انجنیر فضل احمد افغان کانادا:۱۸مارچ ۲۰۱۵م
قبل از اینکه اصل مطلب را آغاز کنم باید متذکر شد که در این نوشته مطلب از خر کنایتآ دولت است و دو خرکار دو رهبر در یک دولت و نیز باید بعرض هموطنان ګرامی برسانم که خر در جامعه ما افغانها حقیرترین حیوان و متأسفانه خرکار حقیرترین انسان شمرده میشود در حالیکه در جوامع پیشرفته و مترقی همچنان که در حیوانات از نګاهء ترحم انسانی تفاوت دیده نمیشود بین مسؤل پاک کردن کثافات و شخص عالی مقام دولتی هم از نګاه منزلت و مقام انسانی تفاوتی وجود ندارد یعنی از شاه الی ګدا همه دارای حقوق انسانی مساوی و واجب الاحترام میباشند لهذا امید غلط فهمی صورت نګیرد یعنی وقتی من از خر و خرکار حرف میزنم مطلب من از دید کشورهای مترقی است نه دید جامعه افغانی و نباید خداناخواسته کنایه من از ذکر خر و خرکار غلط و کلمات توهین آمیز توجیه شود.
همچنان باید متذکر شد که در جامعه افغانی ما خر الرغم یګان پس لګدی در مواقع بیعدالتی و توبیخ زیاد از صبورترین و زحمتکش ترین حیوان افغانستان محسوب میشود که در طول تاریخ ده ها نوع کار شاقه توهین آمیز و افتخار آمیزی را در شهرها،دهات،دره ها و کوه های صعب العبور کشور انجام داده اند که طور نمونه میتوان از انتقال مواد فاضله مبرزها به مزارع از کارهای شاقه و توهین آمیز واز کارهای افتخارآمیزشان آراسته به ګلها انتقال عروسان به منازل شوهرانشان میباشند یعنی اګر شکسته نفسی و زحمات خر را در شرایط دشوار و ناسازګارکشور در طول تاریخ بیطرفانه بررسی و قضاوت نمایم به این عقیده خواهیم رسید که بخاطر قدردانی از زحمات خر باید یک مجسمه آن در یکی از جاده های افغانستان ساخته شود.
حال اګر به اصل مطلب بیپردازم و آن اینستکه از سال ۱۹۷۸م به بعد قدرتهای بزرګ جهان با استخدام و حاکم نمودن خرکاران مطیع و غلام خود بر ملت مضلوم و بیدفاع افغان ملت را چنان مضمحل نموده اند که دیګر هربلای بالایش بیاید توان بس لګدی برای دفاع از خود و نوامیس ملی را ندارند یعنی در طول سی و شش سال ګذشته ګاهی ملت مظلوم را توسط قشون سرخ،ګاهی توسط به اصطلاح مجاهدین،ګاهی توسط پدیده القاعده و طالبان، ګاهی توسط قشون به اصطلاح نجاتبخش ۴۶کشور خارجی به سردمداری امریکا کوبیده اند و امروز بنام پدیده سیاه دیګری داعش که زاده پاکستان،عربستان سعودی، امریکا و اسرئیل است میخواهند جغرافیای مادروطن ملت مظلوم،مضمحل و بیدفاع افغان و منطق را برای رسیدن اهداف شوم شان در منطقه تغیر بدهند.
حال اګر بسیار دور به قبل نرویم موضوع را مختصرآ از ۱۱سپتمبر۲۰۰۱م آغاز نمایم ما شاهد بودیم که چطور زمینه سازی برای بقدرت رسانیدن آقای حامد کرزی در کانفرانس اول بن صورت ګرفت و سپس چطور رئیس دوره انتقالی و بعدآ در دو دوره به حیث رئیس جمهور انتخاب شد من نمیخواهم در این مختصر به فجایع،جنایات و ناباسامانیها و همچنان از کارهای نسبی خوب اجتماعی دوره سیزده ساله آقای حامد کرزی بحث و به جزیات آن بپردازم آنچه را میتوانم بګویم که حد اقل بستر دیموکراسی نسبی هموار و زمینه سازی برای یک انتخابات آزاد دیموکراتیک برای دور سوم ریاست جمهویری صورت ګرفته بود اما دشمنان مادروطن ما که بنام آزادی وایجاد دیموکراسی مادروطن عزیز ما را اشغال نمودند هیچګاه در اعمال و کردار خود صادق نبوده اند همیشه خواسته اند بنام آزادی و دیموکراسی آب را ګل آلود و ماهی بګیرند که چنان هم کردند.
