با نزدیک شدن موضوع عملی توافق اتمی وین ( برجام ) در سال 2016 میلادی ، سرعت تحولات سیاسی شتاب بیشتری گرفته است . سوریه به عنوان یک بخش از پازل خاورمیانه بزرگ ، سالهاست محوری جهت طواف بازیگران شده است . طی هفته گذشته فرانسه با توجیه مبارزه با تروریسم و عقب نماندن از قافله و سهم مناسب وارد این بازی شد ، تصمیمی که جوازش با حادثه تروریستی هفتم ژانویه پاریس صادر شد !روسها هم مجبور شدند تحت عنوان مبارزه با تروریسم ، از پشت صحنه بیرون بیایند و مستقیما وارد بازی شوند . تمامی این تحولات ربطی به قطبی شدن مجدد دنیا ندارد بلکه جنگ منافع است و بس ! روسها احتمالا حدس زده اند که در آینده خاورمیانه ، غرب نقشی یا سهمی برایشان در نظر نگرفته است ، والا خودشان اسد را رسما اعدام میکردند ! روسها توان تاثیرگذاری استراتژیک ندارند ولی میتوانند سرعت گیر باشند .
برخلاف تصوراتی کودکانه از این حضور نظامی روسها در سوریه ، که آن را ضدیت با سیاست غربی معرفی میکنند ، روسها هم فقط به فکر سهمی مناسب هستند . چنین حضوری اساسا از موضع قدرت نیست . «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه تأکید کرد: «روسیه به حمایت نظامی از دولت اسد در سوریه ادامه میدهد.» رئیسجمهور روسیه میگوید اگر این حمایتها وجود نداشته باشد، سوریه وضعیتی مشابه لیبی پیدا میکند . گفتنی است پوتين در نشست امنيت جمعي كه در تاجيكستان برگزار شد، رسماً حمايت مسكو از اسد را مورد تأكيد قرار داد .
روسها در شرایطی نیستند که توان حفظ ساختار سابق را داشته باشند که اگر چنین توانی داشتند ، شوروی سابق به فروپاشی نمیرسید . تنها چیزی که روسها را نگران و مجبور به دخالت نظامی مستقیم کرده است ، حذف نشدن کامل از حضورشان در خاورمیانه بزرگ است . روسها کاملا واقف هستند که تعیین تکلیف سوریه و حکومت اسلامی در خاورمیانه 2 روی یک سکه هستند و آخرین میخ این تابوت قدیمی....
ژنرال پترائوس، رئيس سابق سازمان سيا و از فرماندهان با سابقه آمريكا در غرب آسيا نيز درباره سوريه ميگويد: «تا زمانی که جایگزین مشخصی وجود ندارد، نباید برای کنار زدن اسد عجله کرد . البته، اسد نمیتواند جزئی از راهکار سیاسی آینده در سوریه باشد . » به گفته ناظران اين رفتار غرب طی 4 سال گذشته در سوریه روندي تاكتيكي و نه راهبردي بوده و آنان به دنبال فرصتسازي براي رسيدن به هدف نهايي خود، يعني سرنگونسازي نظام اسد، استحاله حکومت اسلامی ايران و قطع جا پای روسيه در منطقه هستند . تلاش روسها فقط جنبه دفاعی دارد .
یک تحلیلگر مسائل خاورمیانه میگوید «روسیه یک برنامه راهبری و استراتژیک دارد که بر مبنای آن می خواهد در منطقه نقش داشته باشد. دلیل آن این است که وقتی این کشور در چالش های منطقه ای و از جمله بحران اوکراین در تعامل با قدرت های جهانی قرار می گیرد ، نیاز دارد تا در مناطق دیگر امکان مانور داشته باشد تا به وسیله آن بتواند در معادلات قدرت، توان چانه زنی خود را حفظ کند . روسیه با مصر از دهه ۵۰ارتباط داشته است، با عراق از گذشته های دور در مراوده بوده و با سوریه از زمان حافظ اسد ارتباط بسیار نزدیکی داشته است. روسها عراق و مصر و لیبی و کل بهار موسوم به عرب را به هر دلیلی واگذار کردند ، اما حاضر به حذف شدن کامل از خاورمیانه بزرگ نیستند !
حضور نظامی روسها در سوریه معنای پیچیده ای ندارد . روسها هم نه به فکر تروریسم هستند و نه به فکر مردم . وزن و سقف حضورشان فقط منافع خودشان است . با این تفاوت که اروپا سهمش همیشه محفوظ است و روسها باید دست و پای بیشتری بزنند . سوريه مهمترين پايگاه روسيه در غرب آسيا كه حذف آن برابر با حذف روسيه از منطقه است . در کنار بحرانهای ایجاد شده مثل اوكراين براي روسيه از سوی غرب در بالكان ، براي سران كرملين منطقه تاریخی خاورمیانه هنوز و به راحتی قابل چشم پوشی نیست .
بشار اسد دیکتاتور سوریه صحبت از ائتلافی با ایران و روسیه کرده است ! سالها پیش همین اسد با نگرانی گفت : این ویروس تغییر که با بهار موسوم به عرب شروع شده ، به سوریه نخواهد رسید....عقب ماده یعنی همین ! هنوز نمیخواهد قبول کند ، که ویرانی خاورمیانه قدیم سالها پیش شروع شد و حالا به آخرش رسیده ایم .
اسماعیل هوشیار
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید