با تصویب مجلس روسیه برای دخالت نظامی دراوکراین روسها عملا با دست خودشان به خودشان شلیک کردند . اوکراین ظاهرا درآستانه جنگ داخلی قراردارد. در حالی که روسیه سربازانش را به کریمه اعزام کرده، خطر آغاز جنگ در اروپای شرقی روز به روز افزایش می یابد. جان کری وزیر خارجه آمریکا رفتار تهاجمی روسیه را محکوم کرد و در گفت و گو با شبکه خبری ای بی سی در آمریکا گفت : اقدام تخاصمی، ناقض قوانین بین المللی و منشور سازمان ملل متحد است. این یک رفتار قرن نوزدهمی در دل قرن ۲۱است . آدام کینزینگر نماینده جمهوری خواه کنگره آمریکا به ای بی سی گفت «آغاز دوباره» روابط دیپلماتیک آمریکا با روسیه شکست خورده است . او گفت : وقت آن رسیده که با قدرت پاسخ دهیم....
کاخ سفید با انتشار بیانیه ای اعلام کرد که باراک اوباما با همتای روسی اش ، ولادیمیرپوتین مدت ۹۰دقیقه گفتگوی تلفنی داشته است. بر اساس این بیانیه اوباما به پوتین گفته است ادامه تجاوز به قوانین بین المللی از سوی مسکو، منجر به انزوای سیاسی و اقتصادی روسیه خواهد شد . کاخ سفید به کرملین گفته است که همه گزینه ها روی میز است ! پوتین نیز گفته است مسکو حفاظت از منافع روسیه و جمعیت روس زبان کریمه را حق خود میداند .
از سوی دیگر نماینده آمریکا در سازمان ملل ، خواستار پایان مداخله روسیه در کریمه شد و اعلام کرد که این مداخله هیچگونه وجاحت قانونی ندارد . مسکو قول داده است تا از منافع شهروندان خود در اوکراین دفاع کند. روسیه همچنین گفته است این به معنای دخالت نظامی نیست. این گفته اما به نظر میرسد تنها توجیه دخالت روسیه پس از برکناری یانوکوویچ است که پیش از این در گرجستان نیز تکرار شده بود. با توجه به مسائل سوریه و حمایت غرب از اپوزیسیون سوریه هرگونه درگیری مسلحانه در کریمه پیامدهای کلان جهانی بین روسیه و غرب را در پی خواهد داشت. هرچند آنها برای بازسازی مجدد اقتصاد اوکراین توافق کردهاند.
روسها با حضور نظامی رسما و عملا بازنده صحنه اوکراین شدند . آنها تجربه هجوم به افغانستان درزمان شوروی سابق را هم داشتند که موجب پیروزی نشد. حضور نظامی معمولا ناشی از بازی سیاسی ضعیف است .
در ٢٢ فوریه ٢٠١٤ در پی اعتراضات خیابانی علیه دولت و وخیم شدن اوضاع داخلی اوکراین با رای پارلمان اوکراین ویکتور یانکویچ از سمت رییس جمهوری برکنار شد و یولیا تیموشنکو نخست وزیر سابق که در روز ۱۹مهر ۱۳۹۰برابر با ۱۱اکتبر ۲۰۱۱محکوم به زندان شده بود پس از تسخیر کاخ ریاست جمهوری توسط مخالفان و رای پارلمان این کشور مبنی بر بازگشت به قانون اساسی سال ٢٠٠٤ ؛ که این طرح با ٣٢٥ رای موافق به تصویب رسید و راه برای آزادی تیموشنکو هموار شد . همچنین پارلمان اوکراین به آزادی تیموشنکو از زندان نیز رای مثبت داد و در ساعاتی بعد در ٢٢ فوریه یولیا تیموشنکو از زندان آزاد شد .
اقشار مختلف مردم به خیابان آمدند و خواسته یا ناخواسته طرف سوم این درگیری ها شدند. بر خلاف تصور تعدادی از مفسران این حضور مهندسی شده اسمش انقلاب و یا جنبش نیست . تعداد زیادی کشته و زخمی تا الان....دخالتهای غیرمستقیم غرب جهت پیشروی و مقاومت روسها جهت حفظ هژمونی خودشان.... و توهم مردم گرسنه اوکراین که تصورشان برای ورود به اروپا ظاهرا اغراق آمیز است . مردم درخیابان هستند چون گرسنه هستند و آینده ای دربرابرشان نیست . مردم اوکراین متوهم هستند چون فکرمیکنند که مشکلاتشان در گرو هجوم و کار در اروپا است . ولی اروپا چنین فکرنمیکند و ازچنین هجومی استقبال نمیکند !
به گفته یک کارشناس روسی اتحادیه اروپا با پرداخت وامی به اوکراین مخالفت کرد که میتوانست به این کشور کمک کند تا بدهیهای خود را تسویه کند به همین دلیل هم بود که روسیه توافق کرد تا وامی 15 میلیارد دلاری به این کشور پرداخت کند و همچنین قیمت گاز صادراتی به این کشور را نیز به یک سوم کاهش دهد، که این اقدام هم برای اوکراین بسیار مهم بود.
