افغان موج   

کشتار بیرحمانه آوارگان افغانستانی در مرزها، بار دیگر موضوع بی‌پناهی مهاجرین افغانستانی در ایران را مقابل چشم مضطرب جامعه گرفته است.

توحش هنگ مرزی سراوان، در ارتکاب مکرر به جنایات هولناک، پنهان کردن آمران و عاملان این کشتار جمعی، تکذیب و جعل حقایق توسط جمهوری اسلامی در ادامه بیش از چهار دهه تبعیض و سرکوب و استثمار بیرحمانه مهاجر و پناهنده افغانستانی همچنان بی پاسخ مانده است.

 

«جابر» یکی از شاهدان جان به در برده از کشتار جمعی سراوان، که به دنبال یافتن کار و لقمه‌ای نان برای خانواده‌اش راهی مرزهای ناامن‌تر از روستایش شد، حادثه اخیر را چنین بازگویی می‌کند:

«ما در مرز کلگان سراوان در مرز ایران به کمین خوردیم، بیشتر از ۳۰۰نفر بودیم، حدود ۲۷۰تا ۲۸۰نفر کشته شدند. شاید ۵۰تا ۶۰نفر زنده بیرون شده باشند و دیگران همه کشته شدند. ۱۰تا ۱۲نفر از دوستان من هم کشته شدند . . . تنها ۵۰نفر نجات یافته‌اند . . .».

 

سرچشمه این هجوم وحشیانه و انسانیت‌زدایی از آوارگان افغانستانی، تبعیض و تحقیر سازمان یافته و مهندسی شده، از کجا می‌آید؟ چرا جمهوری اسلامی اینچنین بیرحمانه به جان آوارگان و مهاجرین و پناهندگان افغانستانی در ایران افتاده است؟ یورش و دستگیری جمعی، اعزام به کمپ‌های جهنمی دیپورت از گردنه تنباکویی و عسکر‌آباد تا رد مرز کردن‌ها، همزمان پروپاگاندای جمهوری اسلامی، ارتش سایبری و رسانه‌های حکومتی با جعل اخبار و فضاسازی و نفرت پراکنی به خط شده‌اند. تداوم این روند خطرناک و ضد انسانی این فاشیسم عریان حکومتی به کجا منتهی می‌شود؟

 

فاشیسم سازمان یافته حکومتی را باید رسوا کرد

از وزارت کشور و استانداری و فرمانداری‌ها تا اداره اتباع خارجی، نیروی انتظامی و کل دستگاه سرکوب تا ارتش سایبری‌ حکومت در ابعاد وسیع با اسم رمز «ساماندهی اتباع خارجی»، علیه آوارگان بی پناه افغانستانی بسیج شده‌اند. فرمان صادر می‌کنند، عربده می‌کشند، دستگیر و اخراج می‌کنند. با توطئه چینی در شبکه‌های اجتماعی مدام خبر و کامنت نژادپرستانه و مهاجر ستیز منتشر می‌کنند، هشتگ می‌سازند،‌ آمارهای جعلی و غیر مستند خلق می‌کنند، مقصر و مجرم می‌تراشند، با عبارت مهاجر مجاز و غیرمجاز، چند صدها هزار نفر را طی همین چند ماه اخیر با تحقیر و توهین به اجبار رد مرز کرده‌اند.

در بوق کرنا کرده‌اند که "افغانی" مفت و مجانی از زیرساخت‌های اقتصادی، از یارانه پنهان نان و سوخت، ترانسپورت و دارو و درمان کشور بهره می‌برند. این‌ها همگی یک مشت مصرف‌کننده‌اند. ارز کشور را خارج می‌کنند، ناقل انواع بیماری‌های مسری و خطرناکند، طرفدار طالبان‌اند، مسلح‌اند، خلاف‌کار و قاچاقچی‌اند، دزد و سارق و آدم‌ربا و مجرم‌اند. گله‌ای چند میلیون افغانی ریخته‌اند توی ایران و همه جا را گرفته‌‌‌اند، به زودی جایی برای مردم ایران باقی نخواهد ماند، کارگر ایرانی را همین این‌ها بیکار کرده‌‌اند. مسبب کمبود و گرانی نان همین‌ها هستند. خودمان نان نداریم بخوریم نمی‌توانیم به این‌ها بدهیم! مهمان ناخوانده نمی‌خواهیم، بروند کشور خودشان را آباد کنند.

