افغان موج   

صبورالله سیاهسنگ

آوازخوانهای افغانستان مانند هنرمندان بسیاری از کشورهای دیگر دلیرترین سپاهیان و پاسداران گستره فرهنگ اند. آنچه موسیقی میکند، کارآتر از خامه و نامه است. اگر خدانخواسته آنها نمیبودند، چگونه میشد گنجینه اینهمه سرودهای ماندگار ناموران ادبیات سرزمین مان را به کوچه کوچه و خانه خانه مردم، به ویژه مردمی که نوشتن و خواندن نمیدانند، رساند؟

 

هنرمندان مان را از ته دل پاس داریم، زیرا آنان در تاریکترین روزگاران تاریخ نیز فانوس هنر را نه تنها با آوا بلکه با دم و قدم و جان و روان شان روشن نگهمیدارند. هنگامی که دوست میداریم، اندوهگین میگردیم، تنها میمانیم، در نیمه‌راه رها یا فراموش میشویم، پیش میرویم، میشکنیم، درمیمانیم، می‌افتیم، و ... به موسیقی پناه میبریم تا آرام گیریم.

 

 

نشود فاش ...

وحید قاسمی را ندیده‌ام، از همینرو نمیتوانم از خودش بنویسم. این را میگذارم به آنانی که او را میشناسند، ولی از هنرش یا بهتر گفته شود هنرهایش و نیز سخنانش که در رسانه‌های فارسی و انگلیسی بازتاب یافته‌اند، چرا نه؟

زادروزش 26 فبروری 1960، زادگاهش گذر باغ نواب شهر کهنه کابل و آموزشهای نخستین و برتر را در مکتب سردار جانخان، لیسه نادریه و فاکولته ادبیات دانشگاه کابل فراگرفته‌است.

اگر فرسنگها همینگونه نمایانده شوند که چگونه از کانون خانواده در پرتو رهنمودهای یوسف قاسمی و استاد یعقوب قاسمی بنیان موسیقی شرقی را فراگرفت و برون از خانه از استاد سلیم سرمست رازهای گیتار را، و همچنان خم‌وپیچ ستدیوهای آریانا موزیک سنتر، افغان موزیک و فرهاد موزیک تا تهدابگذاری گروه هنری "شاین" در 1977 و بهره ور شدن از محضر بزرگانی چون استاد محمد عمر تا راه اندازی سایت "زیر و بم" را چگونه پیموده، این یادنامه کوتاه زندگینامه دامنه داری خواهد شد.

پیریزی، شگوفایی و فروپاشی "شاین" به همت وحید قاسمی افسانه دیگر دارد. بررسی کارنامه این گروه از گردهم آمدن چند دوست هماوا و همنوا تا به دار آویخته شدن یکی از یاران که پرتو شاین را به تاریکی نشاند، پژوهش جداگانه میخواهد.

وحید با غبارزدایی از آهنگهای فولکلوریک مانند "رخسار داری گل واری" و دستیابی به نشان شایسته، در آستانه پا گذاشتن به دستگاه رادیو/ تلویزیون برای پخش نخستین آهنگش (دل را به ناز از کفم آن لاله رو گرفت/ 1978) از سوی استاد ارمان و استاد ننگیالی فراخوانده شد و در نقش گیتارنواز با رادیو همکاری کرد.

این گذرگاه زندگی وی به همکاری مسحور جمال، ببرک وسا، عمر شکیب، چترام ساهنی، عبدالله اعتمادی، فواد طاهری و خلیل صمیمی رنگ پرتر گرفت. واپسین آهنگ پرآوازه احمد ظاهر (باده‌ها خالیست خالی) با موسیقی همین گروه اجرا گردید.

نشود فاش ...

دیری نگذشت و مردم با نیمرخ دیگری از این هنرمند آشنایی یافتند: محبوب‌الله محبوب آهنگهای"بسته جان ناتوانم را به مویی" و سپس "دل ز تن بر دی و در جانی هنوز" و ناهید آهنگ "راشه رنگینه بهاره" را خواندند و از وحید قاسمی در نقش آهنگساز این پارچه‌ها یاد کردند.

