افغان موج   

ابراهیم ورسجی
 
روزچهارشنبه شانزدهم حمل ازیک تا دونیم بعد ازچاشت به وقت آتوا، جان ساپکو، بررسی کننده کمک های امریکا برای بازسازی افغانستان ؛ بازسازیی که هرگزصورت نگرفت، دردانشگاه آتوا / پایتخت کانادا ، سخنرانی درباره بازسازی پرهزینه وناموفق درافغانستان داشت. من که ازسال 2012 ، زمان ایجاد سیگار / بررسی کننده کمک های امریکا برای بازسازی افغانستان را دنبال می کنم، درنشست سخنرانی جان ساپکو حضورداشتم. بلی ، درنشست سخنرانی آقای ساپکو ، شماری ازنهاد کاران غارت گر باصطلاح غیردولتی هم حضورداشتند.

من که چند دقیقه نا وقت رسیده بودم ؛ به سخنرانی آقای ساپکو گوش دادم. درسخنرانی نامبرده ، بحث از تلف شدن کمک ها ووعده های غنی وعبدالله برای اصلاحات وکاربرد درست کمک ها، پیشروی های طالبان ، فروش سلاح های اردو وپولیس که توسط امریکا داده شده است به طالبان توسط افسران وسربازان، ضعف اداره وفرماندهی نهادهای دفاعی- امنیتی ، وعده های خانم غنی برای بیهبود بخشیدن به وضع زنان درافغانستان، گسترش مواد مخدرباوجود کمک های زیاد امریکا به وزارت مبارزه با مواد مخدر ومسایل دیگردرمیان بود. بلی ، درپایان سخنرانی ، اقای ساپکو وخانم گرداننده نشست از شرکت کننده ها خواستند که اگر پرسشی داشته باشند ، پاسخ به آن ها داده می شود.
درمیان پرسان کننده ها که عده آن ها درافغانستان نهاد کاریی بی حصل غیردولتی کرده بودند ، پرسان های خود را عرضه کردند وپاسخ های خود را گرفتند. وقتیکه نوبت به من رسید، گفتم که من هم پرسان دارم هم تبصره می کنم. ازاینکه گفتم شهردارکابل بودم ، تحلیل گرسیاسی دارای تحصیلات سیاسی ونوسنده دنیای مجازی هم هستم ،ذهنیت شرکت کننده به شمول آقای ساپکوپ، تکان خورد. من هم بعد ازمعرفی خود ، پرسان همراه با انتقاد را این گونه پیش کش آقای ساپکو وشرکت کننده های گردهمای کردم:
آقای ساپکو، شما ازپیشروی طالبان وضعف حکومت غنی وعبدالله درمهارکردن آن ها سخن گفتید،اما ازپاکستان یا بانی وکمک کننده طالبان یادی نکردید! ازاین رو، بیاد تان بدهم که طالبان بدون پاکستان یعنی صفر! واقعا، انتقاد من ساپکو وهمه شنونده ها را تکان داد! بعد ازانتقاد یاد شده ، به ساپکو وشنونده ها گفتم که کمک ها برای بازسازی افغانستان غارت شده است وبه علت ها وعاملان غارت کمک ها هم اشاره کرده تذ کردادم که من از کودتای ماه ثور1357 - ماه آوریل 1978 تا کنون ، شاهد تمام اشتباهات امریکا درافغانستان که جای بحث همه ی آن ها نیست ، می باشم.
درباره اشتباهات امریکا درافغانستان به گونه ی کوتاه به آقای ساپکو/ بررسی کننده کمک های غارت شده گفتم که ، امریکا ، جهادی ها را دربرابر کمونیست ها استعمال کرد وطالبان را دربرابر جهادی ها وبعدا طالبان را بنام تروریسم به پاکستان راند ویک عضو طالبان بنام کرزی را رئیس جمهورافغانستان ساخت ؛ واوهم کمک به بازگشت طالبان هم کمک به غارت کمک های های امریکا برای بازسازی افغانستان کرد. درباره وعده های غنی وعبدالله درآوردن اصلاحات وحکومت داری خوب وکاربرد درست کمک ها، برای آقای ساپکو وشرکت کننده های نشست گفتم که من تیم های غنی وعبدالله را می شناسم وباوردارم که جزءی ترین کاری درجهت آوردن اصلاحات کرده نمی توانند.