سیاستهای اتحادیه اروپا وغرب با توجه به بحران اقتصادی شان تدوین میشود که در همه کشورهای غربی مرسوم است . اتحادیة اروپا بزرگترین شریک تجاری و سرمایهگذار خارجی در اوکراین است. با این حال، چنین به نظر می رسد که اتحادیة اروپا به دلایل مختلف در برابر اوکراین نارنجی، سیاستی خاکستری در پیش گرفته باشد . اوکراین ازجایگاه ژئوپولیتیک ممتاز و انحصاری در اروپای شرقی برخوردار است تا آنجا که عدم نفوذ اتحادیة اروپا در این کشور نه تنها می تواند سدی بزرگ در برابر برنامه های درازمدت اتحادیه در زمینه گسترش به سمت شرق باشد، بلکه این مسأله ممکن است نقش و نفوذ روسیه را در مسائل اروپای شرقی پررنگ تر کند.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، اوکراین صاحب سومین زرادخانه تسلیحات هستهای در جهان شد . پس احساس ناامنی روسها کمی واقعی ست . بخش قابل توجهی از بدنه نظامی روسها در کریمه مستقر است. اوکراین از پایان قرن هفدهم و اوایل قرن هجدهم بخشی از روسیه به شمار می آمد و هیچ روسی موافق یا مخالف دولت این کشور نیست که به نقش اوکراین در تاریخ روسیه واقف نبوده باشد. به همین علت ، روسیه نمی تواند درباره آینده اوکراین بی تفاوت بماند.
"هنری کسینجر" درباره آنکه آیا ولادمیر پوتین ، رئیس جمهور روسیه ناظر تحولات اوکراین بوده و معتقد است غرب و آمریکا با تشدید ناآرامی قصد دارند روسیه را تحت محاصره قرار دهند گفت « به نظر من پوتین معتقد است این خیانتی است که بیشتر مایلیم درباره مسکو رخ دهد و در حقیقت ما تلاش می کنیم رژیم مسکو را تغییر دهیم و با توجه به اینکه این تحولات در آستانه بازیهای المپیک زمستانی سوچی جریان دارد ، این تصور در پوتین بیش از پیش قوت می گیرد. از نظر پوتین فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی یک فاجعه بزرگ تاریخی بود. اوکراین با بیش از پنجاه میلیون جمعیت بخش عمده ای از خاک روسیه را تشکیل می داد که در جریان فروپاشی از روسیه جدا شد و به همین علت ، وی نمی تواند در قبال تحولات اوکراین بی تفاوت بماند.»
به طور کلی وضعیت اوکراین پیچیده و بحرانی است . می توان گفت آینده آن مبهم است ، روس ها می دانند که نفوذ و قدرتشان در اوکراین به یک فرد (رئیس جمهور) و یک حزب وابسته شده است . بنابراین از فرسایشی شدن بحران ناراحت نیستند . پس از فروپاشی شوروی، و شکل گیری روسیه جدید ، این کشور اعلام کرد دیگر متعهد به حفظ امنیت متحدین شوروی در سراسر دنیا نیست ، بلکه فقط سرزمین هایی که مستقیماً امنیت آنها به امنیت روسیه پیوند می خورد از اهمیت بسزایی برخوردارند. به همین خاطر روسیه سه حلقه امنیتی برای خود تعریف کرد. حلقۀ اول خود روسیه، حلقۀ دوم فدراسیون روسیه که جمهوری های خودمختار وابسته را شامل می شود و سوم کشورهای مشترک المنافعی که از دل فروپاشی شکل گرفتند و در پیرامون روسیه قرار دارند . در واقع استراتژی امنیتی جدید روسیه از یک استراتژی جهانی به یک استراتژی منطقه ای تبدیل شد ، و از آن پس طمع غرب برای پیشروی بیشتر ، یک توهم نیست .
به نظر من این یک کشاکش و جنگ قدرت بین منافع استراتژیک شرق و غرب است که مردم اوکراین ناخواسته تا به الان به عنوان مصالح این ساخت و سازها استفاده شده اند . غرب دست بالا را دارد و نمیخواهد چشم روی منافعش ببندد . روسها نمیتوانند از منافعشان بگذرند . برنده این کشاکش متاسفانه مردم نیستند ! روشهای منسوخ شده دخالت نظامی به هر اندازه ای ناشی از ضعف است . روسها شاید بهتر بود تا از چین درخواست حمایت میکردند و در مقابل حریفشان بازی سیاسی قوی تری میداشتند ! ولی شاید چینی ها هنوز ازاین پیشروی آرام و محسوس غرب احساس خطر نمیکنند.....هنوز نمیکنند !
نهایتا اینکه دریک تابلوی فرضی ، آیا روسها برای پایان این بحران به نفع خودشان و بازگشت آرامش به مرزهاشان ، حاضرند قیمت را در جای دیگری بپردازند ؟ مثلا فراموش کردن نقش بازدارنده و نفوذشان درخاورمیانه و یا حداقل کاهش این نقش....!؟ چون این داستان میتواند مثل سریال ادامه پیدا کند . دیروز گرجستان ، امروز اوکراین ، و فردا یک سوراخ بعدی که کاخ سفیدِ "فداکار" !!! انگشتش همیشه برای فرو کردن حاضر است !
اسماعیل هوشیار
03.03.2014
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید