افغان موج   

گزارش‌نامه‌ی افغانستان منتشر کرد:

محصلان طالب در ایران، داعش برآمده اند

بیانیۀ داعش در مورد تسلیمی معاون داعش به طالبان

منابع طالبان:

مخدوم عالم فرمانده برجسته ازبیک تبار در شمال با اتهام جاسوسی به کشورهای خارجی و راپوررسانی به حکومت های کرزی و اشرف غنی متهم شده است.

 

وی مدتی پیش بنا به دستور ملافاضل مظلوم دستگیر شد. 

قبلا گزارش شده بود که وی به جرم آدم ربایی در شمال در زمان حکومت های کرزی و غنی از سوی استخبارات نظامی طالبان دستگیر شده است.

 

منبع اطلاعاتی می گوید:

"بر اساس اسناد به دست آمده از آرشیو ریاست عمومی امنیت ملی پیشین، مخدوم عالم در طول 10 سال گذشته بیش از یک (1) میلیون دالر از بخش سرحدی و اقوام و قبایل ریاست 024 این اداره دریافت کرده است. 

سازمان استخباراتی آمریکا نیز از این معامله مطلع بود. ماموریت مخدوم عالم نیز بسیار خطرناک بود" 

به گفته وی، مخدوم عالم مأموریت داشت بین گروه های طالبان و گروه  داعش* درگیری ها ایجاد کند تا وضعیت امنیتی در ولایات شمالی جوزجان، فاریاب، سری پل و سمنگان را تشدید بخشد.

وی در مناطقی که طالبان حضور نداشتند مفرزه های طالب را ایجاد می کرد تا زمینه همکاری با داعش را فراهم کند. 

دراتهامات وی همچنان آمده است که وی با گروه های تروریستی آسیای مرکزی، به ویژه جنبش اسلامی ازبکستان* رابطه نزدیک داشت.

به منظور اکمال جنبش اسلامی ازبکستان و همکاری در سفر اعضای آن به خارج از افغانستان از اداره امنیت افغانستان کمک می گرفت.

مخدوم علم والی نامنهاد طالبان و پس از روی کار آمدن آنها رئیس کمیسیون نظامی ولایتی در فاریاب بود. او در 13 جنوری به مقر استخبارات طالبان در مزار شریف مرکز ولایت بلخ احضار و به جرم آدم ربایی دستگیر شد. حکم بازداشت او توسط ملا فاضل، معاون وزیر دفاع طالبان صادر شد که در زمان حکومت اول طالبان (1996-2001) اسیرنیروهای عبدالرشید دوستم در فاریاب بود.

 

در همین حال، نقیب الله فائق، والی پیشین فاریاب (2018 - 2021)، در ماه جنوری سال جاری، در روزهای تظاهرات بزرگ به حمایت از مخدوم عالم در شهر میمنه، مرکز فاریاب، به رسانه ها گفت قضیه آدم‌ ربایی مخدوم عالم در زمانی که وی والی بود، مطرح شده بود اما خود طالبان به این قضیه توجه نکردند. 

اگر جرم مخدوم عالم ثابت شود، این مساله هم ثابت خواهد شد که حکومت های پیشین و حامیان آن ها – آمریکا در پروژه طالب سازی داعش سازی و تسلیمی شمال افغانستان به گروههای تروریستی دست داشته اند.

 

داعش ایران

مصباح الدین نوری

احمد شعیب میثاق 

عبدالله عابد تیموری

قاری محمود محمدی 

ابو مصعب بهلول مخلص

 

این ها تحت پوشش طالب اما در واقع اعضای داعش اند که در دانشگاه ایران در استان گرگان گلستان در دانشگاه المصطفی درس می خوانند. 

اطلاعات سپاه ایران به تازه گی کشف کرده است که این دانشجویان طالب در واقع اعضای نفوذی داعش می باشند.

رهبری شبکه دانشجویان طالب ( درواقع اعضای داعش) را همین دستار سیاه  به اسم  ابو مصعب بهلول مخلص یکی  از افراد بر جسته طالبان درحوزه  غرب افعانستان برعهده دارد. 

بهلول مخلص در اصل مسوول جلب وجذب برای داعش است.

