زیرزمینی خانهاش را با زیر بنای ۱۷۰ متر مربع، در منطقهی«حوض کرباس» ناحیه نهم شهر هرات به کارگاه قالینبافی تبدیل کرده است. نامش مریم عیانی است و دستکم برای ۳۰ زن زمینهی کار را در این کارگاه فراهم کرده است.
در حالی که نور آفتاب از پنجره فضای کارگاه را روشن کرده است، پشت هر دستگاه قالینبافی سه تا چهار زن در حال شانه زدن اند. صدای تق تق شانههای زنان، سکوت کارگاه را شکسته است.
زنان و دخترانیکه با استفاده از قلاب وچرخهای سریع دست، ماهرانه نخهای قالین را گره میزنند، از هر طیفی هستد. از دختران بازمانده از مکتب و دانشگاه گرفته تا زنانیکه تنها نانآور خانهی خود هستند.
ستاره ۱۴ ساله، خُردسالترین عضو این کارگاه قالینبافی است. یک بخش از مصارف خانواده بر دوش ستاره است، زیرا دو سال قبل پدرش در جریان کار ساختمانی، از دو پای خود معلول و خانهنشین شده است.
ستاره روزانه از ۸ صبح تا یک بعد از ظهر بر روی چوبهی قالینبافی شانه میزند و انگار او با دستانش، روح تازهای بر گلهای قالین میدهد.
ستاره تا یکسال قبل دانشآموز صنف ششم در مکتب حوض کرباس بود؛ اما به دلیل بستهشدن دروازههای مکاتب بهروی دختران و در مشوره با فامیلاش، به هنر قالینبافی روی آورده است.
ستاره در مورد کار خود در کارگاه قالینبافی در صحبت با خبرنگار رسانهی«رخشانه» میگوید: «دو ماه میشود که در این کارگاه شاگردی میکنم، این هنر خوبی است که با آموختن آن مخارج خانه را تامین خواهم کرد.»
خانوادهی ستاره برایش گفته است که به فکر آموختن یک هنر جدید باشد و امید رفتن به مکتب را از سرش بیرون کند. او میگوید: «مادرم گفت، اگر طالبان اجازهی مکتب رفتن را برای دختران بدهند، به دلیل فقر و نبود امکانات برای آموزش نمیتوانی به مکتب بروی.»
فاطمه یعقوب ۳۸ ساله، یکی از قالینبافان این کارگاه تولیدی است. او میگوید که به دلیل بیکاری و مشکلات اقتصادی، روزانه در بدل ۱۰۰ افغانی قالین میبافد: «در ماه رمضان از صبح که میآیم، تا یک مصروف قالینبافی هستم. چی کنم، شوهرم در ایران کارگری میکند؛ اما با یک میلیون تومانی که ماهانه روان میکند، پول نان خشک ما نمیشود.»
فاطمه مادر پنج دختر و یک پسر است و در منطقهی حوض کرباس، در یک خانهی کرایی زندگی میکند. این زن بیشتر از یک سال میشود که مشغول قالینبافی است.
این هنر از او به دخترش نیز به ارث رسیده. او در حال حاضر دخترش را که فارغ صنف ۱۲ است، برای آموزش به کارگاه قالینبافی آورده است: «دوازده سال درس خواند و همینقدر درس خواندن برای یک دختر بس است. فعلا دخترم قالینباف حرفهای شده و به تنهایی بروی یک قالین کار میکند.»
در کنار فاطمه، بیبیگل ۳۵ ساله، مادر چهار پسر و یک دختر نیز مصروف بافتن قالین سنتی است و قالینبافی را از پنجماه قبل، درست زمانیکه فقر در افغانستان بیشتر گسترش یافت، آغاز کرد.
بیبیگل با دستان ترکخورده و ظاهری شکسته، انگار تلخیهای زیادی در زندگیاش دیده است. او نمیخواهد عکسی از او گرفته شود و حتی برای مصاحبه دو دل است.
