افغان موج   

مردی در راه می رفت آیینه ای یافت. آنرا برداشته و به آن نگاه کرد. چون صورت خود را در آن بدید شرمنده شد، آنرا سر جایش گذاشته گفت:

مرا می بخشید ندانستم که مال شماست.