افغان موج   
دوسالگی تراژیدی انسانی درکشور

دوسال پیش در 15 اگست2021 ایالات متحدۀ امریکا وناتوبرای اجرایی کردن برنامه های بزرگتر درترازجهانی وبه ویژه علیه روسیه، چین،ایران وحفظ سلطۀ جنایتکارانه واشغالگرانۀ اش برجهان ومنابع انرژی، چراغ حاکمیت گله دزدان، مافیای سیاسی،اقتصادی وفسادپیشگان حرفوی رژیم دست نشاندۀ خویش راخاموش کرد وقدرت را به دست پروردگان پیشینۀ اش تحویل داد.

چرا امریکا وناتودریک بازی پیچیده زیرنام« موافقت نامۀ دوحه» قدرت را به ترویستان وفاشیستان طالب سپرد ومزدوران دیگرش راکه تاریخ مصرف شان برای بازی های بعدی امریکایی گذشته بود، به زباله دان تاریخ سپرد؟
آگاهی،حافظۀ تاریخی وتجربۀ اندوحته شدۀ ما طی چند دهۀ اخیرازبازیهای سیا این است که سردمداران امریکایی بن بست های ملی وبین المللی خویش را دربرابررقیبان، مخالفان،دشمنان سیاسی وهمچنان بحران های ساختاری واطواری سرمایه داری را با ابزارتروریسم برخاسته ازاسلام سیاسی، سلفی ووهابی شکسته اند. پیشبرد جنگ های نیابتی، بحران آفرینی، کودتا بازی، بی ثبات سازی، تغییررژیم ها وحاکمیت ها برخلاف ارادۀ سیاسی مردم، جُزاصلی برنامه های امریکایی برای آقایی برجهان بوده است وهنوزاین بازی ادامه دارد. درهمین راستاطالبان نیزبرای« منافع حیاتی» سردمداران سرمایه سالاری به خدمت گرفته شده اند. آنچه ازتاریخ می دانیم،اردوگاه تجاوزواستعمارنووقتی طلسم استعماری شان دربرابرجنبش های چپ وملی درحال فروریزی بود، ازدهۀ بیست قرن بیستم میلادی به ایجاد همین گروه های تروریستی دست زدند. وبه گونۀ عملی ازدهۀ هشتاد قرن بیستم میلادی بدینسو ازاین گروه ها درویرانی واشغال افغانستان، عراق، یمن، سوریه، لیبی، سودان، ایتوپی، نایجریه وده ها کشورآسیایی وافریقایی استفاده کردند ومی کنند. طالبان نیزدرهمین پروژه علیه دولت های رقیب ومخالف امریکا درمنطقه به خدمت وکرایه گرفته شده اند وتافته جدا بافته از این پروژه نیستند.
پیامد این پادشاه گردشی های امریکایی ـ پاکستانی وانگلیسی آن چه برای مردم ما به ارمغان آورد: زنان نیمی ازپیکرجامعه مستعد به کاروآفرینندگی درچهاردیواری خانه ها زندانی شدند؛ دروازه های دبستان، دبیرستان ودانشگاه بسته شد وجای همه رامدرسه های تروریست پرورگرفت که درآن ها انسان کشی، ترور، انتحار، انفجار،تمدن گریزی، انسان ستیزی، زن ستیزی ودشمنی با دانش ودستاوردهای بزرگ انسانی آموزش داده می شود؛ درسرزمین تاریخی ما نه این که حرف برسر نقض حقوق بشرنیست، بلکه به گونه عملی مفاهیمی مانند حقوق بشر، آزادی، دموکراسی، کرامت انسانی... درسیه چالهای طالبان زندانی اند؛تمامی مظاهرفرهنگ، تمدن،هنر وآنچه به عنوان ارزش های انسانی ودستاوردهای بشری شناخته می شود، به بیرحمانه ترین شیوه نابود می شود؛ تمامی نمادها ونمود های قدرت وحاکمیت یک قومی است وجوامع غیرخودی ازسیمای ساختارقدرت وادارۀ امورجامعه وکشورداری حذف شده اند؛ سرکوب، کوچ اجباری، سلب مالکیت از مردم بومی به شدت ادامه دارد؛ هزاران تن ازکارمندان رژیم پیشین ترورشده اند؛ زنان ومدافعان حقوق بشری به زندان ها سپرده شده اند وبه بیرحمانه ترین شیوه شکنجه می شوند وده ها تن درزیرشکنجه جان سپرده اند؛ هزران تن به جرم هویت قومی درزندانهای طالبان زیرشکنجه قراردارند؛ با چراغ سبزامریکایی، ناتو وقدرت های بزرگ ذیدخل درمسالۀ افغانستان جنبش زنان، رسانه ها، فعالان مدنی ورزمندگان مقاومت ملی سرکوب شدند واین فیلمنامه با حمایت این جنایتکاران بین المللی ادامه دارد؛ کشوربه لانۀ خلوت تروریستان بین المللی تبدیل شده است وعملاً سرزمین تاریخی ما به صوبۀ پنجم حکومت نظامی پاکستان بدل شده است....
