افغان موج   

بیا به دامن شب خوشه خوشه پروین است

شـرنگ پای زیب مه زینت کمرچین است

ز چـنـگ زهــره بــرآیــد تـرانــۀ عـشــاق

به مجلسی که پر از صورت نگارین است

بیـا بـه خلـوت شـب لحـظه ای کنارم باش

دمی که بـاغ سـما پـر گلان رنگـیـن است

ســـراب خـشــک بیـابان انتـظـارم کُـشـت

بیا که دامـن دل پر گلاب و نسـریـن است

مخـوان حـدیـث جـدایی دیگـر بـرای خـدا

که تـن خسته و دل بی قراروغمگین است

خـزان گـرچـه بـه دل نیش خـار می کوبد

امیـد جـوش بهـاران پـر از ریـاحین است

ز قـعـر تـیـره شـبان مهـر صبحـدم خـیزد

پـیـام بـزم سـحــر دانـه هـای زرّیـن است

رسول پویان

زهـی که مـاه شب و مهـر روز من باشی

دلـم گواه دهـد ذهـن و حس خوشبین است

بیـا شـراب غـزل سـر کـشیـم تا گل صبح

به محفلی که پر از عطر یاد سیمین است

دو روز عمـر عجب زود زود می گـذرد

دمـی که یـاد کنی گــور لالـه آذیـن اسـت

20/8/2014