طبق گزارش از سال بدین طرف اطلاعات سپاه برنامه نفوذ درگروه های افراطی افغانستان را از طریق جذب دانشجو به برخی دانشگاه های ایران دنبال می کند. 

  نمونه بارز اعمال نفوذ درصفوف تندروان، موجودیت دانشگاه  جامعه المصطفی در کابل ( ده بوری چهار راهی شهید) و نمایندگی اش در ولایت هرات است.

این دانشگاه که از سال ها پیش در افغانستان فعالیت داشت، از سوی اطلاعات سپاه پاسداران ایران مدیریت می شد و از این طریق جوانان را بورسیه داده و آهسته آهسته آنان را به محور اهداف شان جذب کرده و در نهاد ها و ارگان های دولتی افغانستان آن ها را به کار می گرفتند.

  این روند حالا نیز در بین  طالبان ادامه دارد و از طالبان خواسته اند  جوانان خویش را  جهت استفاده از بورسیه های لیسانس و ماستری معرفی نمایند که در طول چند سال تحت تاثیر  قرار گرفته و در هر نهادی که بعدا بیایند به نفع اطلاعات سپاه فعالیت کنند.

 تعداد کثیری از جوانان در دام افتاده و ادارۀ اطلاعات طالبان نیز از چند ولایت، تعدادی را معرفی کرده اند که در دانشگاه  المصطفی گرگان گلستان شامل شوند.

 یکی ازین دانشجویان که در راس هسته دانشجویان اعزامی به دانشگاه گرگان گلستان قرار داد، طالبی است از حوزه غرب افعانستان به نام ابومصعب بهلول مخلص که درواقعیت امر، یکی از مسوولان جلب و جذب گروه داعش است. 

اطلاعات سپاه با فکر این که مثل زمان  حکومت های گذشته جوانان برای تحصیل می‌آیند تا از ایشان استفاده نمایند داعش در دانشگاه المصطفی گرگان و دیگر دانشگاه های آن ها نفوذ نموده است که در آینده  برای  دانشجو های واقعی درد سر ساز خواهند شد و این  افراد از ولایت های بدخشان تخار  فراه و کابل می‌باشند.

ابو مصعب الشرقاوی

ابومصعب زرقاوی

موارد عمدۀ بیانیۀ داعش درمورد پیوستن مسلم دوست به طالبان

مسلم دوست – عبدالرحیم کوتوال- از ولسوالی کوت ننگرهار – ساکن منطقه لاغرجو است. او دست پروردۀ امنیت ملی افغانستان بود که کفریت خود را زیرلباس سفید پنهان کرده بود. 

تلاش می کرد بین مجاهدین داعش، مساله افغانیت و پاکستانیت را دامن بزند.

 کوشش می کرد که جهاد خلافت را در محدوده افغانستان نگهدارد. مجاهدین را بین پاکستان و افغانستان تقسیم می کرد. تلاش برای راه اندازی حنفی – سلفی

والی داعش خراسان نایب عبدالروف خادم را بدنام کند. به مجاهدین افغانی الاصل این شبهه را ایجاد می کرد که چرا رهبر ما پاکستانی از قوم ورکزی است. باید افغانی باشد.

پالیسی رسمی دولت اسلامی داعش این است که هرچه سگ ها از دنبالش غف غف کنند. سرخوده دور نمی دهد. کاروان دولت اسلامی به سر منزل درخشان روان است.

بسیاری از مردم جنبش جهانی خلافت را به آی ایس آی محدود می کنند. جنگ دولت اسلامی در پاکستان وجنگ علیه ملیشه های مرتد طالبان از چشم هیچ کس پوشیده نیست.

مسلم دوست همراز و رفیق امرالله صالح دفتر مأموریت خود را عوض کرد و در واقع به کارهای قبلی اش برگشت. او در گذشته در چوکات امنیت ملی کار کرده و راپور فعالیت هایش به سیا حواله می شد.

شدت دشمنی ووحشت آی اس آی در برابر دولت اسلامی داعش هم امری مبرهن است. او اکنون او به ملیشه های مرتد آی اس آی ( طالبان) پیوست. در دولت اسلامی کدام مقامی نداشت و از گذشته کسی او را حتی به چشم یک حیوان هم نگاه نمی کرد و سرش حساب نمی شد. در قصه اش نیستیم. به محبوبیت و حیثیت دولت اسلامی صدمه زده نه توانست. 