سارا فلاحی نماینده مجلس شورای اسلامی از شهر ایلام، عربده می‌کشد: "مهاجرین افغان بمب‌های ساعتی هستند"! اصلاً این‌ها مهاجر نیستند، مهاجم‌اند! بنابراین "اخراج افغانی مطالبه ملی است"! این گوشه‌ای از سرکوب بی وقفه آوارگان و مهاجرین افغانستانی در حکومت اسلامی ایران است.

 

چرا جمهوری اسلامی ضد مهاجرین افغانستانی است؟

«کجای دنیا یک انسان چهل سال در یک کشور بطور موقت زیسته است!؟ کجای دنیا بعد از چهل سال سپری کردن عمر هنوز بی‌خانمانی، تبعه بیگانه‌ای، حق کار بجز مشاغل سخت را نداری، بیمه نداری، حق اعتراض نداری، حق اجازه خرید اتومبیل و موتورسیکلت نداری، لباس کهنه‌ات نو نشده، فرزندت به دلیل برخورد سلیقه‌ای از درس و آموزش محروم می‌شود. کارت بانکی، سیم‌کارت تلفن به دلیل موقتی بودن کارت اقامت هر شش ماه مسدود می‌شود و برای رفع مسدودیت باید  شش ماه دوندگی کنی».

دلنوشته بالا فقط گوشه‌ای کوچک و روزمره از حرمان بی‌پایان رفتار نژادپرستانه و پایمال کردن ابتدایی‌ترین حق شهروندی پناهندگان و مهاجرین افغانستانی است که از بد حادثه به دام جمهوری اسلامی ایران افتاده‌اند.

 

جمهوری اسلامی تاریخاً در نفرت‌پراکنی کثیف فاشیستی و بیگانه تراشی ضد بشری، منافع استراتژیک، دراز مدت و چند وجهی دارد. از ثروت‌اندوزی و استثمار نیروی کار فوق ارزان، تا گوشت دم توپ در جبهه‌‌ها و قربانی کردن در پیشگاه امارت اسلامی طالبان راهی است که جمهوری اسلامی طی عمر پر نکبت خود علیه مهاجرین افغانستانی پیموده است.

 

جمهوری اسلامی غرق در بحران‌های پیاپی، با جنگ افروزی و ماجراجویی و همدستی با تروریسم اسلامی در منطقه، غوطه‌ور در اقتصاد رانتی و ورشکسته. با تحمیل رکود تورمی، گرانی و بیکاری سرسام‌آور و به زیر خط فقر راندن اکثریت جامعه به ضرب سرکوب بی‌امان و بیرحمانه هر لحظه بیشتر تعادل خود را از دست می‌دهد.

در مقابله با حکومت، جامعه معترض بر سکوی جنبش اعتراضی زن زندگی ‌آزادی ایستاده‌  است، علیه جمهوری اسلامی و مناسبات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن متحد است. این جامعه مسبب سیه روزی خود را می‌شناسند. روی پنجه ایستاده تا پاشنه جمهوری اسلامی را بکند. جمهوری اسلامی در این بن‌بست گیر افتاده است. بر بستر این وضعیت، حکومت تقلا می‌‌کند "اخراج افغانی مطالبه ملی" را روی دست بگیرد. تا بلکه صورت مسئله اعتراضات جامعه را عوض کند. مقصر بتراشد و تا آنجا که برایش ممکن است، فشار را از روی حکومت بردارد.

