در جغرافیای خون و خشنوت خدای ما
یک بار سبز کن گل مریم برای ما
اینجا فغان بلبلی گلشن ز حد گذشت
که اینگونه حجم هر قفسی است جای ما
فریاد میکشند همه از درد و ماتمی
از عرش هم گذشته غریو صدای ما
آخر چرا به دود و غباری ز خشم تو
آلوده است مثل جهنم هــــوای ما؟!
ابلیس های نسل عزازیل هر طرف
آمــــوزگار گشته و هم رهنمای ما
***
گل گفتن و سلام محبت به قرن ما
گردیده سد رفتن و خاری پای ما
نعمت الله ترکانی