یکم – معاهده قطر ۲۰۱۹ و دوم – فرار اشرف غنی٬ که احیای مجدد طالبان پسا ۲۰۱۴ شدت گرفت. زیرا حکومت مصلحتی بجای قانون٬ و مصلحت در برابر قانون تنزل می باشد و این تنزل تا سقوط کُلی ۲۰۲۱ .......!
آسیب شناسی پسا ۲۰۲۱:
پسا ۲۰۲۱ تا کنون به دو گونه رویکرد مواجعه هستیم: یکم- حامیان طالب یعنی هرگونه که این گروه می باشند٬ به رسمیت شناخته شود.
دوم- مبارزین که هنوزهم باور دارند٬ که طالب سرنگون شود به گونه صفر...
حالا٬موجودیت دو آسیب فوق از عدم یا فقدان عقلانیت سیاسی می باشد. و این دو آسیب تازه هم نیست٬ در ۲۰۱۴ بین عبدالله و غنی تقسیم بودند.
عقلانیت سیاسی برای افغانستان چیست؟
مثلاً در ۲۰۱۴ اگر بجای تقسیم قدرت بین دو تیم: تعدیل قانون اساسی صورت میگرفت و صلاحیت های فرد اول گاهش داده می شد و همچنان والیان ولایت ها٬ در نظام غیر متمرکز اداری توسط خود مردم هر ولایت انتخاب می شد٬ قطعاً مردم سالاری در سیر صعودی می بود. و طالبان راه نداشت جز اینکه در نظام مقتدر جمهوری اسلامی یکجا شوند.
و یا اینکه تا رسیدن به سیستم شفاف انتخابات که توسط نظارت مردمی و نظارت رسانه ای مدیریت شود و در صورت نقض شفافیت٬ محکمه انتخاباتی حرف آخر را زند. و تا رسیدن به این سعادت حامد کرزی ادامه می داد...
عدم های عقلانیت سیاسی پسا ۲۰۱۴:
پسا ۲۰۱۴ قدرت سیاسی بگونه ماهوی بین دو سمت تجزیه شده بود. و برخی دیگر با قبول نکردن ملیت افغان که انتخاب ملیت در قانون ۱۳۸۲ و جمع کثیر از قانون گذاران در لویه جرگه هم٬ برای قانون ۱۳۸۲ کسانی بودند که منکر ملیت شدند.
قابل ذکرست: قانون اساسی ۱۳۸۲ دو اصل: جمهوریت و اسلام را تعدیل ناپذیر گفته بود. یعنی تغییر ملیت با برگزاری تشریفات بازنگری قانون بصورت پیشنهاد و معرفت علمی٬ ستودنی بود. اما با روحیه ساقط و قبول نکردن ماقبل تعدیل خیانت ملی می باشد. که پسا ۲۰۱۴ با موجودیت حکومت مصلحتی قانون به مانند جنین مرده بود...
شناسنامه و یا تذکره برقی:
در عنوانی تذکره جمهوری اسلامی افغانستان نوشته شده بود – بجای دین و قوم و ملیت٬ عالی می شد: سن٬ درجه تحصیل٬ گروپ خون٬ و دیگر مشخصات فردی می آمد. اما نفس تذکره برقی مزایای زیاد دارد. و نگرفتن آن٬ با موجودیت ملیت افغان در قانون ۱۳۸۲ نوعی دیگر خیانت به مردم و وطن شد.
امکان طلوع آفتاب عقلانیت:
با موجودیت صاحب نظران چون: احمد سعیدی٬ فرید یونس و ده های دیگر که می نویسند و می گویند بدور از مبانی علمی٬ و یا انجمن حقوقدانان سرتاسری افغانستان با جمعی از سارنوال های رشوه خور٬ تا یوم الدین٬ امکان طلوع آفتاب حقوق و سیاست در افغانستان نیست.
زیرا روحیه قسمی می باشد: که تکرار تاریخ و تاریخ بسیار شرمسار بیست ساله جمهوریت که: غارت منافع عمومی تقسیم بود بین٬جنگ سالاران٬ تکیه داران قومی و تکنوکرات های دو پاسپورتی٬ با این حالات اگر نظام سقوط نمی کرد چه می شد؟
از آنجاییکه قدم اول دانایی شناسایی جهل موجودست٬ بایستی آسیب شناسایی عمیق کنیم٬ زیرا سرنوشت مردم بازیچه نیست که امتحان کرد٬ بایستی استنتاج از مبانی معرفت علم شود.
راه حل:
هدف مشترک شناسایی شود تا اراده جمعی شکل گیرد. بیشتر بخوانید:
https://afgazad.com/2024-Political/031024-MAFaqiery-Nezaam-Hoqooqy-Siaasy.pdf
محمدآصف فقیری