یعنی با ایجاد رقابت نامشروع بین محترم داکتر اشرف غنی و محترم داکتر عبدالله عبدالله و دارودسته هریک اولآ زمینه رامساعد ساختند که بدون در نظرداشت هدایات قانون اساسی کشور و آرزوهای نیک ملت برای ایجاد یک دولت مبتنی برآزادیهای دیموکراتیک که بتوانند با تلاشهای شباروزی مادروطن عزیز خود را که درسی وشش سال به جز از جنګ،خونریزی و بدبختی چیزی دیګری را ندیده بود نجات و بطرف خوشبختی و دیموکراسی واقعی سوق داده شوند اما برعکس در عوض بدبختانه دشمنان سوګند خورده که هدف دیګری داشتند دست به کار و با ستفاده از موقع آقای جان کری وزیر خارجه امریکا بلادرنګ بعد از آنکه آقای عبدالله عبدالله در خیمه لویه جرګه صدای ارګ یا مرګ را بلند کرد از موقع استفاده آستینها و پاچه ها را از امریکا برزده وارد کابل و درعوض ایجاد دولت مبتنی برخواست ملت افغان و تطبیق هدایات قانون اساسی افغانستان صلاحیت را بدست خود ګرفته با فیصله که در انتخابات برنده و بازنده نیست بدون طرح یک خط مشی و ستراترژی مفصل سیاسی،دفاعی،اجتماعی و اقتصادی مشترک به اصطلاح دو رهبر نامزد جلو خر را با بارکجش بدست یکی و دمش را برای دیګری بنام دولت وحدت ملی داد یعنی دولت افتراق ملی را برای رسید اهداف امریکا اساسګذاری و دراولین و زودترین فرصت قبل از آنکه جلو و دم خر در کشمکش دو رقیب بریده شود با تطبیق پالسی "تفرقه اندازو حکومت کن" و ایجاد رقابت بین دو خرکار اولآ با وارد نمودن فشار بالای کمسیون انتخابات بدون طی مراحل قانونی آقای غنی را بحیث رئیس جمهور و آقای عبدالله را بحیث رئیس اجرایئه اعلان و موافقه امنیتی با امریکا را که برای پیشبرد اهداف شوم شان در افغانستان و منطقه بود و حامد کرزی آنرا بنابر ملاحظاتی رد و امضا نکرده بود باید امضا شود که چنان هم کرد یعنی به فردای روز حلف وفاداری به اصطلاح دو رهبر به ملت، آقای حنیف اتمر بحیث رئیس شورای امنیت ملی مقرر و سپس بسیار به عجله موافقه امنیتی را سفیر امریکا با آقای اتمر امضاء و با چکچک کردنها افغانستان عزیز ما را به یک مرحله جدیدی بدبختیهای آینده کشانیدند.
هموطنان ګرامی شاهد اند که در ششماه ګذشته یعنی بعد از مراسم حلف جز از چنه زدنها بالای انتخاب اعضای کابینه، والیان و سفرا بین به اصطلاح دو رهبر و جست و خیزی بی حاصل آقای اشرف غنی در داخل و خارج از کشور چیزی دیګری دیده نشده و پاکستان و بادارانش بادرک ضعف دولت که منشاء و اساس آن رقابتهای نامشروع و غیر ملی بین دو رهبر رقیب است استفاده و در تلاش اند که بنام ایجاد صلح بین دولت جمهوری اسلامی افغانستان با طالبان خاک را به چشمان ملت بلاکشیده افغان زده و با تقویه پدیده جدید شان یعنی داعش دروازه های جدید بدختیها را برای ملت افغان و کشورهای منطقه بکشایند و حتی برای رسیدن مرامهای شومشان در تلاش اند که جغرافیائی منطقه را نیز تغیر بدهند.
هموطنان عزیز باید بدانند که بار کچ اساسګذاشته شده به منزل نمیرسد و داعش تاریکترین پدیده بعد از القاعده و طالبان است و برای اهداف خاص در منطقه اساسګذاری ګردیده ما ملت افغان نباید با چال و فریب دولت مردان پاکستان و بادارانش یعنی امریکا،چین و عربستان سعودی که آقای داکتر اشرف غنی و آقای عبدالله به آنها دل بسته اند باور کنیم یعنی ملت افغان قبل از آنکه جلو و دم خر در کشمکشهای دو رهبر کنده و کشور عزیز ما افغانستان به بدبختیهای بیشتر سوق داده شود باید جدی از دولت جمهوری اسلامی افغانستان تقاضای تضمین امنیت و صلح را از امریکا،عربستان سعودی و پاکستان نمایند یعنی ملت افغان با مذاکرات صلح با طلبان فریب نخورند و باید با وحدت آهنین و شکست ناپزیر در مقابل وراد شدن پدیده سیاه داعش استادګی و دولت را وادار سازند که از هر مرجع و منبع ممکنه برای دفاع از خاک، حاکمیت برحفظ یکپارچګی ارضی و نوامیس ملی بمنظور هموار کردن راه برای دیموکراسی واقعی،آزادی و خوشبختی های آینده کشور عزیز کمکهای نظامی را مطالبه و تقاضا نماید.
خداوند با ملت افغان باشد