رد پای فرعون
فریدون -فرانگفورت
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
تحقیقات رزاق مامون در قتل احمدشاه مسعود قومندان نیرو های شورای نظار و یک شخصیت جهادی آخند های ایرانی را بر آشفته ساخته است. زیرا تا چند سال اخیر انگشت میصرین به خاطر این ترور بسوی آی اس آی سازمان جاسوسی پاکستان و القاعده نشانه میرفت.
هرچند ایران درسال های 1997 زمانیکه نیرو های طالبان و القاعد شهر مزار شریف را تسخیرو یازده دیپلومات ایران را کشتند با آن هم ایران از مواضع اش به خاطر کمک های نظامی و نقدی به حزب وحدت، شورای نظار وعناصری که به نفع ایران جنگ را یگانه راه پیروزی بر طالبان تلقی میکردند دست بردار نبود و دولت آخندی ایران حتی در اواسط سال 1998 نیرو های نظامی اش را در سرحدات افغانستان افزود. تغداد زیاد پایگاهای آموزشی برای نیرو های اسماعیل خان در اطراف مشهد مهیا نمود و بعدا در سالهای 1999 نخستین دسته های ازین نیرو ها را در مناطق کوهستانی غورات،میمنه، بادغیس و هرات جهت حمله به نیرو های طالبان بسیج کرد و در نتیجه اسماعیل خان بدست نیرو های طالبان افتاده و در زندان قندهار محبوس گردید. ایران به وساطتت سازمان آی آس آی رهایی اش را میسر گردانید و بار دیگر سر از منطقۀ بادغیس سر بیرون اورد. اسماعیل خان هر چند رهایی خود را از محبس طالبان در قندهاربه نحوی مربوط ارتباطات اش با یاران جهادی پاکستانی اش میدانست ام پاتوق او و یاران اش باز هم ایران بود کوه سنگی و هوتل لاله در مشهد؛ خبرنگاران در هوتل لاله نزدیک کوه سنگی مشهد اخبار مربوط دروغ های شاخدارش را که گویا مرا دوستان طالب ام از محبس بیرون کشیده و به مشهد رسانده اند را پخش میکرد و انطرف طالبان ازین قضیه حرفی به زبان نمیراندند و حتی از منسوبین محبس قندهار کسی هم به خاطر رهایی این مجرم جنگی نه محاکمه و نه هم تیرباران شد و داستانی که از سحرگاهان یک روز در محبس قندهار شروع شده بود که چند طالب دوست اسماعیل خان او را احترامانه به سرحد ایران رسانده بودند خاموش شد. بعد از آن به کمک آخند های ایران یک بار دیگر قصه های جنگ شروع شد. در بادغیس، در غورات، میمنه و هرات هسته های مقاومت علیه طالبان به رشد خود آغاز کردند و جنگ شروع شد. این حرکات نظامی با پشتیبانی ایران تا قتل احمد شاه مسعود توسط دو عرب و یازدهم سپتمبر به اوج خود رسید و طوریکه رزاق مامون نشان داده است هسته های اولی برای تجزیه افغانستان به شمال و جنوب تهداب گذاری گردید.
ناگفته نماند که احمدشاه مسعود با وصف آنکه یک نشنلست تاجیک بود و ازخاطرات زننده و تسلیم طلبانه ای قبائل پشتون در مقابل انگلیس ها و کمپنی هند شرقی ، سازش با انگلیس ها و بعد از 1919 و ازادی افغانستان انحصار قدرت دولتی خاندانی دل خوشی نداشت گاهی هم در مقابل خواست ایرانی ها بخاطر تجزیه افغانستان و طرح ایران بزرگ از خلیج فارس تا تاجکستان را قبول نداشت. دولت آخندی ایران برای این همه سرمایه ای که به خاطر تجزیه افغانستان از اوایل جهاد با نیرو های شوروی وقت مصرف کرده بود مجبور به باز نگری سیاست های طفلانه گردید. در بدو پیروزی مجهاهدین جیره خوارانی چون عبدالعلی مزاری، محمد محقق، اکبری، انوری وکریم خلیلی را بر ضد احمد شاه مسعود شوراند و در زمان هجوم لشکر ناتو یکبار دیگر چراغ سبز اش برای اشغال افغانستان توسط امریکا توسط ناتو روشن کرد. و این پروسه را بادادن رشوه های بزرگ دالر و یورو به مقامات دولت دسنشانده ای کرزی و سازمان های در گیر به اشغال افغانستان ادامه داد.
