افغان موج   

سیدموسی عثمان سردبیرماهنامه طنزی وانتقادی بینام درتورنتوی آنتریوی کانادا

مرادردیست درجان که سراپا می سوزد

نه برسوزن خاین، با جوال دوز می دوزد

به جزمن کس نداند درد زخم مزمن جانم

که می بینم جراح بی مروت بار، باردوزد

حجرالنسر

بعدازچهارماه وچند روزبیست پنج نفرازکابینه ع وغ(عغ) به پارلمان معرفی و چند تابعيتی سبب جار وجنجال درپارلمان شد. به بهانه قانون اساسی صلاحیت رد وتائید وزراری دوتابعیتی ازاعضای پارلمان بوده. اعضای پارلمان درقسمت دوتابعیت ها روش یک بام دوهوا را بکار بردند تصمیم عجولانه اعضای بی سواد و بیخبر پارلمان درمیدیا،تلویزیونها، رادیوها جراید داخلی وخارجی سر و صداها وانتقادات به راه انداخت. ولی یاسین خواندن مدیا وجراید برسرکله های (اعضای پارالمان ودولت دست نشانده ع وغ !عغ!) مهاجرشدند.

بخاطری خواندن یاسین دربالای کله(...) سود ندارد اعضای پارالمان تا حال درک نکردند و نمیدانند که ملیت های افغانستان به اثرظلم حزب دموکراتیک خلق ،مجاهد، طالب حتی حکومت دست نشانده  کرزی وع وغ (عغ) درمهاجرت اند مردم مقصرمی باشند وهمین قدرت ها سبب مهاجرت های ناخواسته شدند. بیشترازدوتابعیت  ها یک تابعیت ها خیانت کردند وبعد ازچو رو چپاول ازمملکت فرارکردند ویکتعداد شان که درچور و چپاول دست داشتند هنوزهم حرف اول را میزنند. به جای اینکه محاکمه شوند تاج سردولت ع وغ (عغ)می باشند.

امروز اکثریت پارالمان افغانستان که  اوباشان دست نشانده احزاب وتنظیم ها وحکومت کرزی وحکومت ع وغ (عغ) می باشند و ملیت های افغانستان را به مهاجرت های تحمیلی وغیرقانونی مجبورکردند، هنوزهم دل شان یخ نکرده می خواهند مانع برگشت مهاجرین با استفاده ازقانون دست ساخته اجنبی که درلوی جرگه ساختگی به نام قانون اساسی تصویب شده استفاده کنند تا مغزهای متفکردوباره داخل افغانستان نشوند خربازی خاتمه نیابد ودشمنان افغانستان ازخت کردن این آب ها ماهی به نفع خود بگیرند.

دولت هایکه آنها را درعالم غربت وبیجارگی  باآغوش بازپذیرفته آن نمک حرام که باشد؟ به خاطر دسایس آشکارخاینین پارلمان ازحق انسانی خود بگذرد وسیلی نمک حرامی برروی دولت میزبان خودبزند. من وصیت کرده ام زمانی که من فوت کردم نصف بدن مرا درکانادا ونصف بدن مرا درافغانستان دفن کنیدهمان طوریکه ازمنافع زادگاه ام دفاع می کنم ودرخدمت هموطنان خودقرارمی گیرم ازمنافع دولت ومردم کانادا هم دفاع میکنم ومنافع دولت وملت کانادا ومنافع دولت وملیت های افغانستان بالاترازدین وزبانم به من ارزش دارد. من درافغانستان به دنیا آمده ام ودولت کانادا درحال پریشانی  وآوارگی که مهاجرت برسرمن وخانواده من تحمیل شده بود ما را درآغوش پُرمهرخود با نازونعمت کشید.

 فرزندانم را به جاده انسانیت رهنمایی کرده که بیش ازهرچه انسان وانسان دوستی ووطن پرستی راسرمشق زندگی سازند. تعلیم وتربیه را بیاموزند. دین ومذهبی که خشونت آفرین است از آن  ابراز نفرت و دوری کنند. این نوع دین ومذهب غدۀ سرطانی دریک جامعه دموکراسی وشایسته سالاری می باشد.