اما باهمه این تراژیدی انسانی درجریان این دوسال امریکا، ناتو و«جامعه جهانی» پیوسته از تعامل با طالبان سخن زدند ویک اجماع جهانی درمورد حفظ رژیم تروریستی وفاشیستی طالبان شکل گرفته است. درظاهرتحریم، عدم شناسایی رسمی، قراردادن تعدادی ازتروریستان طالب درفهرست سیاه سازمان ملل وبرخی دولت ها؛ ولی درعمل ملیاردها دالربه کیسه طالبان ریخته می شود تا رژیم ددمنش وضد انسانی طالبان ازهم نپاشد، طالبان به تمام جلسه های بین المللی دعوت می شوند، وبه جزمذاکرات پشت پرده، مذاکرات روی پرده وحمایت سیاسی واستخباراتی از طالبان، بستن قرادادهای اقتصادی توسط « جامعه جهانی» برای حفظ دراکولای قرن ادامه دارد وهمه این حمایت های سیاسی، استخباراتی، مالی واقتصادی سبب شد که رژیم دورۀ نیوسنگی طالبان دوساله شود. ماموریت هواپیماهای بدون سرنشین برای کشف سنگرمخالفان طالبان به کارافتاده است، تا رژیم تروریستی وفاشیستی ازهم نپاشد. این هم کارروایی « جهان آزاد، مدافعان حقوق بشر وزن» درسرزمینی است که همین تجاوزگران جنایتکاربین المللی درپنج دهه است که به خاک وخونش نشانیده اند. رسانه ها وجاسوسان غربی وآی.اس.آی. با دیده درایی بارها اعلام می کنند« بدیلی برای طالبان وجود ندارد وطالبان ماندنی اند».
مذاکرات دوره یی درپشت پرده وبه طورعلنی وباج دادن به گروه های تروریستی هیچگاه برای حفاظت ازرژیم سفاک ودادن وجهه سیاسی به آن قطع نشد تا طالبان عملا درانزوای سیاسی، منطقه یی وبین المللی قرارنگیرند. امریکا و ناتو با برنامه ریزی پاکستان وانگلیس می خواهند آرایش، پیرایش در رژیم وپینه وصلۀ حلقه های جاسوسی خود به مزدوران طالب شان زمینه تداوم این رژیم سفاک را به عنوان حافظ منافع استعماری منطقه یی حفظ کنند. ونام این بازی شیطانی را« راه حل سیاسی وتعامل با طالبان» گذاشته اند. این همان « راه حل سیاسی» است که درهیچ بُرهه یی اززیرچنبرۀ حاکمیت تروریستی طالبان فراترنمی رود ونخواهد رفت.