قتل های زنجیره ای دولت آخندی ایران:
بعد از آنکه خمینی بر اریکۀ قدرت نشست جام های پیروزی را در شرق میانه زمامداران کاخ سپید و اسرائیل در کاخ سپید و اورشلیم بخاطر پیروزی سر کشیدند. تنگ کردن هر چه بیشتر کمر بند سبز به سرحدات جنوبی اتحاد شوروی و توسعه شرق میانۀ جدید بر اساس منافع نفتی، قاچاق مواد مخدره و فروش سلاح تولید شده در کمپنی های بزرگ اسلحه سازی امریکا، انگلیس و المان.
روی این ملحوظ از همان ابتدا فرو پاشی نظام های دیموکراتیک، حذف دیگراندیشان، تخریب مدنیت ها و توسعۀ جنگ های مخرب در تمام شرق میانه، اسیای جنوبی، شاخ افریقا شروع گردید. اولین نتیجه ای این اعمال روند ددمنشانه آخند های ایران در قتل های زنجیره ای ( حذف همه مخالفین نظام و روشنفکران) از تهران و قم شروع گردید. این روند آنقدر سنجیده و بر اساس چراغ سبز از جانب سازمانهای جاسوسی آمریکا، انگلیس، اسرائیل و المان طرح ریزی گردیده بود که خانه های تیمی مذهبی در ایران به اصرع وقت در روز روشن و در رستورانت های اروپا باعث ترور دانشمندان، سیاستمداران، هنرمندان و حتی اطفال آنان گردید. سلسله این قتلها که از ارکان سیاست شروع شده بود حتی پسر امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی را هم با خود محو کرد. سید امامی و معاونش، علی فلاحیان یکی از رهبران قتل های رنجیره ای به کشتار دیگر اندیشانی چون عمام الدین باقی، داریوش فروهر، پروانه اسکندری، محمد مختاری، محمد جعفر پوینده، حسین برازند، احمد تفضلی، غفار حسینی ، ابراهیم زالزاده، صادق شرافکندی، همایون اردلان، مهدی دهکردی، و صد ها دیگر اندیش دیگر دست داشت هم به نحو مرموزی در زندان قربانی این قتل ها گردید.
طوریکه تاریخ نشان میدهد حتی در ممالک اروپایی هم دنبالۀ عدالت خواهی به خاطر این قتل های فجیع پیگیری نگردید. در مقابل هر جایکه سازمان اطلاعات اخوندی ایران میخواست هر کی را سربه نیست میکرد و برای بقاء نظام اش قصر سفید و تل اویب را با خود داشت.
دولت آخندی ایران و مسائل پشت پرده افغانستان:
چنانکه گفتم بعد از جایگزینی آخند های ایران سیاست ایشان نسبت به افغانستان مصیبت تازه ای بود. آخند های ایران در حالیکه مقابل حزب دیموکراتیک خلق و نیرو های شوروی وقت در افغانستان با تربیه احزاب شیعۀ اسلامی مبادرت میورزید از جانب دیگر باروسیه معاهدات پنهان برای خرید سلاح و حتی هسته گذاری سازمان های تولیدات اتمی اشان بود و امریکا را یگانه دشن تبلیغ میکرد. و این در حالی بود که برای شکست دادن دولت صدام حسین و صدور انقلاب شیعه از امریکا و اسرائیل به پیمانه ای وسیعی سلاح و کمک نظامی میگرفتند. این دولت برای فروش نفت به جمهوری چین و هندوستان بازار های فروش نفت را بر خلاف خواست های سازمان اوپک ارزان و ارزانتر میساختند. در جمهوری یمن، سومالیا، لبنان و فلسطین شیعه را علیه اهل تسنن میشوراندند. و در همین حال صدای هر دیگر اندیش را در اروپا، امریکا و افریقا با ترور های فزیکی خفه میساختند. بعد هجوم نیرو های ناتو از یکطرف طالبان را در جوار مرز های خود برای حمله به دولت کرزی تعلیمات نظامی میداند و از طرف دیگر ماهانه به رئیس جمهور کرزی جیره ای دالری حواله میکردند. تانکر های مواد سوخت تجاران ملی را در آنسوی مرز توقف میدادند و در عین زمان به خاطرروپوش گذاشتن به فعالیت های ننگین شان غرب و در راس شان امریکا را بهانه میساختند