از زمانی که در موصل در مسجد جامعه نورالدین زنگی خلیفه ابوبکرالبغدادی تقبله الله اعلام خلافت کرد، 36 ولایت و حوزه قیام خود را شروع کردند که یکی اش ولایت خراسان بود. 

د ناپاکستان مرتد فوج – 

این ملایی است که کتاب و سنت بر او لعنت می گوید. نزد سلفی می رفت که حنفی ها چرا از سلفی های خدمت گار والی تعیین نکرده اند. این گپ را به عمرکاروان و سعدالامارتی هم گفته بودند که باید والی خود را تعیین کنید که سلفی و افغانی باشد.

 

بعد از اعلام دولت اسلامی شورای کویته به خواست آی اس آی فیصله کردند که تنظیم حافظ سعید خان از خاک افغانستان خارج ساخته شوند. مدرسه هایش را بند کردند. ما بیعت ویدیویی به خلافت موصل فرستادیم.

دراول بیعت جواسیس هند افغانستان و پاکستان به سوی ولایت خراسان هجوم آوردند. یکی ازین جواسیس، مسلم دوست بود. می خواست درمقام رهبری جا پا پیدا کند. دوم راز های خلافت را به هند و پاکستان و افغانستان برساند. 

پاکستان کوشش می کرد که مجاهدین خلافت مانند امارت اسلامی تنها در افغانستان بجنگند وتلاش امنیت ملی افغانستان اینبود که داعش به کمک هند برضد پاکستان بجنگد. تا ازین طریق در بین مجاهدین خلافت، یک فکر گنده وطنیت و قومیت شیوع پیدا کند. دنبال موقف بودند تا پروژه خود را عملی کنند. 

سردسته این آدم ها مسلم دوست بود. 

آی اس آی به وسیله یک افسربازنشسته اردوی خود در غنی خیل ننگرهار یک فارم مرغداری درست کرد که مسلم دوست مرتد در آن به حیث یک استاد در آن کار می کرد. اما ارگان کشفی خلافت او را گرفتار و به منطقه تمکین انتقال داده و به تمام اعمال خود اعتراف کرد و افسر فوج به سزای اعمال خود رسید.

شیران خلافت در یک زمان با دو کشور طاغوتی- در نواحی وکیلان کویته، اکادمی پلیس، زیارت قلندر، و به روز جمعه در یک امام بارگاه شیعیان حملات کردند. 

این بچه بلعم باعور می خواست که مرکزیت خلافت رانسبت به حافظ سعید خان صیب بدگمان ساخته از ولایت عزل کند. اختلاف اندازی هایش یک دفعه به حدی زیاد شد که نزدیک بود مجاهدین داعش دو فرقه شوند.

او با یک مفتی ارتباطی آی اس آی در رابطه بود و پنج سال در خوست پناه گرفت اما مجاهدین خلافت درین مدت همه جا زیر باران بم ها قرار داشتند. او یک ملیشه کرایی بلک واتر امریکایی است.


 

۱۴۰۰ اسفند ۲۰, جمعه

احمد شاه کابلی، چطور ناگهان « درانی» شد؟

 

پروژۀ جدید زود تر از انتظار ناکام خواهد شد.

انجنیر احمد شاه درانی کیست؟

 

 

انجینر احمد شاه درانی فرزند محمدعلی 

از تبار پشتون درانی

با همسرش تاجیک 

سرمایه دار رده اول

بلی منم این حرف را شنیدم که او از بگرامی کابل است و در گذشته احمدشاه کابلی/ صدیقی تخلص میکرد. رئیس کمپاین جلال کریم بود. 

اول احمدشاه کابلی بود

 بعدن صدیقی شد، بعد درانی.

تمام فلسفه سیاسی و باورهایش بر یک محور می چرخد: 

ما همه افغان هستیم. افغانیت – اسلامیت

چرا با وجود  روابط عمیق با انگلیس و پاکستان و عرب، به ضد حاکمیت یک دنده و نامشروع طالبانی شمشیر از غلاف کشید؟

آیا این پروژه، هدفش نجات طالبان است؟

شکی نیست. هدف اصلی، تمدید ساختار سیاسی کهنه، با لفاظی های جدید است.

