آنچه می بینم نه احکام خداست
ذات او حاکم نه بر ریب و ریاست
میکنند با نام دین صد فتنه ساز
عالمی بنشسته در سوز و گداز
دم زنند از مهربانی ذات او
خیره سر باشند و دایم تند خو
عدل و انصاف است دستور خدا
گوش کر دارند به داد بینوا
میکَشند افکار خلق درانحصار
میزیند در حلقه قوم و تبار
قتل و غارت کی بود راه خدا
میکنند با نام دین صد ماجرا
فخر میدارند با نام جهاد
آتش افروختند ز تبعیض و عناد
هر چه می بینم ززشتی و خفت
فتنهء جهد است نبود معرفت
دیده های عقل گر بینا شوند
تیکه داران جهاد رسوا شوند
با تو میگوید بری ای هموطن
چشم بینایی گشا بر این فتن
ف.بری