فردا/ پس فردای آن، وقتی سلما جهانی "اشکم ولی به پای عزیزان چکیده‌ام" (از ساخته‌های وحید قاسمی) را خواند، مردم ناباورانه گمان میبردند که کاپی کدام آهنگ آشنای هندی خواهد بود.

به دنبال آن، آهنگهایی که زبانزد همگان شدند، مانند دل آدم میشه راز همه دلها ره بدانه، تو مهربانی یار جانی، چشم من به راه تو، میشه در باغ دو چشمایت، اگه عاشق نشوی، میده میده چشمه واکو، چشمان تو اختر، چطو باور بکنم، سنبل افشان بیا، هوا ابری شده افتو نمیشه، آوازه باران شد، تو باور به خدا کن، علی یا شاه مردان، نشود فاش کسی آنچه میان و تست و ... نشان دادند که وحید قاسمی چشمه‌سار جوشش و آفرینش است.

پیوند خانوادگی با کارینا جان (همسر و همسفر زندگی/ 1983)، چشم کشودن یگانه فرزند شان عبدالله یا آوردن خوشبختی به دامان خانواده (1985) و همزمان با اینها کار در نقش آموزگار موسیقی در کودکستانهای شمله و شیرپور، و همکاریهای بالنده با فرهاد دریا، عتیق حمیدی، خلیل صمیمی، مختار مختار، سخی راهی و چند هنرمند دیگر برگهای رنگین زندگینامه اویند.

وحید قاسمی با آشفته شدن روزگار سیاسی کشور، آواره برونمرزها گردید، بدون آنکه از شهر دل بیرون رفته باشد. انگار همو بود، میخواند: "اوست نشسته بر نظر، من به کجا نظر کنم؟/ اوست گرفته شهر دل، من به کجا سفر کنم؟"

آوارگی هم بارمند بود. در نیمه نخست دهه 1990، ترتیب و تنظیم موسیقی برای البوم ظاهر هویدا به نام "خاک خشک" و ساختن آهنگها وموسیقی برای البوم "دنیای فانی" استاد مهوش را رویدست گرفت و به همینگونه: البومهای "شب دعا" و "وطندار" برای خودش، ویدیو موزیک "قصه شیرین"، البوم "طاقتها" برای پرستو و رحیم مهریار، ساختن موسیقی برای البوم هنری شفیق شامل و سپیده، آهنگی برای سپیده در البوم "زمزمه باران"، البومهای "سوغاتی" و "ماه" و سی‌دی "گل" برای خودش، البومهای هنری "جانانه" و "آیینه" برای استاد مهوش، "دختر زرگر" برای سید عمر، البومهایی برای احمد طاهر، البومی برای انورادها پتوال، آهنگی برای آشا بهونسلی، آهنگهایی برای نعیم پوپل، و البومی برای مریم وفا سیر عزیزی و خلیل احمدی

نیمه دوم 1990 روزگار گزینش سروده‌های رازق فانی برای آهنگهایش بود. او روی نمایه‌های گوناگون شعر سپید، غزل و قصیده‌های فانی کار کرد و نمونه های زیبایی چون "شامگاهان که نگاهم به افق میپیچد"، "ای ز نامت عارفان را جذبه در جان آمده"، "ای دل مرو سوی خطر"، "مهاجر" و ... را یادگاری ساخت.

آهنگ "لالایی" روی شعر علی‌شاه احمدی عباب به آواز استاد مهوش که در جشنواره آهنگهای لالایی در فرانسه در میان بیشتر از هفتاد کشور برنده جایزه اول گر دید، نیز دستاورد همین سالهاست.

برای او دهه 2000 سالها پربارتری بودند: البومهای "افغانستان"، و دو سی‌دی "همسفر" و "ایمان" رهتوشه‌های این روزگار اند. وحید قاسمی در 2005 راهی افغانستان شد و کنسرتهایی در ورزشگاه کابل و شهر مزار شریف راه انداخت.