بیبیگل میگوید که شوهرش در یکی از شرکتهای مخابراتی وظیفه داشت؛ اما ۹ سال قبل در جریان کار، در مسیر راه هرات- قندهار موتر شوهرش در برخورد با ماین کنار جاده، منفجر شد و جان باخت. بیبیگل در آن زمان که پنجماهه حامله بود، با چهار پسرش تنها ماند.
پس از مرگ همسر، بیبیگل برای رساندن لقمهی نانی به فرزنداناش، به خیاطی روی آورد و دو پسر نوجواناش هر کدام در بدل مبلغ ناچیزی شاگرد میکانیکی شدند.
با سقوط حکومت بهدست طالبان، دو پسر بیبیگل مانند هزاران افغان دیگر، از کار بیکار و خانهنشین شدند و از روی ناگزیری راه مهاجرت از طریق سفر قاچاق به ایران را در پیش گرفتند تا نان«بخور و نمیری» را برای خانوادهی شان تهیه کنند.
او میگوید: «هر لحظه برای شان دعا میکنم تا دستگیر و رد مرز نشوند، خدا را شکر که تا فعلا این اتفاق نیفتاده است. پسرانم روز در مستریخانه مصروف کار اند، شب یک اتاقی برای خود گرفتند و زندگی خود را به پیش میبرند.»
مریم عیانی۳۲ ساله، در سال ۱۳۹۷ و با سرمایهی پنجهزار افغانی، این کارگاه قالینبافی را راهاندازی کرده است.
او در حال حاضر در این کارگاه برای ۳۰ زن قالینباف در چهار کارگاه، فرصت کار را فراهم کرده است که از این رهگذر مخارج زندگی شان را تامین میکنند.
در جمع کارمندان این کارگاه، دختران تحصیلکرده و محروم از آموزش و تحصیل نیز حضور دارند که با وضع محدودیت از سوی طالبان، خانهنشین شدهاند.
خانمی خودش را رحمانی معرفی میکند. او۳۰ سال سن دارد و سرپرست خانوادهی پنج نفری است. او ماستری فیزیک از کشور ایران دارد و بیش از ده سال به عنوان آموزگار در دانشگاهها و مدارس خصوصی کار کرده است؛ اما با صدور فرمان گروه طالبان، مبنی بر ممنوعیت از کار، بیکار و خانهنشین شده است.
وزارت اقتصاد گروه طالبان طی مکتوبی بهتاریخ ۳ جدی سال گذشته، به تمام موسسات داخلی و خارجی فعال در کشور دستور داد که فعالیت کارمندان زن را تا امر ثانی متوقف کنند.
رحمانی میگوید: «در یک دانشگاه خصوصی با معاش ۱۸۵۰۰ افغانی کار میکردم و جدیدا با معاش ۹۵۰ دالر امریکایی در یک موسسه استخدام شده بودم ولی با فرمان گروه طالبان، از حق کار محروم شدم و فعلا در کارگاه قالینباقی به عنوان منشی اداری با اتحادیهی زنان قالینباف کار میکنم.»
رحمانی با معاش هشتهزار افغانی و به صورت تمام وقت در کارگاهی کار میکند که در حوزهی تخصصاش نیست، او میگوید که این شرایط برایش تحمیل شده است: «۱۸ سال به امید یک زندگی بهتر تحصیل کردم، ولی حالا مجبور هستم با ۱۵/۱ معاشی که قبلا میگرفتم، کار کنم.»
اتحادیهی زنان قالینباف با ابتکار ۲۰۰ تن از زنان صنعتکار در ولایت هرات راهاندازی شده است. مریم عیانی رئیس این اتحادیه میگوید: «اتحادیهی زنان قالینباف ابتدا با طرح موسسهی ابرار و توزیع فورم ثبت نام بوسیلهی این موسسه، برای زنان تجارتپیشه در هرات شکل گرفت که از میان افراد درخواستدهنده، فورم ۲۰۰ زن تایید شد و بعد با انتخابات رئیس، معاون و مدیران بخشها انتخاب شدند.»
