افغان موج   

با توجه به چرخش دراماتیک دیپلماسی کاخ سفید که باگام های دونالد ترامپ آغاز یافته است، در مسیر تحولات سیاسی وچشم انداز گسترهٔ این دگرگونی ها که بخش اعظم جغرافیایی جهان را با رویکرد های نوین وکم سابقه مورد پوشش قرار خواهد داد میتوان امتداد این تغییرات رادر میان متحدین آمریکا در خاور میانه نیز جستجو کرد.

از جمله تمایل اسراییل برای تداوم پایگاه های نظامی روسیه در سوریه و کاربرد این پایگاه ها در برابر برنامه های ترکیه.

درین راستا اندرو کوریبکو مقاله ای را به تازگی تحت عنوان "چرا اسرائیل برای حفظ پایگاه‌های روسیه در سوریه به ایالات متحده لابی می‌کند؟" به نشر سپرده است که مسایل با اهمیتی را در راستایی ژئوپلیتیک خاور میانه انعکاس میدهد:

رویترز به نقل از منابع ناشناس گزارش داده است که اسرائیل در حال لابی با ایالات متحده است تا پایگاه‌های روسیه در سوریه حفظ شوند. هدف از این اقدام، ایجاد توازن در برابر نفوذ ترکیه در این کشور عنوان شده است.

به گفته این منابع، اسرائیل نگران است که حماس به سوریه منتقل شود و از آنجا تحت حمایت ترکیه فعالیت کند، امری که می‌تواند تنش‌های اسرائیل و ترکیه را به‌شدت تشدید کند.

 اطلاعات فاش‌شده نشان می‌دهد که اسرائیل احتمالاً در تلاش برای ایجاد یک ترتیبات سه‌جانبه غیررسمی است که بر منافع مشترک در جلوگیری از سلطه ترکیه بر سوریه پس از اسد متمرکز است. در صورت شکست این طرح، روسیه نگران است که ترکیه بتواند از پایگاه‌هایش به‌عنوان ابزار باج‌خواهی ژئوپلیتیکی استفاده کند؛ اسرائیل نگران است که حماس در سوریه تحت حمایت ترکیه مستقر شودو ایالات متحده نگران است که این سناریو منجر به بحران جدی در شبکه متحدانش شود.

گام اول در اجرای این استراتژی آن است که سوریه بتواند به روسیه به‌عنوان یک موازنه اقتصادی و نظامی در برابر ترکیه متکی باشد که این امر مستلزم آن است که ایالات متحده با حفظ حضور نظامی روسیه در سوریه موافقت کند. لازمه این کار آن است که ایالات متحده اهمیت نقش روسیه را درک کند، لذا اسرائیل در حال لابی برای این مسئله است. در ادامه، ایالات متحده باید این پیام را به سوریه منتقل کند که رفع تحریم‌ها مشروط به اخراج روسیه نخواهد بود.

با توجه به این تغییرات، می‌توان نتیجه گرفت که اسرائیل تاکنون موفق شده فشارهای خارجی برای اخراج روسیه از سوریه را کاهش دهد، چه از طریق لابی با اتحادیه اروپا و چه از طریق ایالات متحده، که احتمالاً توانسته است اروپایی‌ها را به اهمیت این موضوع متقاعد کند.

گام بعدی این است که شرایطی که سوریه برای حفظ پایگاه‌های روسیه تعیین می‌کند، آن‌قدر سخت نباشد که (احتمالاً به خواست ترکیه) مذاکرات بر سر این موضوع را به شکست بکشاند. در اینجاست که ممکن است روح "تنش‌زدایی جدید" بین روسیه و ایالات متحده نقش ایفا کند، به طوری که واشنگتن به دمشق اطمینان دهد که بازسازی برخی نیروهای مسلح سوریه که سال گذشته توسط اسرائیل نابود شدند، در حد معینی مجاز خواهد بود.

همچنین، ایالات متحده می‌تواند به سوریه این پیام را منتقل کند که اسرائیل با این مسئله مشکلی ندارد اما در عین حال هشدار دهد که در صورت دریافت تجهیزات از ترکیه، ممکن است با ادامه حملات هوایی اسرائیل مواجه شود.

آینده توافق سه‌جانبه روسیه-اسرائیل-آمریکا

اگر سوریه با این پیشنهادها موافقت کند، گام نهایی آن خواهد بود که ایالات متحده راه‌هایی را برای استفاده بهینه سوریه از شراکت راهبردی‌اش با روسیه به‌منظور موازنه در برابر ترکیه پیشنهاد دهد. این امر می‌تواند شامل اجازه بازسازی نیروهای مسلح سوریه در چارچوبی محدود و همچنین ارائه قراردادهای بیشتر در زمینه انرژی و بازسازی به روسیه باشد، که می‌تواند به ترکیه این‌گونه توضیح داده شود که روسیه در این زمینه تجربه بیشتری دارد.

حتی اگر ترکیه این اقدام را یک تحقیر تلقی کند، گزینه‌های زیادی برای واکنش نخواهد داشت، زیرا هرگونه فشار بر سوریه می‌تواند این کشور را بیش از پیش از ترکیه دور کند.

از طریق این راهکارها، روسیه، اسرائیل و ایالات متحده می‌توانند منافع مشترک خود را در جلوگیری از سلطه ترکیه بر سوریه پس از اسد پیش ببرند. این همکاری ممکن است در آینده به مسائل دیگر نیز گسترش یابد، از جمله متقاعد کردن ایران برای امضای توافق هسته‌ای جدید با ایالات متحده.

امکان گسترش همکاری به یک بلوک چهارجانبه

حتی این احتمال وجود دارد که هند نیز به این همکاری اضافه شود تا یک اتحاد چهارجانبه برای مدیریت امور اروپا، خاورمیانه و آسیا-اقیانوسیه شکل بگیرد، به‌ویژه اگر "تنش‌زدایی جدید" منجر به ایجاد نظم جهانی جدیدی شود.

اسرائیل به‌خوبی می‌داند که تحولات ژئوپلیتیکی به چه سمتی می‌روند و در نتیجه تلاش می‌کند منافع خود را از طریق همکاری با بازیگران کلیدی در گذار نظم جهانی حفظ کند.

پیشبرد یک‌جانبه این منافع می‌تواند هزینه‌ها و ریسک‌های عظیمی داشته باشد، مانند آنکه اسرائیل مجبور شود در صورت پناه گرفتن نیروهای حماس در پایگاه‌های سوری تحت کنترل ترکیه، به این پایگاه‌ها حمله کند. به همین دلیل، اسرائیل ترجیح می‌دهد با روسیه و ایالات متحده به تفاهم برسد تا آن‌ها نیز در تأمین امنیت منافعش نقش داشته باشند.

در نهایت، اگر همکاری روسیه و آمریکا در سوریه موفقیت‌آمیز باشد و مقامات سوری را به حفظ حضور نظامی روسیه متقاعد کند، این همکاری می‌تواند به موضوعات گسترده‌تری گسترش یابد. در این شرایط، ممکن است یک "گروه چهارجانبه" متشکل از روسیه، آمریکا، اسرائیل و هند شکل بگیرد که ژئوپلیتیک اوراسیا را تغییر دهد.

 

 

 

 نویسنده:اندرو کوریبکو مورخ ۳مارچ ۲۰۲۵

برگردان :عارف عرفان، لندن- مارچ ۲۰۲۵



 

با احترام بی پایان

////

منبع:گلوبال ریسرچ