معلم در صنف رو به شاگردان خطاب نموده گفت:
میخواهم احمقترین کس در صنف به پای ایستاده شود. اول نمره و لایقترین شاگرد صنف به جایش ایستاد.
معلم خطاب به او گفت:
من احمقترین را گفته بودم. تو چرا به جایت ایستادی؟
شاگرد جواب داد:
نمی خواستم شما تنها ایستاده باشید.