افغان موج   

ز تاکستان صدای میله انگور می آید
که سالار دلیران از دیار نور می آید
 
به پا خیزید در راهش غبار از چهره اش گیرید
که با اسب سپید از دشت های دور می آید
 
صدای نوجوانانِ دلیر از دامن وادی
بلند آوازه و فرزانه و مغرور می آید
 
هراسی نیست از سر دادن و با خون شنا کردن
به میدان نبرد با نعره‌ی شیپور می آید
 
به عزم سرفرازی مشعل آزادگی بر کف
برای روشنایی شبِ دیجور می آید
 
کند گلگون به خون تا چهره آزاده خود را
دلیر و سر بلند مستانه و مسرور می آید
 
هنوز ازخون پاکش سنگر آزادگی گرم است
سحرگاه بر مزارش عاشقان پر شور می آید
 
به یاد قهرمانان‌ِِ دیار راه آزادی
سرشک باغبان چون دانه انگور می آید
 
اسد روستا
۳ دسامبر۲۰۲۳