ندا، بادرنظرداشت همبستری گرم مثلث سیا،آی.اس.آی. وطالبان علیه مردم ما وسمت دهی مبارزات آزادیبخش ملی مردم برای حق تعیین سرنوشت ملی وسیاسی شان مواضعش رادرقبال وضع موجود چنین بیان می دارد:
1ـ ندا، معتقد است، که بدون براندازی رژیم وابسته ومزدورطالب تمام راه ها برای تعیین مقدرات ملی وسیاسی مردم به بن بست رسیده است. بنابرین انرژی وتوان همه نیروهای ملی بایست درراه براندازی متمرکزشود. ندا، برای اسقاط رژیم تروریستی وفاشیستی طالبان خواهان تشکیل جبهه ملی است که بتواند تمامی نیروهای ملی را درخود جا دهد. جبهه ملی باید تلفیق منطقی بین مبارزات سیاسی ونبرد مسلحانۀ آزادیبخش ملی را دربرابرش قراردهد وهردومسیررادرراه آزادی کشوراززیرچنبرۀ حاکمیت طالبی به کارگیرد. ازاین روازهمه نهادهای سیاسی، مدنی، فرهنگی واجتماعی دعوت می کند تا به تشکیل این جبهه اقدام کنند و درزیرچترجبهه آزادیبخش ملی متحد شوند.
2ـ ندا،درکنارحمایت ازمبارزۀ سیاسی، مدنی وصنفی زنان برای آزادی، از رزمندگان جبهۀ مقاومت ملی وتمام جان بازانی که درصف نبرد مسلحانه دربرابرطالبان می رزمند حمایتش را اعلام می کند.
3ـ به باور ندا، با طالبان تنها می تواند یک راه حل سیاسی وجود داشته باشد وآن توافق روی یک حکومت بیطرفی است که درکمترازدوسال بتواند قانون اساسی وقانون انتخابات را تدوین وتصویب کند وانتخابات عادلانه، شفاف، مستقیم وسراسری را زیرنظرسازمان ملل متحد، کمیسیون ملی مشمول نمایندگان همه اقوام ونهادهای بیطرف بین المللی برگزارکند وقدرت را به برندۀ انتخابات تحویل بدهد.
4ـ تاکید ندا، پیوسته برتدوین وتصویب قانون اساسی است که برنامتمرکزشدن ساختار قدرت، دموکراسی، مردم سالاری، انسان گرایی وعرفی گرایی قدرت صحه بگذارد. ونماد های ملی را اززیرچنبره وسلطۀ حاکمیت یک قومی رهایی ببخشد.
5ـ به باورندا، «راه حل سیاسی » ازایجاد حاکمیت مشترک(ساختارهمه شمول آمران وماموران) با طالبان نمی گذرد. این کارصرف به توسعه پایگاه قومی تروریستان طالب می انجامد که برای شناسایی رسمی آنان ازسوی دولت ها ومجامع بین المللی ضروری است. ازنظرندا،همکاری با طالبان دریک حاکمیت مشترک جُز مشروعیت بخشیدن به فاشیزم، تروریزم، تمامیتخواهی وباج دادن به پاکستان معنی دیگری ندارد ونخواهد داشت.
6ـ ندا،باورراسخ داردکه صلح پایدارمستلزم سرکوب قطعی نیروهای تروریستی، دهشت افگن، انتحاری،مزدوران وابسته، باندهای حافظ منافع پاکستان وشبکه های گسترده ی استخباراتی کشورها وقدرت های بزرگ خارجی می باشد تا ریشه جنگ های نیابتی از سرزمین ما بخشکد. کشوربه صلحی نیازمند است که زمینه تکامل،پیشرفت وترقی کشوررا فراهم سازد وتوام با آزادی باشد. صلحی مبتنی برانحطاط وعقبگرد ضرورت مردم نیست، صلح زمانی محقق می شود، که تضمین های نهادی و قانونی برای مشارکت عادلانه ی مردم درقدرت داده شود، حق برابر ویکسان به همه ی مردم بدون تبعیض وتمایزدرهمه عرصه ها، با آزادی برادری، برابری مطمح نظراساسی قرارگیرد.
7ـ ندا، هرنوع خیمه شب بازی زیرنام تعامل با طالبان راکه هدفش استخدام این گروه مزدوربرای تامین منافع تجاوزکارانۀ نظامیان پاکستان وحفظ منافع وسلطه ایالات متحدۀ امریکا برمنطقه وتداوم جنگ نیابتی آن دولت درمنطقه است، محکوم می کند. واز مردم ونیروهای سیاسی می طلبد دربرابرآن اعلام موضع کنند.
ما پیروز می شویم
هیات رهبری نهضت دادخواهانه افغانستان ( ندا).
 
اگست سیاه 2021
مورخ 15 اگست 2023