من انسانم و در خدمت انسان

مرانفرت بودازآن دین وادیان

که آغشته باشد درخون انسان

مرانفرت بُودازاین دین وادیان

حجرالنسر

درجائیکه منافع افغانستان وکانادابه مناقشه کشیده شود من بیطرف می مانم تا برهردونمک احترامی نکرده باشم. می گذارم که این مناقشه را دولت افغانستان وملیت های  افغانستان با دولت وملت کانادا تحت غورقرار دهند من هیج نوع تصمیم نمی گیرم وبه خاطرطرفداری ازحق وانسانیت منحیث یک فرداین دوملکت به خاطرخیرهردومملکت ابرازنظربیطرفانه میکنم.

 کسی که انسان است وحق انسانی خود را دانسته به حرف هرکس وناکس ازحق مشروع خود نمیگذرد وبا چپ ،چپ سگ دریا هم مردارنمی شود وشخص خودم هراس ندارم بارها با بی ترسی ابرازنظرکرده ام آنچه که در دلم  بوده برزبان وقلم آورده ام وخواندگان این قلم میدانند که من آزاد زندگی کرده ام نه توهین برکس روا میدارم ونه برخود،اگرواقعیت گویی سبب توهین شود وکسی واقعیت را توهین پندارد آن برداشت خود اش است.

اگربه گفته اعضای کودن پارالمان مهاجرین برگشت  کنند دست به چوروچپاول می زنند ما درسیزده سال دیدیم که یک عدۀ محدود بودند که مجبورشدند با دزدان یک تابعیتی دهن جوال بگیرند تعداد اکثریت رهبران واعضای احزاب وتنظیم  ها که درحکومت کرزی وغنی سهم داشتند ودارند چور و چپاول کردند وبه  خاطر برات خود امروزمردمان محدود دو تابعیتی را انگشت نما می سازند تا آب خت کنند وبازماهی بگیرند وشهرکابل را دوباره خراب سازند وبقای خود وخانواده خود را در ویرانی افغانستان وچوروچپاول میبینند وتا امروزمحاکمه نشده اند.

همین که میگویند  یک دوتابعیتی ها باید فامیل خود را بعد ازمستردکردن تابعیت آنهاداخل مملکت بیاورند، این خواب خرگوش است. اینها نه دنیای خارج دیده اند ونه قوانین بین المللی رامیداند ونه ازحقوق وامتیازات وقوانین همشهری شدن یک مملکت دیگرخبرندارند.

 درجامعه دموکراسی هرفرد بالای سن 18 یک شخصیت حقوقی  بوده نه تنها پدرکه ولی اودیگرنیست وآن فرد حق دارد که بعد ازسن 18 سالکی یک شخصیت حقوقی آزاد باشدومیتواندتنها دورازفامیل ویا باکس دیگرزندگی کند چه مرداست وچه زن.

ما افغانها نظربه فرهنگ جامعه خود کوشش میکنیم که دخترما تا زمان عروسی خود باکره باشد وباکس دیگرزندگی نکند ولی این مفکوره درخارج نقش برآب شده وآن نوع احترام غیرقانونی که به خوددرافغانستان قایل هستیم درخارج زن واولاد بر رئیس فامیل قایل نیست.

درافغانستان زن واولاد شما مجبوراست با درنظرداشت فرهنگ افغانی و اسلامی ازشما اعطاعت کند ولی درخارج زن واولاد شما آزادی وحقوق خود را دارند. مکلفیت فرهنگی وکلچری افغانی را ندارند. زن واولاد شما مطابق قوانین دولت میزبان عمل میکنند که با کلچر وفرهنگ شما سازش ندارد.

شمادرمطبوعات کانادا خوانده اید که یک افغان با دو زن وچند اولاد خود که دروقت جهاد پولهای زیاد به دست آورده بود واز دوبیی به کانادا با پول فروان آمده بود. دختران اش ازنصحیت کردن پدروبرزبان آوردن کلچر وفرهنگ اصیل قبیلوی افغانستان به ستوه آمده بودند خانه پدر را ترک کردند زندگی انفرادی را با مادراندر ترجیع دادند.