همچنان ، برای ساپکو وشرکت کننده های نشست سخنرانی اش گفتم که ، من سال 2015 ، افغانستان رفته بودم وبا افرادی از حکومتی ها وبیرون حکومتی ها دیدار کردم ودرباره وعده های اصلاح آوری غنی وعبدالله برای کمک کننده ها درسمت گرفتن دالرازآن ها نظرخواهی کردم؛ همه آن ها برایم گفتند که همه وعده ها درجهت ایجاد حکومت داری خوب وآوردن اصلاحات ومبارزه با فساد پیشه ها برای گرفتن دالر است وکاری برای بهبود اوضاع نمی کنند وکردن هم نمی توانند. افزون برآن ، برای ساپکو وشنونده ها گفتم که نیروهای درکابل وبیرون آن غیرازطالبان هستند که خواسته باشند دریک ساعت کارغنی وعبدالله را تمام می کنند. دروقت ایراد سخنانم که گه گاهی نگاه به چهره ساپکو می کردم، می دید م که حواسش پرت شده است. بلی، وقتیکه گفتم پاکستان بازی دوگانه می کند؛ وروسیه هم وارد میدان بازی شده وسیاست افغانی امریکا شکست خورده است، بیشترازپیش پریشان شد. دراخیربخش نخست سخنانم، گفتم که آقای ساپکو، امریکا تنها دو اختیار درافغانستان دارد: نخست، ازغنی وعبدالله درجهت آوردن اصلاحات وحکومت داری خوب کاری ساخته نیست. پس،به نفع امریکا می باشد که با تغییر مهره ها کمک به ایجاد حکومت داری خوب کند؛ دوم، افغانستان را ترک کرده برود تا مردم آن سیاست واداره کشورخود را بدست گرفته با تروریستان خود پنجه نرم نمایند!
آری، این اخیربخش نخست سخنان من به آقای ساپکو بود وسکوت کردم تا او سخن بگوید وبعد وارد مرحله دوم سخنانم شوم. آقای ساپکو، دررابطه به انتقاد من نسبت به رابطه طالبان وپاکستان وتاکید من که طالبان منفی پاکستان یعی صفروسکوت امریکا درزمینه،به سخنرانی وپرداخت وبراین سخن من مکث کرد که گقته بودم ، هزینه های جنگی ومالی طالبان از کمک های امریکا توسط ارتش پاکستان پرداخت شده است. با تایید سخنان من ، همین قدر گفت که فرد پالیسی نیست وتنها یک پروسه را یعنی تلف شدن کمک ها برای بازسازیی افغانستان را پیگیری می کند. من درحال شروع کردن بخش دوم سخنرانی ام بودم که یک زن نهاد کار غیردولتی افغانی الاصل کانادای،کمک به نهاد غیردولتی خود خواست تا درجهت برابری زنان ومردان درافغانستان کارکند.اما آقای ساپکو زیاد بکار نهاد کاران غیردولتی درباره بهبود وضع زنان تمایل نشان داد ونباید هم نشان می داد. زیراکه ، دربخش سخنرانی اش ازکمک به جاممه ی مدنی وبی تاثیربودن آن سخن گفته بود.
درواقع ، فعالیت آن زن درجهت برابری زنان ومردان درافغانستان ،برای من موضوع تازه داد تا موضع خود ر ادربخش دوم سخنرامی سخت ترنمایم. دراین راستا ، گفتم که درافغانستان ، 250 هزار ملا و190 هزارمسجد وجود دارد. معلوم است که 60 هزارملا بیکارهستند وبسیاری شان هرلحظه آماده کمک به طالبان می باشند. دررابطه به مسجد ها وملاها ونگاه آن ها درباره زنان گفتم که ، سال 2017 ، درچندین مسجد درکابل وبیرون آن رفتم ونظر ملاها را درباره برابری زنان ومردان که حکومت ووزارت امورزنانش مدعی کار درزمینه می باشند ، جویا شدم. بلی، نگاه ملاها درزمینه این بود که هرکسی که زن ومرد را برابر می داند، کافروازدین بی خبر است. ازاین رو، برای بهیود وضع زنان درافغانستان، ما به یک نهضت فرهنگی بلند مدت نیازداریم تا ملاهای تند رو را میانه رو بسازد. درغیرآن ، نه ازنهاد کاران غیردولتی مدافع حقوق زنان ، نه ازغنی وعبدالله ، ونه ازخانم غنی درزمینه کاری ساخته است.
درحالیکه این بخش ازسخنرانی من ازیک واقعیت تالخ درباره زندگی ناگوارزنان پرده برداشته بود، دیدم که زنان حاضردرنشست تعجب کرده بودند که این قدر ملا درافغانستان آن هم مخالف حقوق زنان! آقای ساپکو با تایید سخنان من درباره وضع زنان ، فاش کرد که کمک های تاکنونی امریکا برای بهبود وضع زنان به جیب چند زن نخبه ریخته شده است. بلی، من به گفته ساپکو سرشورداده درباره زنان نخبه تبصره نکردم. به این خاطرکه ، ما درحکومت افغانستان وکناره های آن مردان وزنان نخبه نداریم. اگرمردان وزنان نخبه می داشتیم ، تروریسم زنده نمی شد و115 پانزده هزاردالرکمک های امریکا برای بازسازی هم غارت نمی شد. دراخیر، آقای ساپکو، سه جلد کتاب که درآن ها ازسال 2012 تاکنون کمک ها وتلف شدن کمک ها وپروژه های بی حاصل و... را برررسی کرده بود، برایم هد یه کرد وکارتش راهم برایم داد وگفت که منتظر تحلیل ها ونظریات وپیشنهادات شما هستم، ومن هم با خدا حافظی نشست را ترک کردم.