بخشی از تبلیغات آخندی در ایران
عضو شوراي علماي افغانستان:اهانت كنندگان به سفارت ايران در كابل اجير شده بودند http://www.magiran.com/npview.asp?ID=2226608
مولوي محمد مختار مفلح با اشاره به تجمع تعدادي از افراد در مقابل سفارت ايران در كابل، روابط دو كشور را بسيار قوي خواند و معترضين را عده اي اجير شده دانست. اين عضو شوراي علماي افغانستان تجمع برخي از افراد معترض مقابل سفارت جمهوري اسلامي ايران را به ازاي دريافت دلار خواند و افزود: اين تظاهرات از سوي كشورهاي خارجي و به منظور افزايش تنش در روابط دو كشور ايران و افغانستان انجام شده است. وي تصريح كرد: تعدادي عناصر معلوم الحال كه همواره زبان اسرائيل و انگليس در افغانستان هستند سعي دارند تا مانع رابطه حسنه افغانستان با كشورهاي همسايه شوند. مفلح نگراني مقامات ايراني مبني بر اين كه بخشي از سوخت ترانزيت شده از ايران توسط نيروهاي خارجي مصرف مي شود را معقول خواند و گفت: اين مشكل بايد از مجراي ديپلماتيك حل شود نه از طريق شعار، خشونت و يا توهين به مقامات يك كشور. به گزارش فارس، به نظر مولوي مفلح از قضيه توقف تانكرهاي سوخت در مرز ايران عليه اين كشور سوء استفاده شده است. عضو شوراي علماي افغانستان گفت: روابط ايران و افغانستان محكم تر از آن است كه عده اي مزدور و اجير بخواهند به آن صدمه بزنند. اين روحاني اهل سنت بيان كرد: جمهوري اسلامي ايران در بدترين شرايط در كنار افغانستان بوده، در دوران جهاد از بزرگترين كمك كننده ها به افغانستان بود و اكنون نيز ميليون ها افغان در ايران زندگي مي كنند. وي گفت: هزاران افغان در كشور جمهوري اسلامي ايران مشغول تحصيل هستند و تعدادي از آنها تا درجه دكترا تحصيل كرده و در حال حاضر در افغانستان مصدر خدمت به مردم هستند. اين عالم اهل سنت ابراز داشت: شعارهايي كه در روز تظاهرات عليه رهبران جمهوري اسلامي سر داده شد، اهانت به ايران نيست بلكه اهانت به اسلام و رهبران اسلام است. وي افزود: 2 كشور افغانستان و ايران يك ملت در 2 كشور هستند. مفلح گفت: شعارهاي سرداده شده، شعارهاي مردم و ملت افغانستان نيست، بلكه در اين تظاهرات چهره استكبار و مزدوران آنها آشكار شد و مردم افغانستان نفرت و انزجار خود را از اين گونه افراد اعلام مي كنند. به گفته وي، آمريكايي ها در اين تظاهرات دخيل بوده اند و بايد در اين مورد تحقيق صورت گيرد. اين روحاني مقيم شهر كابل گفت: خارجي ها به جاي اين كه بر دردهاي مردم اين كشور مرهم بگذارند، بر آنها نمك مي پاشند و تلاش مي كنند تا روابط افغانستان و ايران را متشنج كرده و دوستان افغانستان را از اين كشور جدا سازند. وي در مورد سكوت دولت افغانستان اظهار داشت: دولت افغانستان نبايد امنيت چنين افرادي را كه به كشورهاي اسلامي اهانت مي كنند تامين كند و براساس كدام بند قانون اساسي دولت اجازه مي دهد كه رهبران اسلام كه هيچ ارتباطي با توقف تانكرهاي سوخت ندارند، مورد اهانت قرار مي گيرند.