با وجودیکه از ایجاد این اتحادیه هفت ماه میگذرد؛ اما در حال حاضر اعضای این اتحادیه به ۱۲۰۰ تن میرسد که در ۳۰ کارگاه در ولایت هرات مصروف فعالیت اند.
او میگوید: «سابق تولیدات ما کم بود؛ اما زیاد صادر میکردیم، حالا تولید زیاد است ولی صادر کرده نمیتوانیم. فعلا کار ما مختص به فرمایشهایی است که میگیریم.»
افزایش حیرتآور نیروی کار و نبود بازار صادرات در دو سال گذشته بیسابقه بوده است. این نگرانی وجود دارد که با ادامهی روند فعلی، صنعتگران قالین به سراغ سرمایهگذاری در این هنر نروند و جمعیت بزرگی از زنان قالینباف از کار بیکار شوند.
زیر سایهی بازار سیاه
مریم عیانی رئیس اتحادیهی زنان قالینباف در هرات میگوید که به علت غیر فعال ماندن دهلیز هوایی و کاهش پروازهای خارجی، صادرات رسمی قالین به کشورهای اروپایی و امریکایی متوقف شده است. او در این مورد میگوید: «به علت نبود دهلیزهای هوایی در قسمت صادرات مشکل داریم که نمیتوانیم قالین را به خارج از کشور صادر کنیم، همچنین در نبود ماشینآلات تخنیکی برای پروسس و شستشوی قالین در داخل کشور، قالین به ایران و پاکستان منتقل و سپس بهنام قالین این کشورها به جهان عرضه میشود.»
خانم عیانی با ابراز نگرانی از قاچاق قالین افغانستان میگوید که زنان قالینباف تنها مزد بافت قالین را بهدست میآورند. او میگوید: «زنان قالینباف از هر متر مربع دو هزار الی چهار هزار افغانی مزد بافت میگیرند و کم از کم قالین از تجار ما، هر متر مربع قالین به مبلغ ۱۰۰ دالر خریداری میشود که از این منفعت، ده فیصد آن مزد قالینباف است. این نشان میدهد که ما حمالی بیش نیستیم.»
یک زن صنعتکار به شرط افشاء نشدن هویت اصلیاش، در مورد قیمت قالین در بازار هرات گفت: «یک قالین شش متری را زنان قالینباف در مدت شش ماه میبافند. براساس برآورد فروشندهی قالین، بیستهزار افغانی مزد زنان قالینباف و بیستهزار افغانی قیمت مواد خام تعیین شده است؛ اما این قالین در هرات به مبلغ شصت الی هفتاد هزار افغانی بهفروش میرسد، اگر به ایران برود و پروسس شود، قیمتاش به یک لک تا یک و نیم لک افغانی میرسد.»
در داخل افغانستان نظر به اقتصاد ضعیف مردم، تعداد اندکی توانایی خرید قالین دستبافت را دارند. علاوه بر این، استفاده از قالینهای ماشینی و موکت تقاضا را برای خرید قالین دستبافت کاهش داده است. در همین حال قالین دستبافت افغانی شهرت زیادی در سطح جهان دارد و شماری از باشندگان هرات در سفر خود به کشورهای امریکایی و اروپایی، تلاش دارند تا با خریداری قالین با قیمت پایین و فروش آن در بازارهای بینالمللی به مفاد فزایندهای دست پیدا کنند.
مریم* ۳۵ ساله، کارمند یکی از ادارات دولتی در ولایت هرات است که درخواست پناهندگی او به همراه فامیل یازده نفریاش در آلمان قبول شده است.
او میگوید: «بعضی از دوستان من در مهاجرت به کشورهای اروپایی و امریکایی با خود قالین افغانی بردند و برای من گفتند که از راه فروش قالین، پول خوبی را بهدست آوردند. من نیز دو قالین دستبافت شش متره را مبلغ هشتاد هزار افغانی خریداری کردم و برای فروش به آلمان میبرم.»
نويسنده: الهه رسا