البوم هنری برای ماریا عیار در 2006، البوم هنری نو برای هنگامه در 2007 (نامبرده با همین دستمایه‌ها در جشنواره تلویزیون آریانا از سوی مردم آوازخوان برگزیده سال گردید)، آهنگهایی برای جوانانی چون شکیب عثمانی و دوشیزه غزل (در جشنواره 2009 تلویزیون آریانا هر دو سزاوار جایگاه اول در میان آوازخوانان جوان شناخته شدند)، سی‌دی و کتاب ترانه‌های کودکان به نام "قوقوقو برگ چنار" بخشی از یادگارهای ماندگار اویند.

در نیمه پسین دهه 2000، وحید قاسمی به آموزش و پرورش پیگیرتر نوجوانان و جوانان در تورنتو/ کانادا پرداخت و افزون بر آن کارکردهای زیرین را به دوستداران موسیقی پیشکش کرد: آهنگهایی برای نوش‌آفرین هنرمند ایرانی، البوم تازه برای احمد ولی، البوم تازه‌تر برای استاد مهوش، آهنگهایی برای برای سلما جهانی، جواد غازی‌یار و چند هنرمند دیگر

او در جشنواره سال 2007 (از سوی تلویزیون نور/ امریکا) در میان آهنگسازان جایگاه نخست را از آن خود ساخت و در جشنواره سال 2008 (از سوی تلویزیون آریانا) در کنار استاد زلاند، استاد خیال، استاد مهوش، بانو قمرگل، احمدظاهر و احمد ولی لقب "ستاره موسیقی" را به دست آورد.

وحید قاسمی از سال 2006 تا کنون سرگرم پژوهش موسیقی ناب افغانستان است و گشت‌وگذارهای فراوانی به شهرها و روستاهای کشور دارد.

آویزه‌ها

1)
این هنرمندان آهنگهای وحید قاسمی را خوانده‌اند: ناهید، سیما ترانه، سلما جهانی، هما، استاد مهوش، پرستو، آشا بهونسلی، انورادها پتوال، نوش‌آفرین، هنگامه، مریم وفا، ماریا عیار، حمیرا، غزل، احمد ولی، رحیم مهریار، وحید صابری، احمد طاهر، سید عمر، محبوب الله محبوب، مسعود امید، خسرو، مختار مختار، جواد غازی‌یار، نعیم پوپل، حبیب قادری، اسد سیفی، امیر جان صبوری، سیر عزیزی، فردین فریاد، شکیب عثمانی، کامران جویا، اسحاق مامون، رامین، عمر شریف، فردین راستا، تیمور جلالی، ویس ابراهیمی، نصیر ایام، ویس عندلیب، حمید گلستانی و ...

2)
وحید قاسمی سرودهای حافظ شیرازی، میرزا عبدالقادر بیدل، مولاناجلال‌الدین محمد بلخی، سعدی شیرازی، آذر بیگدلی، امیر خسرو، دقیقی بلخی، باری جهانی، فروغ فرخزاد، غبار همدانی، فریدون مشیری، اطهری کرمانی، بارق شفیعی، فوزیه رهگذر برلاس، فریدون توللی، فرخی یزدی، عنایت پژوهان گردانی، غلام احمد نوید، حبیب درویش، حزین لاهیجی، حمیرا نکهت، هارون راعون، اقبال رهبر توخی، اقبال لاهوری، حسن رضوی، احمد گلچین، وهاب مجیر، طاهره قزوینی، صوفی عشقری، شفیعی کدکنی، سیاوش کسرایی، سیمین بهبهانی، هوشنگ ابتهاج سایه، سید ابوطالب مظفری، سخی راهی، سنایی غزنوی، ملنگ جان، محمد یاسین فرخاری، مینا جلالی، مشتاق اصفهانی، نصرالله حافظ، نوذر پرنگ، نعیم مهرزاد، نادیا انجمن، نادیه فضل، عبید زاکانی، پرویز وکیلی، محمد کاظم کاظمی، قصاب کاشانی، رهی معیری، سید نور فرخ، ضیا قاریزاده، نادر نادرپور، امیرجان صبوری، نجیب رستگار، سید رونق نادری، لطیف عفیف، صبورالله سیاه سنگ و... را خوانده‌است.
3)
بازخوانی آهنگهای محلی و پارچه‌هایی که موسیقی ویژه افغانستان داشته اند:

