چه میشد
جه میشد گر همه یکرنگ بودند
بدون کینه ضد جنگ بودند
نمیشد گر خدا میساخت خلقی
که با هم ریتم یک آهنگ بودند
بت پرست
نمـی گوئیم چه بودیم و چه هستیم
فقط با فکر و ذکــــر خویش مستیم
به رنگ و روی و باور از حسادت
مسلمانیم ... ولی بت می پرستیم
رمضان
در سفره بی نان به زیر خیمۀ مان
آمد بعد یک سال دو باره رمضان
عمریست که از گرسنگی میمیریم
یکبار غذای ماست یک توتۀ نان
انسان
اگر گرگی به گرگی جنگ دارد
نه توپ و نه بم و تفنگ دارد
ولی انسان به جای اُنس و اُلفت
از این نام شریف اش ننگ دارد
نعمت الله تُرکانی