن بودیم، پس بهتر آن خواهد بود که پولیس ها را رخصت کرد و درب وزارت داخله را بست.
وظیفۀ چند پولیس را به تعلیق درآوردن هیچ دردی از هزاران درد مردم را دوا نمی کند. همانگونه که اوباشان اجیر شده را گرفتار کردند، پولیس های تماشاچی و رئیس پولیس بی مسؤولیت حوزۀ دوم شهر کابل را نیز توقیف کنند و به پای میز محکمه بکشانند.
این جانیان شرف باخته و بی بند و بار را حکومت مجبور و مکلف است که بصورت علنی محاکمه کند و به اشد مجازات که اعدام است، در ملأ عام به دار بیآویزند، البته اگر جنابان واقعاً آرزو دارند که قانون را در مملکت حاکم سازند و چنین وحشتی بار دگر در کشور تکرار نگردد.
پولیس های مذکور را همچنان باید بصورت علنی محاکمه کنند و نیز بصورت بسیار جدی از مقامات مسؤول چون ( زلمی زابلی"رئیس کمیسیون شکایات مجلس سنای افغانستان"، سیمین غزل حسن زاده"معاون وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان" ، حشمت استانکزی" سخنگوی پلیس کابل" و ملا ایاز نیازی" ملای مسجد وزیر اکبر خان) و امثال شان که هر یک به نوبۀ خود و به شکل بسیار وقحیانه، شورش و خشونت را تبلیغ کرده و آب را نادیده، موزه از پا کشیده و حکم صادر کرده اند، بازخواست صورت گیرد تا بصورت رسمی از مردم و از خانوادۀ شهید فرخنده معذرت بخواهند.
زنان کابل با یک هم آهنگی و اتحاد و همبستگی کامل جسد پاک شهید فرخنده را بعد از ادای نماز جنازه  با عزت تمام به خاک سپردند و به آن شهید مظلوم لقب " دختر افغانستان " اهدا کردندُ که الحق بجا و بر حق و قابل تائید است.
امید میرود محل به خاکسپاری آن شهید مظلوم را "شهید فرخنده " نام گذاری نمایند.
فرخنده! دخت افغان، شهید مظلوم، خواهر شریف ما !!! آسوده بخواب که خواهران تو بیدار اند، خواهرانی که جسد خونین و سوختۀ ترا با شهامت تمام تا گورستان انسانیت همراهی کردند و ملا ایازی از جناوران طالبی را از جنازۀ پاک و مراسم خاکسپاری تو با خفت و خواری راندند و مشتی بر دهان همه جفنگ گویان بی مسؤولیت کوبیدند.
جناور دیگری  بنام " شرف بغلانی " که خود فارغ از هرگونه شرف بوده و توهینی به بغلان شریف است، اعتراف کرده است که در کشتن خواهر مظلوم ما سهیم بوده است، نظر به معلومات دست داشته این فرد کثیف یکی از نمونه های " قوای خاص امنیتی افغانستان- Special Force " بوده است که عکس هایش در انترنت موجود است با لباس و کارت هویت و سلاح مخصوص قوای خاص امنیتی، به جنایت خود اعتراف هم کرده است، در نخستین اقدام همین فرد کثیف و جانی را باید در روز های آینده در ملاء عام به دار زده شود.


مردم افغانستان در داخل و خارج از کشور بی صبرانه منتظر اقدامات عاجل مقامات مسؤول در زمینه هستند و با دقت قضایا را از دور و نزدیک دنبال میکنند.
هرگز نمی گذاریم خون پاک خواهر مظلوم ما " شهید فرخنده" هدر رود.
هر قطره خون این شهید دریای ای خواهد شد خروشان و بنیاد ظلم و تجاوز و تعدی، زور گوئی و بی بند و باری و قُلدری  را از بیخ وبُن ویران خواهد کرد و دکان های سوداگران دین را با آتش خشم خود خواهد سوخت.
یا همین امروز باید حق ملای تعویذ نویس شاه دوشمشیره را کف دست اش گذاشت و جنایتکاران از نوع شرف بغلانی  و دوسه رسوای دیگر را به چوبۀ دار سپرد، یا منتظر همچو جنایات وحشتناک در سرتاسر کشور بود.

آرام بخواب دخت افغان که خواهران و برادران تو بیدار اند. تو شهید پاک و همیشه جاوید هستی. این وظیفۀ خواهران و برادران تو در داخل و خارج از کشور است تا نگذارند فریاد تو خاموش شود.
روحت شاد و یادت گرامی باد!!!