افغان موج   
 
یک نفس الماسک و صد تشنگی باران رسید
لاله های سرخ عاشق در نمکزاران رسید
 
پشت هم پایان به پایان قصه های عشق بود
هرچه پایان بود اینک، خود به یک پایان رسید
 
شهر بر هر سنگ‌فرش خویشتن خونین نوشت
ضربه های گام های رفته با طوفان رسید
 
دل به طبل خویش کوبیدن گرفت و صبح شد
سر طلوع نوشید و در اندیشه ها جولان رسید
 
درد و دل در دره ها و رود ها عصیان نمود
مرهم رویای فردا ها بر آن درمان رسید
 
بی چراغی ها ره گمگشتگی بگشوده بود
راه پیدا شد، چراغ عشق ها تابان رسید
 
می خروشد باز زیر آسمان قلب زمین
عشق جاری گشت و در آن شورش عریان رسید
 
 
فاروق فارانی
 
می ۲۰۲۴