عید قربان
دلم دایم به روز عــــید قــربان
به غـــم آغشته میگردد فــراوان
که اگر در کعبه آدم میشود پاک!
به آب زمزم است یا خون حیوان ؟
شیطان
در این حسرتسرای سخت ویران
به زیر خاک و خشت اش است پنهان
زن و مرد و جوان و پیر و کودک
به امر هر چه ملا است و شیطان
ناروا
مگو من ازچه عریان مینوسیم
غم ات را ازدل و جان مینویسم
به عمرم هر چه دیدم ناروا بود
شدم از آن پشیمان... مینویسم
ن.ت