این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
درتاریخ اول سپتامبر2013 برابربا دهم شهریور 1392 قرارگاه یا زندان اشرف مربوط به مجاهدین خلق ایران درخاک عراق ؛ مورد حمله نظامی تمام کننده قرار گرفت . آمارتلفات تا این لحظه بنا به گفته مجاهدین بالای 50 نفربوده است. سپاه پاسداران حکومت اسلامی هم طی اطلاعیه ای با خوشحالی تعداد قربانیان را 70 نفر اعلام کرد یعنی تفریبا کل زندانیان . چنین شکل قتل عامی از آن آمار 80 نفره فقط معنی و بوی تعیین تکلیف نهایی میدهد . من دراین مطلب ضمن محکومیتی روتین و بی حاصل ؛ تلاش میکنم تا اشاره ای مختصر؛ به نورافکن سیاسی این جنایت داشته باشم .
پیش درآمدی برتحرکات خاورمیانه: یکی از مسئولان عالیرتبه سازمان ملل در 31 اوت 2013 به خبرگزاری آسیا تایمز اظهار داشت که مسافرت مشاور سیاسی بانکی مون٬ ربطی به کار وی در سازمان ملل نداشته٬ بلکه فیلمان با دردست داشتن یک سناریو در مورد مسائل منطقه به تهران میرود تا آنرا با رهبران ایران به بحث بگذارد.
محتوای سناریو:
- موافقت آمریکا به حضور ایران در سوریه و لبنان٬ مشابه همان نفوذی که ایران در عراق دارد٬ اما با حجمی مختلف.
- لغو تحریم ها بطور کامل در همزمانی با موافقت ایران به طرح تازه آمریکا و نشان دادن انعطاف در سوریه و همچنین در حل نهایی مسئله فلسطین و اسرائیل.
تتبع ونګارش :
امــیــن الـدیــن»سعـیـدی – سعید افـغــانی«
مـدیـــر مرکزمطـالعات سـتراتیژیک افـغانو
مسؤلمرکز کلتوری دحـــــق لاره- جــرمـنی
میگویند که در یکی ازروزها شیطان تصمیم میگیرد تا وظیفه خویش را رها کرده و بهتقاعد سوق گردد، بنا براین اساس ، وسایرلوازم و وسایل شیطانی خویش را با قیمت مناسب در معرض لیلام و فروش قرار میدهد .
در جمع وسایل که شیطان برای فروش گذاشته بود ، وسایل چون « خود خواهی ، قدرت طلبی ،حسادت ، کینه ، کدورت ، بدبینی ، ترس، خشم، حرص ، نفرت ، شهوت، و..... دیده می شد ، اما ؛ در میان این همه وسایل شیطان ، یک وسیله کار امد دیگری هم وجود داشت که شیطان حاضر نبود آن را به قیمت ارزان بفروشد.
ازشیطان پرسید ند:
ای شیطان ! این وسیله گرانقیمت چیست ، که شما حاضر نیستدید تا آنرا بفروش برسانید ؟
شیطان بعد از مکث کوتاه گفت: این وسیله « ناامیدی و افسردگی » نام دارد .
از پوهندوی شیما غفوری
31/08/2013
کـم بیــفتـد اتـفـاقـی این چنـیـن
وقت وصل جان با جان آفرین
که به یک وقت ومکان دوجان رود
ازدو تـن آزاد بر جـا نـا ن رود
آن یکی سرباز و دیگر جان به کف
در دو راۀ مختــلف با یـک هد ف
محمد عالم افتخار
(ویدیو :ـ تجلی اندیشه ها در رهبران کبیر و اکبر!)
با درود و سپاس فراوان خدمت عزیزان کاربر سایت های انترنیتی افغانی و جوانان نازنینی که مقاله «چرا " عقب مانده ها از تاریخ"؛ پیشوا و پیشتاز و رهبر ماست؟» را در شبکه های اجتماعی به اشتراک گذاشته و مورد استقبال پرشور هوشمندانه و امید آفرینی قرار داده اند.
در پاسخ به خواست ها و پیشنهادات بسیار جالب و جذاب شان مبنی بر اینکه من باید مخصوصاً در فیسبوک حضور یابم؛ برنامه های ستلایتی و تلویزیونی راه اندازی کنم و نیز اینکه اصلاً الترناتیف فکری و تئوریک من در برابر تئوری های "کهنه و سنگ شده ..." چیست و چگونه آغاز گردیده و به اینجا رسیده است؛ خویشتن را ناگزیر می بینیم تا به سلسله ای از عرایض و ایضاحات غیرمترقبه و غیرمعمول بگذرم.
گرچه نیاز به این ایضاحات را از قبل و مخصوصاً پس از دریافت نقد و نظر عزیزانم در جرمنی احساس کرده بودم؛ ولی ملاحظاتی مترددم میساخت؛ اما نیرو و اعتماد به نفسی که طی 4- 5 روز گذشته کسب نمودم وادارم نمود تا درین استقامت عزم را جزم نمایم.
به هرحال؛ از امروز این سلسله درد دل ها و مرور تجربیات مشخص و عینی و مستند و مشهود را می آغازم تا به خصوص برای آن عزیزانی که حتی عرایض مرا «چیز هایی برای 50 سال بعدی ها» ارزیابی فرموده اند؛ کلید و پسوردی شود تا اگر مایل باشند؛ یکجا با امروزی ها؛ بتوانند آنها را بگشایند و از آنها سر در آورند.
**********
برای پیشگیری از هرگونه سوء تفاهم احتمالی؛ قبلا باید این اصل اصیل و رکن رکین را خاطر نشان نمایم که کشورها و مردمان عقب مانده به لحاظ تولیدات مادی و معنوی؛ ناگزیر از "واردات" این تولیدات استند.
آئین ما
کُشند در مسجد و میخانه یکجا
به نام گبـــر و ترسا و نصارا
عجب دینی عجب رسمی و کیشی...
نمــــیداند کسی ... آئین ما را
عشق
کجای عشق آدم کفر و کینه
ندانم این کدامین فرض دینه
که باید خون بریزند هر کجایی
اگـــر در مکه باشه یا مدینه