وي افزود: اين تظاهرات از سوي كساني به راه انداخته شد كه برضد دين و عقايد مردم افغانستان عمل مي كنند و مردم افغانستان از آنها نفرت دارند و دولت بايد به تظاهرات هايي كه در چارچوب دين هستند، مجوز دهد.
روزنامه كيهان، شماره 19842 به تاريخ 27/10/89، صفحه 3 (اخبار كشور)شباهت تظاهرات كابل با تحركات منافقين خلق؟
http://yaserkanani.pelakfa.com/post-63826.html
شبكه هاي رسانه اي مخالف با جمهوري اسلامي و شبكه بي بي سي فارسي در چند روز اخير با استفاده از تاكتيك "برجسته سازي" و پخش مكرر يك گزارش " اقدام به پخش تصاوير تظاهرات گروهي از افغان ها در مقابل سفارت جمهوري اسلامي در كابل و سركنسولگري كشورمان در هرات نموده اند كه با عنوان "حزب همبستگي افغانستان" با اقداماتي شبيه واكنش هاي منافقين خلق رجوي كه در سالهاي اخير اقدامات مذبوحانه اي در مقابل سفارتخانه ها و نمايندگي هاي جمهوري اسلامي در اروپا داشته اند،مي باشد كه با حمل پلاكاردهايي و آتش زدن تصاوير مقامات كشورمان همراه بود.
نحوه برخورد مقامات افغاني در حمايت از اين تظاهرات سازماندهي شده بنظر مي رسيد كه با سخنان اخير وزير تجارت افغانستان و عدم محكوم كردن اين اهانتها واضح شد بهانه اين تجمع ظاهرا ممانعت مقامات مرزي ايران از ترانزيت نفتكش هاي افغاني و اعمال محدوديت؛ باعث شده تا عده اي با حمله به سفارت و سركنسولگري جمهوري اسلامي به رنگ پاشي و پرتاب تخم مرغ روي آورده و با حمل تصاوير فتنه گران ضد انقلابي و شعار عليه مقدسات ملت ايران ، اقدامات گروهك تروريستي رجوي در اذهان نقش ببندد.
در كشوري همچون افغانستان كه زنان با فشارعمال طالبان از كمترين تحرك اجتماعي برخوردار نيستند؛دادن بلندگوي اين تظاهرات سياسي به زني كه چهره خود را با روبند پوشانده بود و صداي خود را بلند كرده و شعارهاي را از روي برگه تكرار مي كرد ؛نشان مي دهد كه اين سناريويي طراحي شده با هدايت دشمنان جمهوري اسلامي بوده است كه در كابل و هرات به نمايش گذاشته شد.
برخي از تحليل گران مسايل افغانستان اينگونه رفتارهاي غير مرسوم را تلاش آمريكايي ها و سازمان ناتو براي خدشه در روابط حسنه ايران و افغانستان ارزيابي مي كنند كه درصدد برهم زدن روابط سنتي ميان دو كشور مي باشند و اين در حالي است كه دولت كرزي بعضا مواضعي مثبت در قبال جمهوري اسلامي داشته است و از حمايتهاي مادي و معنوي كشور همسايه ؛همواره بهره جسته است.
برخي ناظران سياسي با نگاهي ديگر معتقدند كه ساماندهي تجمع اخير در كابل با چاشني شعارهاي منافقين و گروهگهاي ضد انقلاب ،بخشي از سناريويي مي باشد كه دولت آمريكا و اتحاديه اروپا براي جبران شكست اخراج منافقين بعد از محاصره اردوگاه اشرف توسط دولت عراق صورت گرفته است ،چرا كه با خنثي شدن توطئه هايي كه قرار بود اين گروه تروريستي با حمايت غرب و صهيونيسم بين المللي در كنار مرزهاي ايران ايفا كنند؛استكبار جهاني و سرويس هاي جاسوسي را مجبور به پخش اين فعاليتها به كشور افغانستان نموده است تاتهديد جديدي عليه منافع كشورمان در كشور همسايه شكل بگيردو كاركرد تبليغاتي منافقين خلق به كابل منتقل شود و تعدادي افغاني مزدور و اجير شده با سوء استفاده از اين فضا به جوسازي رسانه اي روي آوردند.