ویک زن اش با دخترهای ناتنی خود دریک اپارتمان زندگی میکردند. روزی پدرپسرخودرا به خانه دختران ووزن اولی اش که یکجا زندگی میکردند می فرستد وآنها را دریک موترازاپارتمان نظربه مشوره قبلی پسرمادروپدربرادرمیبرد.

وقتیکه موتربرادردختران نزدیگ دریا می شودازموترخیزمیزنددخترها ومادراندر به دریا غرق می شوند. بعد ازاینکه پولیس خبرمی شودمی بیند که دریوردرجمله غرق شده ها نیست شک میکندبعدازجستجووبدست آوردن نشان انگشت دیور.وتحقیق صورت میگیرد برادردختران که درموتردریور بود مانند بلبل اقرارمیکند ونقشه قتل را تشریح می نماید پدر،مادررا دراین قضیه شریک میداند... بعد ازفیصله محکمه همه زندانی می شوندوخون آنها دامن قاتلین را لکه دارمی کند. ولی درافغانستان روزانه چندین جنایت مثل این جنایت صورت می گیردآب از آب تکان نمی خورد.متهمین ازطرف دولت دستگیرنمیشوند وازطرف مردم تمجید هم صورت میگیرد که فلانی خان به خاطرغیرت خودشمشیربه (...)فیل زد.

شایدبه اساس فرهنگ وکلچرمردم ما کاردرست باشد ولی درغرب این نوع حرکات مردود است. این را به خاطری نوشتم تا این نوشته کله خران تبیله رابه گفته خانم ملالی جویا که او را همین پارالمان نابکارمجبوربه مهاجرت نموداین نمونه مشت ازخروارباشد.

مهاجرت کردن سرملیت های افغانستان تحمیل شده وهیچ کس نیست که خانه وکاشانه خود را رها کند تیرگوشه چشم وطعنۀ زبان را دوست داشته باشند ودرکوچه ها وشهرهای میزبان هم زبان نداشته باشند با یک عالم مایوسی درخانه کهن سالان مرگ تدریجی گریبان گیرآنها گردد وحتی بدون جنازه به خاک سپرده شوند ویا سوختانده شوند.

مهاجرت مانند خسته تلخک است تا به دهن اندخته نشود کام تلخی حس نمیکند وچشم قادربه تشخیص شرین وتلخ نیست سوختن را جای میدانید که آنجا به آتش روبرو میشوید وهرکس درد سوختن دیگران را درک نمی کند.

هشت وزیرکه ازاحزاب  وتنظیم های جهادی وغیرجهادی بودند ازپارالمان خواب برده افغانستان بدون اینکه به برنامه های شان اعضای پارلمان گوش فرا دهند رای بردند که حتی این رای دادن اتهامات درعقب خود داشت که وکلای ملیت های افغانستان متهم به رشوت خواری ورشوت ستانی کردیدند. عمل وکلارارییس جمهوری (غ )استقبال کرد معلوم نشد که درشطرنج بازی سیاسی غنی چه نهفته است به گفته سیاسیون داخلی غیراز(سیا) کس دیگرپلان های ع وغ (عغ) نمیداند. وامور مملکت خویش خسروان داند.

بااین کارخود که اشخاص مستحق را روی عقده رد کردند نه حیثیت به خود مانده نه آبرو به ملیت های افغانستان  وقابل پیش بینی هم بود مافیا های فساد اداری ،قاچقبران مواد مخدره ،مافیا های پول شویی ،مافیا های غضب زمین ،مافیا های چوروچپاول به گفته ملیت های بی دفاع افغانستان دورمافیا های پارلمان ودولت موجوده قراردارند.

منافع شخصی خاینین وجاسوسان نسبت به منافع ملیت های افغانستان نزدشان ارزش بیشتردارد. از یک وکیل پارالمان پرسیده شد. شما چه کاری را در پارلمان کرده نمی توانید؟ اوخنده کرد و گفت : این سوال یک انسان خواب برده است نه ازیک انسان بیدار! ما تنها زن را مرد ساخته نمی توانیم و مرد را زن.  دیگرهرکاری کرده می توانیم...