امریکا و امارات چه محاسبه دارند؟

اکثر سیاسیون دوره غنی و کرزی به دور این آدم بسیج شده اند.

اما این راه حل نیست.

ادامۀ حاکمیت به شیوۀ غنی و کرزی دیگر تاریخش گذشته است.

-------------------

قبل از معرفی احمد شاه درانی ، نکات عمده اعلامیۀ او را ( مشابه به اعلامیه خطر) بود؛ نشانی می کنم.

درذهن شما پرسشی حتماً هست که چطور این آدم درچنین احوالی صدایش بلند شد؟

اگر توجه کرده باشید، ا پاسخ اصلی در اعلامیه شنیداری

خود احمد شاه درانی داده شده:

با جنگ نیابتی مقابل شده اید.

ادعا می کنند که صلح سراسری تأمین شده، اما این جنگ نیابتی از کدام آدرس است؟

قیام اجتماعی و آماده گی های مسلحانه برای آزاد سازی افغانستان را علناًعنوان نمی کنند.

اما می گویند که یک جنگ نیابتی علیه شما درحال سازماندهی است.

از کدام استقامت؟ 

احمد شاه درانی واضح نمی گوید که جوامع غیرپشتون آماده جنگ شده اند. 

چون با همه ای تیکه داران رابطۀ حسنه دارد.

فقط به طالب اخطار می دهد که مسوولیت شروع جنگ نیابتی به دوش شما خواهد بود.

چرا؟

به خاطری که شما به یک گفتمان ملی حاضر نشده اید.

 او به سه چالش خطرناک اشاره می کند:

عدم موجودیت استراتیژی واحد جهانی

نقشه راه

عدم تعریف از یک حکومت اسلامی

بنا برین به طالبان:

 خطربسیار بزرگ و با همه ای دنیا طرف هستید.

این قدرت نیست که به شما داده شده، یک دام است که در آن گیر کرده اید.

فرصت طلایی را برباد ندهید. این بار اشتباه، قابل جبران نیست.

جنگ هم خریدار و هم بازار دارد. 

پهره تبدیلی از غلزایی به درانی و از درانی به غلزایی

دوام حاکمیت طالبان نه ممکن است نه عملی طالب باید به سایر نیروهای سیاسی رجوع کنند و حکومت همه شمول تشکیل شود.

اعلامیه یک خانه محله به رعیت است. رئیس یک جرگه به شاملان جلسه است. 

حکومت سابقه به تحریک کشورهای خارجی به جنگ اصرار می کرد.

اگر پروسه صلح از راه اصلی اش منحرف نمی شد، اوضاع افغانستان به این ثبات می رسید. 

صلح دایمی تأمین نشده. احتمال یک فاجعه غیر قابل کنترول دیگر وجود دارد. 

درانی می گوید: سیاست حذف و تجرید نتیجه ندارد. 

اسلامی امارت قدرمن مشران! به همه اقشار افغانستان رجوع کنید.

به وحدت ملی نیاز است. ایجاد حکومت فراگیر ملی

عدم زبان مشترک میان مردم و طالبان – عدم سیستم حکومت مدرن، عدم آرامش روانی

از اظهار نظرهای قوم، زبان و مذهب خود داری کنند. عقلانیت سیاسی و همدیگرپذیری

موافقتنامه دوحه از اهمیت حقوقی و جهانی برخورداراست.

تعریف نظامی اسلامی: وجود ندارد. خود مان وارد گفتمان ملی شده و از بطن آن یک تعریف نظام اسلامی و فراگیرملی بیرون بیاوریم. 

------------------------

آدم خوش طبع، مزاقی و خوش کلام است.

او می گوید که من زن ستیز نیستم.

 سواد زیاد سیاسی ندارد. زود در رفاقت آدم را جذب میکند. در مسایل سیاسی حرفش گرایش قومی مبتنی بر تیوری اکثریت و افغانیت است. آدم مهمان نواز است. به اقوام احترام زیاد دارد. بیخی مشابه به کرزی است.

با رهبران سیاسی تاجیک روابط بسیار حسنه دارد. در فاز رفاقت. 

به همی خاطر در یک چنین زمان خاص، او را پیش کرده اند که رهبران تاریخ زده تاجک با وی شیر و روغن اند.

