ماچرا بد را خوب گمان کردیم؟
پیروی از رمه چران کردیم
گوسفند وار زندگی کردیم
گرگ رهزن بلای جان کردیم
نامهربان را مهربان خواندیم
ناقهرمانرا قهرمان کردیم
بسته کردیم گوش و چشم خرد
قل هو والله ورد زبان کردیم
پیش پای کثیف شیخ و ملا
سرو و شمشاد خود کمان کردیم
بسکه گفتیم زنده باد اسلام
جوی خون هرطرف روان کردیم
دشتها پر ز کشته و زخمی
آریانا فغانستان کردیم
هرجوانیکه سر بلند نمود
درجهادش بجنگ روان کردیم
بسکه کشتیم همدیگر ناحق
فغانستان را گورستان کردیم
بهر تاراج شهرهای بزرگ
عزم برقتل کافران کردیم
موکشال پیرهن کشال شبشی
خویش را سفله درجهان کردیم
دانشمندان خویش را کشتیم
چه جفاها برای شان کردیم
درب مکتب که جای معرفت است
بسته بر روی دختران کردیم
پیش دزدان و رهزنان مکه
زن زیبای خود روان کردیم
دختران را چه زود بشوی دادیم
پسران حافظ قرآن کردیم
شهرها را زدیم به راکت و بمب
خلق در ناله و فغان کردیم
گلبدین گفت یا نگفت بخاک
آنچه دین گفت ماهمان کردیم
شرف و عزت و وقار برفت
خویش گدای گدایگران کردیم
مفت خوردیم و مفت پوشیدیم
رخنه در کار این و آن کردیم
گفتیم اسلام دین مصلحت است
نیست دروغ است ما گمان کردیم
بعد ازین راه ماست بی دینی
اشتباهات خود ایان کردیم
ما چه نادان شدیم ندانسته
تابعیت از ستمگران کردیم
تاکه شمشیر دین سایه فگند
خاک خود را بنامشان کردیم
بسکه زنجیر زدیم و سینه زدیم
خویش از عقل ناتوان کردیم
از برای امام رضای غریب
از زمین گز تا آسمان کردیم
اصل اهداف دین اسلام را
به لسان دری روان کردیم
نیست اسلام راه انسانیت
چشم دیدیست که ما بیان کردیم
نامسلمانی بهترین دین است
درمسلمانی بس زیان کردیم
باش برنا بکار خود مشغول
درد دل با مسلمانان کردیم
وحید برنا