رباعی
یک حرف پر از شکایه دارم رُگ و راست
که از بهر چه شیطان لعین رهبر ماست
جنت نه همان است که او میگوید
زیبایی این جهان و دور و بر ماست
رباعی
فرهنگ مصیبت و عزاداری ما
در مرگ شغال و گرگ باشد بیجا
با خط درشتی ز زبان آهو
در جنگل این زمانه خواندم آنرا
رباعی
دینداری تو وحشت و گر کشتار است
آئین تو انتحار و محو یار است
بگذار بگویمت که هستی وحشی
سرمنشع فکر و ذکر تو آزار است
رباعی
دیوانه کجاست همره عقل و خرد
با راهنمای ات به بی راهه رود
قانون طبیعت است همه میدانند
بی بال پرنده هیچگاهی نپرد
نعمت الله ترکانی
6 می 2014