با صلاح الدین، گذر، جان احمد، مولانا عبدالله، ایزدیار رفیق های جانی جانی است. با عطا رابطه خوب ندارد.

مرز را به رسمیت می شناسد. او کرزی ثانی است. شریک تجارت محمود کرزی است. 

در دوبی در چندین مجلس اظهار داشته بود: ما در جایگاه نیستیم که آن طرف مرز را دعوا کنیم.

تعصبش را نمی تواند پنهان کند.

این شخص، در مورد حل مسآله سیاسی، هویت، زبان و فرهنگ چند رنگی درافغانستان، همان عقیده یی را دارد که کرزی، غنی داشت و طالبان دارد. 

مثل دیگران می گوید: همه افغانیم!

 گردنش را بزنی، به جای فارسی دری میگوید. همان دری که جد از مفهوم تاریخی اش، درزبان این ها یک نام سیاسی و مصادره شده است.

زنش تاجیک کابلی است. فرزندانش پشتو یاد ندارند. در خانه فارسی گپ می زند. خانواده آزاد دارد.

خانمش و دخنرانش درس می خوانند.

 تجارت میکنند و ماشین می رانند. یعنی افراطی دینی نیستند. 

مسوول مالی بزنش هایش دخترش است

 پسر کلانش هم تجارت میکند. نام پسرانش عماد و ولید است. جوان های مستعد و با ادب. 

به لحاظ تربیه و تعلیم، خانواده خوب و با سواد استند.

شخص احمد شاه درانی آدم اجتماعی است. با لطیف پدرام آشنایی صمیمانه دارد.

 از شنیدن خبر خاکسپاری و اعزاز امیرحبیب الله کلکانی زیاد تقدیر کرده بود. 

به این دلیل که به منظور تأمین عدالت اجتماعی باید همه ای شخصیت های تاریخی و سیاسی تکریم و گرامیداشت شوند. یعنی از همان زمان ها خیال زعامت در سرداشت و آماده گی می گرفت. 

برای یک ملت شدن باید به تفاوت های سیاسی وتفاوت های مذهبی و قومی همدیگر احترام بگذاریم. 

با هرکسی که باب رفاقت باز می کند همیشه از همان رفیق خویش احوال گیر و مواظب است و خودش شخصاً تماس می گیرد و کوایف را می پرسد. 

فکر کنم کار استخبارتی ها که بخواهد در دل مردم جای پیدا کند همین روش است هههه

بسیاری پشتون ها نسبت به جنجال دیورند خسته و به بن بست رسیده اند. اما وقتی در مواقعی که قرار می گیرند به رسم 

ما دیورند را نمی خواهیم گاو شیری به سیاستگران پشتون شود.

 او موافقت داشت اما درموقعیت خاص، استفاده سیاسی خود را می کنند. 

سلیمان لایق: مرا درین جنجال نیانداز. مرز رسمی است. مجبور هستیم. ورنه اقوام پشتون ما را نفرین می کنند.

 مصاحبه نه کرد. به تلویزیون یک. با ما می گویند در صحبت خصوصی ولی به رسانه ها نمی گویند؛ چرا که وجهه واعتبار شان نزد عوام مخدوش می شود.

احمد شاه درانی نفر خاص انگلیس هاست و با پاکستانی ها تماس های زیادی دارد

 پروژه انگلیسی است

در این حال و زمان‌چطور یکباره سبز شده؟

این مساله به محاسبات خطای انگلیس و پاکستان ربط دارد که اول روند صلح یک جانبه دوحه را برهم زده و به عوض آن، روی کل افغانستان لحاف سیاه طالبان را پوشانیده اند.

اکنون طالب به هیچ ریفرمی تن نمی دهد.

جنگ روسیه خاصیت وماهیت خود را آشکار کرده

گزینه اضطراری را در افغانستان روی دست گرفته اند. 

نظریات ناظران درین باره متفاوت است.

شخصیت سازی جعلی امام زاده های سیاسی دروغین

افغانستان انترنشنال، یام بازرگانی احمدشاه درانی 

مأمورین اشرف غنی و مافیای قومی  به وجد آورده – بازی از سر شروع می شود!

تاکتیکی است برای مدیریت نرم سیاست سخت افزاری طالبان که داهیه تمامیت خواهی را با خطر مضاعف رو به رو کرده است.

 

Sent from my iPad