مردم و دولتمردان افغانستان بخوبي مي دانند كه در پرتو حمايتهاي مردم و دولت ايران تعداد زيادي از مهاجرين افغاني در ايران مشغول به كار مي باشند و با ارسال پول به تامين خانواده هاي خود مبادرت مي كنند و مردم ايران به گرمي ميزبان اين براداران و خواهران مسلمان و رنج كشيده مي باشند
با فرض پذيرش ادعاهايي كه اخيرا در خصوص محدويت ترانزيت كاميون هاي سوختي مطرح شده ،دليلي براي حمله به سفارت و فحاشي عليه مقامات ايراني وجود ندارد چراكه با پذيرش اين شيوه متقابلا در خصوص جناياتي كه تعدادي افغان تبار در ايران انجام مي دهند،مردم ما بايستي تصوير كرزي و مولوي هاي افغاني را به آتش بكشند كه در مخالف با آموزه هاي اسلامي مي باشد و در صورت تكرار اينگونه حماقتها و عدم دخالت نيروهاي افغاني در حفاظت از سفارت و جلوگيري از اهانت به مقدسات ملت ايران،هيچ تضميني براي سكوت و عدم مقابله به مثل وجود نخواهد داشت.
از طرفي ديگرجمهيتها و گروههاي افغاني مسلمان و جهادي كه در پرتو انقلاب اسلامي حيات گرفته اند و در فضاي كشورمان رشد كرده اند نيز بايستي در مقابل اين اهانتها واكنش نشان داده و اقدام به محكوم كردن اين گستاخي ها نمايند و بدانند كه هرگونه هجمه به مباني تشيع و ولايت فقيه ؛گناهي نابخشودني در نزد ايرانيان خواهد بود و حداقل براي اعلان همبستگي با مردم ايران با توجه به ابزارها و شناختي دارند اقدام به شناسايي و معرفي اين افراد اجيرشده نمايند.
وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي با احضار سفير افغانستان در تهران اقدام به محكوميت اين اقدام و درخواست ارائه توضيح نموده است و اگر چه اين تحرك واكنشي ابتدايي مي باشد اما شناسايي و افشاي چهره عناصر سازماندهي اين تظاهرات مشكوك و درخواست محاكمه آنها توسط مقامات افغانستان بخش ديگري از مطالبات ملت مسلمان و انقلابي ايران مي باشد كه سناريوي دشمنان جمهوري اسلامي خنثي شده و فضاي افغانستان در خدمت صلح و دوستي دو كشور همسايه قرار بگيرد.
با توجه به بازتاب رسانه اي اين شانتاژ خبري،سكوت و انفعال رسانه اي نيز مطلوب نبوده و خبرنگاران بايد در بعد خارجي و داخلي مسوولان ذيربط را وادار به پاسخگويي و ترميم احساسات خدشه دار شده مردم ايران نمايند.
نقش عوامل اطلاعاتی آمریکا در تجمع افغانها مقابل سفارت ایران
http://www.dolateyar.com/view-6508.html
در تجمعات روزهای گذشته در مقابل سفارت ایران درکابل عوامل اطلاعاتی آمریکا نقش موثری ایفا کردند. برای تجمعات در مقابل سفارت ایران در کابل ماموران امنیتی آمریکایی مستقر دراین شهر به لیدرهای افغانی روزانه مبلغ 2500 افغانی (تقریبا 50دلار) بعنوان دستمزد می دهند تا رفتارهای ناشایستی علیه ایران در مقابل سفارت این کشور انجام دهند.متاسفانه برخی عوامل افغانی هم به دلیل مشکلات مالی دست به هرکاری می زنند.
در تجمعات روزهای گذشته در مقابل سفارت ایران درکابل عوامل اطلاعاتی آمریکا نقش موثری ایفا کردند. برای تجمعات در مقابل سفارت ایران در کابل ماموران امنیتی آمریکایی مستقر دراین شهر به لیدرهای افغانی روزانه مبلغ 2500 افغانی (تقریبا 50دلار) بعنوان دستمزد می دهند تا رفتارهای ناشایستی علیه ایران در مقابل سفارت این کشور انجام دهند.متاسفانه برخی عوامل افغانی هم به دلیل مشکلات مالی دست به هرکاری می زنند.