با سلام و خسته نباشید!
خدمت استاد و پدر عزیزمان جناب ترکانی این شعری که برای شما ارسال میکنیم را لطفا در سایت افغان موج منتشر کرده و برای دیگر دوستانی که خارج از ایران زندگی میکنند نیز ارسال فرمایید.
من به علت مسایل شدید امنیتی و سیاسی حاکم بر ایران نمی توانم در وبلاگ خودم بگذارم لذا زحمتش را به عهده شما میگذارم.
ندای مهاجر
این ندای تمام محبوسین در این جهنم اسلامی است
مرهم گذاری زخمهایم هر روز به تعویق می افتد .
* * *
اینجا حکومت ، اسلامی است!
_ البته دموکراتیک اسلامی!!!_
بوق حکومت دموکراتیک اسلامی
مدنیت است و حقوق بشر.
حقوق بشر!
من و رگ و ریشه ام ،
هموطنانم و رگ و ریشه ی شان ،
زیر مجموعه ی بشر قرار نمی گیریم .
حقوق بشر برای ما معنا نمی شود.
وقتی پدرم از مدنیت گفت
_ و از حقوق بشر_
حکومت دموکراتیک اسلامی پدرم را
زندانی اردوگاه تجرّد نشین سفید سنگ نمود ،(1 (
با کار اجباری به مدت تشخیص.
در حکومت دموکراتیک اسلامی
بر سینه ی سربازها نشانهای مختلف و رنگارنگ است.
و افتخار بهترین سربازها ،
دریافتِ نشان ِ ملی ِشجاعت
از دستِ ریاستِ حکومتِ دموکراتیکِ اسلامی است،
هنگامی که باتوم هایشان شکسته اند.
از حدِ پدرم هنوز بیست و هفت باتوم مانده
دیگر همفکر پدرم چهل،
و آن دیگر تاب باتوم سی و چهارم را نیاورد.
* * *
اینجا حکومت ، حکومت ِ دموکراتیک ِ اسلامی است!
کشور در رسانه های داخلی و خارجی ملقب به کشور صاحب الزمان.
من و رگ و ریشه ام ،
هموطنانم و رگ و ریشه ی شان ،
شیعه ایم ...
(1) اردوگاه سفید سنگ مکانی است که مهاجرین افغانستانی مجرد را به بهانه ی طرد از مرز ، مدتی نگه داشته و مورد ضرب و شتم و کار اجباری قرار میدهند.
در این جا به دلیل مسایل سیاسی امنیتی نامی از شاعر مهاجر افغانستانی برده نمی شود.