- "مکوه نازونه جانانه"/ ؟/ آوازخوان: قدیم
- "تا چه وهلی په لندی... "/ ؟/ آوازخوان: قدیم
- "شاه از ره دور آمد"/ ؟/ آوازخوان: استاد در محمد کشمی
- "ای عشقه نامراده": محمد امین ملنگ جان/ آوازخوان: استاد ایوب
- "سور سالو په سرکه په مکیز باندی روانه شه "/ ؟/ آوازخوان: قدیم
- "نفسونه شول غالب"/ محمد امین ملنگ جان/ آوازخوان: استاد گلکی
- "مخ دی گل، سترگی گلونه، خوله دی گل"/ بینا/ آوازخوان: سپین بادام
- "لیونی مینی کرم اشنا د بیابانو سره": سیلاب صافی/ آوازخوان: استاد ایوب
- "ای شب سیا ره به سرم روز کده ای/ ؟/ آوازخوان: استاد بازگل بدخشی
- "ای شوخ سر زلف تره تاب کی داده"/ ؟/ آوازخوان: استاد بازگل بدخشی
- "کاکلت را تا سر ابرو پریشان کرده ای"/ شعر صوفی عشقری/ آهنگ تخاری
- "هله هله بیایید"/ لطیف عفیف/ آوازخوان: وحید قاسمی/ موسیقی بومی هزاره
- "دشت و کناره لاله نداره"/ ؟/ آوازخوان: استاد بازگل بدخشی/ آهنگ پامیر بدخشان
- "هردم شهیدی مو یک حرف نو نیه سته"/ سید رونق نادری/ آوازخوان: وحید قاسمی

4)
باز خوانی آهنگهای خانواده:
- "جهان جنونی بهار غفلت"/ بیدل/ آوازخوان: استاد قاسم
- "گر بهشتم میسزد"/ صوفی عشقری/ آوازخوان: استاد قاسم
- "چشمش افگنده طرح بیدادم"/ بیدل/ آوازخوان: یوسف قاسمی
- "باز از جهان حسرت دیدار میرسم"/ بیدل/ آوازخوان: استاد قاسم
- "پر خودنمای کارگه چند وچون مباش"/ بیدل/ آوازخوان: استاد قاسم
- "عشق اگر در جلوه آرد پرتو مقدور را"/ بیدل/ آوازخوان: استاد قاسم
- "ترک آرزو کر دم رنج هستی آسان شد"/ بیدل/ آوازخوان: استاد قاسم
- " شب که چشم مست او"/ استاد عبدالحق بیتاب/ آوازخوان: یوسف قاسمی
- "رخش چون ماه تابان است امشب"/ نباتی/ آوازخوان: استاد یعقوب قاسمی
- "چون در جهان هستی امروز کامگاری"/ حافظ/ آوازخوان: استاد یعقوب قاسمی

5)
برخی از آهنگهای وحید قاسمی با رویدادهای سیاسی/ اجتماعی و فرهنگی بافت خورده اند: "الفبا" برای کودکان، "افغان غریب برباد شو" در سوگ آسیب‌دیدگان، "نامت مبارک": سوگسرودی برای احمد شاه مسعود، "از خودکش بیگانه پرست" به یاد اجمل نقشبندی، "لالایی" به آواز استاد مهوش برای کودک افغان، "هله نوروز آمد/ هله نوروز راغی" با هنگامه و قمرگل، "یلدا" برای شب یلدا، "چشمهایم" برای نابینایان، "شطرنج" و "آشتی" برای رویدادهای جاری

6)
برخی کنسرتها: سینما پارک، ادیتوریم دانشگاه کابل، لیسه استقلال، ورزشگاه غازی کابل، زندان پلچرخی، یتیمخانه علاءالدین، شهر مزار شریف، و نیز امریکا، جرمنی، سویدن، دنمارک، هالند، سویتزرلند، تاجکستان، ازبیکستان، استرالیا و انگلستان

[][]
کانادا/ 25 مارچ 2010

Image may contain: 3 people, people smiling