 شایسته سالارساخته می توانیم  وشایسته سالار را بدنام کرده میتوانیم. و با یک تیر چندتا فاخته میزنیم.  خانه پوسپوسک (پارالمان) که همه مغزهای متفکر به فکر خودهستند اشخاص دانشمند  ووطن پرست که در بین شان قرار دارد او را مشهور به دیوانه کرده اند ازطرف دلقکان اداری  پارلمان توهین و ازتالارکشیده میشوند تا مشت بسته شان بازنشود.

 ازاین مسخره گی بیشتر نمیشود یکی ازوزرای پشنهاد شده تحت تعقیب پولیس بین المللی قراردارد دیگر درجه تحصلی آن کمبودهای خود را دارد ودیگری سن وسال اش زیرسوال رفته بود.

 باری جهانی که یک شاعر نویسنده نطاق ،منتقد چیره دست است وچند سالی کارهای سیاسی هم کرده با وجوداینکه من وباری جهانی درعالم مطبوعات وانترنت اختلاف سلیقوی داشتیم ولی من اعتراف میکنم باری جهانی اگرمانند طالب ومجاهدین دنبال قوم وقوم پرستی زبان پرستی ودین ومذهب پرستی مانند داکترصاحب رهین نرود از نگاه تخصص ومسلک بودن شایسته  پوست وزارت فرهنگ می باشد.

باری جهانی سالهای زیاد را درامریکا سپری کرده به آزادی مطبوعات نه تنهاعقیده دارد مدافع آزادی مطبوعات هم شده می تواند درصورتیکه زیرتاثیرمذهبیون خشک قرارنگیرد وشرینی چوکی ازاوغلام حلقه به گوش نسازد.

ومحاسبه مردم وتاریخ رادرنظرداشته باشدسرگلوی دموکراسی نوپای ماننداعضای پارالمان وداکتررهین  پا نگذارد و داکتر رهین درچند سال کاری خود جلاد ضد قلم وآزادی مطبوعات بود. صداها انسان آزاده وقلم بدست به ځارنوالی و قضای فاسد ومتعصب مذهبی سپرد وهم خون بیش ازسی خبرنگار را زیرپا نمود.

امکان دارد به خاطرمحاسبه ازمملکت فرارکند ویا درجایی سفیرمقررگردد امید است ع وغ (عغ) از تجربه تلخ کرزی درحکومتداری ناکام پند گرفته باشند شخص مسلکی ومتخصص را مانند باری جهانی به پارلمان معرفی کنند وپارلمان هم درسال آخرکاری اش از خدا بشرمد. حق بحق دار برسد.

من بعد ازاینکه جفا وعمل پارلمان درقسمت مهاجرین افغانستان که سالها رنج مهاجرت سرشان تحمیل شد نیش زبان وچشم آنها را شکنجه روحی کرد از دست دولت کابل ازپارالمان افغانستان مطابق قوانین بین الملی منحیث یک مهاجرباوجویکه سن وسال من ایجاب خدمت گذاری رادریک پوست دولتی نمیکند وآرزو هم ندارم وتوهینی که ازطرف دولت کابل وپارالمان درحق مهاجرین صورت گرفته حق قانونی خود میدانم که قانون گذاران ودلقکان دولت ع وغ (عغ)را به محکمه بکشانم وازحق خود و مهاجرین افغانستان دفاع کنم وهم ازمهاجرین محترم جداً تقاضا به عمل می آید که حق گرفته می شود نه داده می شود. هرفرد افغانستان درخارج وداخل دربرابردولت ع وغ (عغ) کابل یک شخصیت حقوقی بوده وترس ازاین نداشته باشند که دولت یک شخصیت حکمی است درمحاکمی که براساس قانون وعدالت درپرتومساوات قادرباشد کسانی که مانع خدمت گذاران دروطن به نام دوتابعیتی شده اند ازطرف افراد جامعه به دادگاه کشانیده شوند بزرگان گفته اند(حق خودرا ازدهن شیرمی بایدگرفت ).