با گسست و شکاف در همبستگی و حس انسانی، نوع‌دوستی، همدردی و همزاد پنداری، یکدیگر پذیری و برابری خواهی، اتحاد جامعه را که فرای مرزها و خط‌کشی‌های قومی، ملی و نژادی و مذهبی جمهوری اسلامی است، هدف قرار دهد. تفرقه و دودستگی ایجاد کند و مردم را به جان هم بیندازد. ناسیونالیسم عظمت طلب و نژادپرست ایرانی که با مهاجر ستیزی و سیاست‌های فاشیستی، ضد انسانی و تفرقه افکنانه جمهوری اسلامی هم خط و هم جهت است را جلو بیندازد و با مسموم کردن افکار جامعه به تبلیغات فریبنده ناسیونالیستی، اعتراض جامعه علیه خود را منحرف کند.

 

گذشته از این، جمهوری اسلامی یکی از حامیان مهم طالبان در منطقه است. میلیونها انسان پا درگریز، را بی رحمانه به قربانگاه پس می‌فرستد. آوارگان بی‌پناه در بن ‌بست طالبان کابل و تهران گیر افتاده‌اند!  مقام‌های طالبان خود اذعان می‌کنند که طی چند ماه گذشته فقط از پایانه مرزی اسلام قلعه بیش از نیم میلیون نفر اعم از مجاز و غیر مجاز،‌ به صورت «اجباری» از ایران اخراج شده‌‌اند!

 

حق شهروندی حق مسلم پناهندگان افغانستانی است

بنا به آمارهای رسمی کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل، حدود ۴میلیون شهروند افغانستان در ایران زندگی می‌کنند. بیشتر این افراد پس از بازگرداندن طالبان به قدرت، در سال ۲۰۲۱گریخته‌اند. طبق تصمیم اعلام شده از وزارت کشور جمهوری اسلامی ایران، اسکان ‌مهاجرین حتی مجاز و سرشماری شده با برگه آمایش، برگه سبز و با مجوز کار، در ۱۶استان به کلی ممنوع و در ۱۲استان در شهرهای معینی و درمجموع در ۳۷شهر اکیداً ممنوع است.

جمهوری اسلامی رسما اعلام کرده است که دو میلیون نفر را تا پایان سال جاری خورشیدی اخراج خواهد کرد. طبق برآوردهای رسمی روزانه بین ۲تا ۳هزار نفر از پایانه‌های مرزی اخراج و تحویل نیروهای مرزی طالبان می‌شوند.

 

صورت مسئله مهاجر ستیزی جمهوری اسلامی کاملا روشن است. این رفتار ضد بشری محکوم است و باید با ‌آن مقابله کرد و جمهوری اسلامی را به عقب راند.

اعلام پشتیبانی و همبستگی علنی، مقابله مستقیم با سیاست ضد پناهندگی و خنثی کردن توطئه‌های جمهوری اسلامی، دفاع از حق شهروندی پناهندگان افغانستانی، بخشی از مبارزه بی وقفه جامعه علیه جمهوری اسلامی است.

مردم ایران و افغانستان دشمن مشترکی دارند. طالبان در کابل و تهران دو روی یک سکه‌اند. در این مبارزه باید دوشاش هم با دشمن مشترک مبارزه کرد.

 علیرغم فضای امنیتی و سرکوبگرانه، ده‌ها سازمان مردم نهاد، طی سالیان متمادی در دفاع از مهاجرین افغانستانی، یاری رساندن به کودکان کار و خیابان با پیشینه افغانستانی تلاش کرده‌اند. در خیزش انقلابی زن زندگی آزادی ده‌ها شهروند أفغانستان دستگیر، زندانی و شکنجه و از رد مرز شدند.

احزاب  و سازمانهای آزادیخواه اپوزیسیون، تشکل‌های کارگری، تشکل‌های معلمان، وکلا، هنرمندان، نویسندگان و شخصیت‌های سیاسی و اجتماعی نقش تعیین‌ کننده‌ای در دفاع از حق شهروندی مهاجرین افغانستانی در ایران دارند.

رفتار ضد انسانی جمهوری اسلامی باید توسط نهادهای بین‌المللی بویژه سازمان ملل شدیدا محکوم شود. مهاجرین افغانستانی در ایران باید سریعا تحت پوشش کمیساریای عالی پناهندگی قرار بگیرند. مانع دستگیری و دیپورت ‌‌آنها متوقف شود و به صورت اضطراری تحت حمایت قرار بگیرند.

 

سیامک بهاری