با نام نویسنده و پژوهشگر متبحر کشور ما محترم سلیمان راوش کمتر کسی است که آشنا نباشد، به خصوص آنهاییکه اهل مطالعه اند. ایشان در 30 دلو 1330 در کابل تولد یافته اند ،لیسۀ حبیبیه را تمام و بعد در دانشکدۀ ژورنالیزم دانشگاه دولتی تاشکند تا درجۀ ماستری درس خوانده است. ایشان بر علاوۀ مقالات پژوهشی گسترده، صاحب سه اثر تاریخی ( سیطرۀ 1400 سالۀ اعراب در افغانستان) در دوجلد، ( نام و ننگ یا تولد دوبارۀ خراسان کهن در هزارۀ نو) در چهار جلد و کتاب (سه واکنش تگاوران تیز پویی خرد در خراسان) می باشند که هر کدام بارها تجدید چاپ گردیده است. جناب راوش گاه گاهی شعر هم می گویند. اما در مصاحبۀ خود گفتند که : « من شاعر نیستم و از قواعد و صنایع شعری چیزی را نمی دانم، چیز های که من به نام شعر چاپ کرده ام از روی تفنن است وآنها بیشتر عاطفی بود و توجه من به معنی معطوف بوده تا به شکل»
از پوهندوی شیما غفوری
من چیم؟ در مجمع استاره ها
کاینات و کهکشان، مهپاره ها
درمیان گیرو دار قوه ها
در تجلای فزون آئینه ها
من چیم در طول و عُمق این مکان
در گذشته، حال و در آخر زمان
دردوری تو رنج و تب ام هیچ کم نشد
فارغ دلم ز وسوسه و درد و غم نشد
گفتم غزل برای تو بابد سرود لیک
توصیف یک نگاه پر از مهرات هم نشد
صدیق راهی
قسمت پنجم
من در آغاز نوشتارهای خویش از زاویۀ دروغ بافی ها وتکالیف روانی نوشته های خانم بهأ را تحت مطالعه و ارزیابی قرار دادم بخاطریکه موصوفه با تمام تلاش و کوشش خواسته است مطالب رانورمال و عادی نشان دهد که البته واقعیت ها روشن وواضح میسازد که چنین نیست و برعلاوۀ آن من به حیرت میروم که چرا خانم بی بها تا این سرحد گستاخانه و بی شرمانه دروغ های شاخدار و جعل کاری هائي عدیدۀ بعمل آورده است فقط یک جواب میتوان برایش داشت و آن جواب روشن واشکار است؛ نبود روان سالم و نداشتن کرکتر وشخصیت والای انسانی. در چنین حالت است که آدمی خود را خوار، ذهیر وحقارت دیده می یابد وبرای تحمیل شخصیت فروافتاده و بی همه چیز خویش دست به یک عالم توطئه ودسیسه زده وآگاهانه به تحریف،تخطئه وتقلب حقایق میپردازد که اگر توانسته باشد اسم ورسم برای خویشتن کمائي نموده و خودرا از چهره های مورد حساب و با اهمیت قلمداد نماید ؛ اما من برای این خانم دروغ پردازصحنه ساز حالی میسازم که این امر دگر امکان ناپذیر است و این تلاش های مذبوحانه و نامردانه دگر خواب است و خیال است ومحال است وجنون.
سیموسی عثمان هستی
یادی از زنده یادعالم تاب با نام مستعار"زیبا"
جای تأسف است هنوزهم ملت افغانستان با وجود دموکرسی آورده شده از غرب و امریکا، به خاطر بی ثباتی و بی امنیتی موفق نمی شوند هنرمندان، نویسندگان ، شعرا و دانشمندان داخل و خارج از افغانستان را در داخل افغانستان دورهم جمع کنند. در این اواخر در« جشنوارۀ دهلی ، بهترین آوازخوانان مرد و زن، بهترین آهنگسازها و بهترین تهیه کنندههای ویدیوئی آهنگها، براساس رای بینندگان تلویزیون آریانا برگزیده و به آنها جایزه درهند داده شد.»
مقالات دیگر...
- نقدی بر کتاب " رها در باد " قسمت سیزدهم - فصل چهاردهم
- افغانستان؛ به رونسانس؛ هم ضرورت دارد و هم لیاقت!
- به من چی گفتن ـ یک خصلت غیرانسانی است
- څــــړیــکه
- قهرمان سازی های خلاف واقعیت قسمت چهارم
- محترم آقای نجیب جان روشن!
- رئیس اتحادیه افغانهای بریتش کلمبیا جدیدآ انتصاب شد
- شفیع عیار؛ و کشف حقیقت قرآن و حدیث در اَبَر لابراتوار"افپاک"
- آشنادي
- فقر شخصیت ورها شدن درگذرگه ای باد ها
