افغان موج   

 

سال نـو آمد ولی دل ها پـریشان و فگار

در سر مردم نیابی صبر و آرام و قـرار

زیـر سنگ آسـیاب طالبان جـان می‏دهند

از بـرای لـقـمۀ نانی بـه هـرســو انتظار

خانـۀ بی آب و نـان مردم از گرمی تهی

از دم شمـشیـر استبداد می ریـزد شـرار

نه امید مهـربـانی نـه دلی سـوزد به کس

چشم احساس ودل خون عواطف اشکبار

جشن سـال نـو شـده ماتمسرا بـر خلق ما

تا که بربستند بزم خنده و چنگ و دوتار

مردم از میهـن گریزان اند با دسـت تهی

یا چوزندانی گروگان اند در شهر و دیار

دست وپای مردم بیچاره زنجیرپیچ گشت

بـر سـر آنان فـرو افـتاده کـوه های فشار

هرطـرف گرگان وصیادان دام افکنده اند

تیغ ها در دست و می گردند دنبال شکار

می کُشند، زندان اندازند و تبعید می کنند

خلق مظلوم بـاچه موجودات گردیده دچار

زیر نـام امـربالمعروف تـوهین می شوند

زیـر پـای جهـل افـتـادسـت آبـرو و وقـار

سـلطۀ قـومی بـه نـام دیـن حاکم کـرده اند

پاسـخ حـق و حـقـوق خـلق می باشـد متار

بـا زبـان دانـش و فـرهـنگ ما بیگانـه انـد

کـور و لال و کـر چه می نداند شهد گفتار

کارشان تخریب فرهنگ وتمدن بوده است

چـون که دردل نیست حبِّ کشورِ با اقتدار

رهـبـری خـلق را بیگانگان بگـرفـتــه انـد

نـوکـران بی خرد از خـود نـدارنـد اختیار

بعد از ویرانی و جنگ و تجاوز در وطن

خلق را کـردنـد اسـیـر یک گـروه نـابکار

حـامی افـراطیون جهـل و تاریکی شـدنـد

نزد خلق عـالـم و یـزدان دانـا شـرمـسـار

قـول امریکا و پـاکـسـتان سـرتا پـا دروغ

بس که پیمان‏ها شده گردِ جهان بی اعتبار

ضد تعلـیم و تعلم خـصم فـرهنگ و تمدن

هان! عمرانخان شده بازیگرتاریک شعار

چشم می پوشد ز تاریخ و تمدن با غرض

نیست درکردار و گفتارش میزان و عیار

زن در تاریخ ما شـاهنشه و گُرد یل است

شاعر و دانشور و فرخنده فال و شهریار

سـلطه و اشـغال پاکستان بحرانزا شدست

فـقر و استبداد آوردسـت جـای کار و بـار

دم به دم بحران میهن می شود تند ووخیم

میرود درکام نابودی به سرعت این قطار

مرز و بـوم ما شـده میدان بـازی بـزرگ

چشم عبرت برگشا و پرده ها را برشمار

جهـل افـراطی نـدارد از کـرونـا بـرتـری

میکَشد منصورها برحلقه های تنگ دارد

یک طرف بال وپر آریان را بگشوده اند

سـوی دیگر تیغ طالب را کـردند مرگبار

گـر نگـردد جـیغ اسـتـقـلال و آزادی بلند

می رود بـربـاد عـزّ و آبــرو و افـتـخـار

پـایـداری و تـقـلّا گـوهــر راز بـقـاســت

پشتِ سـرمای زمستان باز می آیـد بهـار

رسول پویان

28/12/2021

Normal 0 false false false EN-AU X-NONE AR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Normale Tabelle"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:8.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:107%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri",sans-serif; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Arial; mso-bidi-theme-font:minor-bidi; mso-ansi-language:EN-AU;}