عـیـد قـربان قتل عـام گوسـفندان می کند
طالب و داعـش لیکـن ذبح انسان می کند
صلح طالب جنگ خونین دگردارد به پی
آنچه درجنگل بساحیوان به حیوان میکند
ذهـن افراطی ندارد غیر تیغ خون چکان
می کشد آواره می سـازد ویـران می کند
بـا تمدن می سـتـیزد جهـل را دامـن زنـد
شهرهـا را بدتر از غار و بیابان می کند
جشن و شادی را ندارد ذهن طالبی قبول
میله گاه وخانه را برجمله زندان می کند
ریش و دستار وکله را میکند اجبار لیک
چنگ ودندان رابه زیرجامه پنهان میکند
نه فقط زن راکند محروم ازحق و حقوق
گونگون ظلم وستم برحق مردان می کند
شـهـر بـازی را کـند کـشـتارگاه کـودکان
گویی مرغ وبره بهرگرگ بریان می کند
با تفنگ و درّه و بمب و تـرور و انتحار
مردم بیچاره را زار و هـراسـان می کند
گاه داعـش می شـود وقـت دیگـر القاعده
باهمه افراطیون چون عهدوپیمان می کند
دالرو کلدار وارز گونگون دارد به جیب
آشکارا پیروی از خطّ و فـرمـان می کند
صلح با کاخ سـفیـد و جنگ با مـردم کند
قتل وغارت را جهاد حق عنوان می کند
خاک رابا اجنبی بفروخته ازروز نخست
کار تاراج وطن را سهل و آسان می کند
خادم و مزدور استعـمار پاکستان شدست
آنچـه بادارش بگـویـد طالبک آن می کند
ارگ وطالب چون بسازاجنبی بازیگراند
غنی دردفتر وطالب روی میدان می کند
عـیـد مـردم جشن اسـتقلال و آزادی بُوَد
هر کسی بهر رهایی حان قربان می کند
رسول پویان
30/7/2020