ز اوضاع جهـان آزرده حال و سخت دلگیرم
به غیرعشق و صلح و مهربانی ازهمه سیرم
صدای جنگ تاکی گوش دلها را کند معیوب
ز ایـام جـوانی تـا کـنـون در چـنـگ آن گیرم
توگویی نیست پایانی دگر در جنگ قـدرتها
ترور و وحشت و بحران جـاری میکند پیرم
ز سـوز نـالۀ شام و عـراق آتـش فـتـد در دل
سـرود خونچکان آورده گـویـی زیـر تأثـیـرم
طرابلس و یمن درآتش وخون پاک میسوزد
ز هرسو کین افراط و ستم بـر دل زنـد تیرم
به افراط وتعصب طالب وداعش بودمشهور
مقـابـل بـا سـپاه جهـل و کـوه آتــش و قـیـرم
میان خیل افراط و تعصـب نیسـت تـوفـیـری
مده بهر نجـات هـرکـدام صد گـونـه تفسـیرم
سعودی وقطررنگی وایران رنگ خود دارد
کـشـد از جـور اسـتبداد خـونین، چیغ آژیـرم
ندارد رنگ اردوغان فـرقی با دگـر رنگها
خرامش درشـب تاریک دهشت کرده تنویرم
زپاکستان میخیزد مرگ و وحشت و افراط
کند افغانستان را بد تر از سوزیـده کشمیرم
دیگر از خنجر خـونین پاکستان باکی نیست
عـقــاب قــلۀ بـابـا و شــیـر شــاخ پـامـیــرم
دهـد کندوز را با طالبان صد بار گـر خاین
دگرظلم و ستم نتوان کشد هرگز به زنجیرم
ندارد بر کسی تأثیر مکر و وحشت خونبار
کسی دزدیده نتوانـد ز اذهـان عقل و تدبیرم
بــود آگاه خـلـق مـا ز عـمـق نقـشـۀ دشـمـن
مکـن آلوده با زهـر دسایس رنگ تصویرم
شکستم با سرود عشـق دلها خنجر خونین
دیگر تاب ترور خون ندارد چوچه نخجیرم
شراب عشق میریزم اگر در ساغر دل ها
بـه زیـر نـام دیـن از فتنۀ زهـد و ریـا تیرم
9/10/2016