افغان موج   

داعشیان و طالبان نکتایی پوش غربی، مردم را احمق فکر کرده اند.

شما احمق هاستید باداران و‌ پدران تان احمق‌تر از شما و بابا های تان.

قابل توجه احمدشاه فرید و نجیب روشن آن دزدِ با پشتاره

نوشته‌ی محمد عثمان نجیب

 

در آشفته حالی روزگار و در تنگ‌دستی قرار و در تلاطم موج های طوفانی برخی کف های روی مسیر آب سر می‌زنند که نه آب اند و آب‌دان، نه کوسه اند ‌و کوسه شناس. آنان حباب هایی اند که بحر و‌ دریا تفاله کرده ‌و چون سرگین فراری های هم‌راهِ دزد فراری در خود می‌کفاند شان و دیگر هرگز سر به در نه می‌آوردند.

تویی که به هویت خود باور نه داری و‌ پابند نیستی،‌ تویی که مقاومت ملی را تقلید از امان الله خان می دانی، تویی که برای رسمیت شناختن داعش از یک کشور اروپایی و از زیر نماد فرانسه در پاریس به بهانه‌ی هم‌گرایی با مقاومت پرچم مقاومت را بلند می کنی و از تریبون دست داشته ات ملت خود را تروری‌ست می‌خوانی فکر نه کردی که پدر، برادر، خواهر، مادر، دختر، پسر، همسر و همه بسته‌‌گان تو هم همین مردم را تشکیل می‌دهند؟

من امروز سخنانی از آقایی را به نام احمدشاه فرید شنیدم. این آقای حرام‌زاد نشان داد که نه از افغانستان است و نه افغانستان شناس و خراسان شناس. یک کوتوله‌یی ‌و یک توله‌یی از لشکر جعل و جهل که حتا سیاست روز را هم نه می داند. و یا می داند اما به رنگ روز جامه بدل می‌کند.

این آقا آن‌قدر بی‌سواد و بی‌خِرَد و بی سویه و بی‌خبر تشریف داشتند که تاریخ وطن شان را نه

می دانستند و در گویا گفتاری چنین نشخوار می‌کنند:

( بشنون فرانسوی ها هم بشنون…داعش هم خراسان میگه…‌ما هم خراسان میگیم…داعش هم یک مسلمان فراطی است و مردم ما شما هم مسلمان افراطی‌ هستن…داعش هم می خواهد انتقام ما را از طالب بگیرد، مردم ما هم می خواهند انتقام از طالب بگیرند…داعش اکثریت تاجیک و فارسی زبان است…‌چند لاطائلات دیگر…)

 

آقای احمد شاه فرید!

بی‌سوادترین والدین و فقیرترین والدین ‌و سرمایه‌دارترین والدینی که احساس داشته باشند پس از مبادی دینی برای فرزندان شان الفبای وطن دوستی و وطن شناسی را یاد می‌دهند و تا زمانی که قدر می افرازند و پر و بال می‌کشند خود شان ارزش های وطن و تاریخ وطن را می‌دانند. مگر آن که شخص حرام زاده‌یی به دنیا آید و دور از آغوش پدر و‌ مادر بزرگ شود و تاریخ و هویت خود و بزرگی مردم خود را و‌ وطن خود را ارزش نه دهد.

وطن دوستی بر اساس حکم صریح قرآن واجب است. کسی حق نه دارد مسلمانی و انسانی را از سرزمین خودش براند. خداوند بزرگ منزلت وطن را چنان سنگین ساخته است که بار ها در آیه های آسمانی اش تذکر داده و به پیامبر گرامی ما فرستاده تا به ما برساند و برای ما رساند. چنانی که به پیامبران پیشین رساند.

 

از آیات قرآن این‌گونه فهمیده می‌شود که وطن ذاتاً چیز با ارزشی است و بیرون رانده شدن از آن یک ضد ارزش است، به گونه‌‍‌ای که خداوند متعال این امر را در کنار مقاتله در دین قرار می‌دهد و در این زمینه صریحاً می‌فرماید: «لایَنْهاکُمْ اللهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِى الدّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ اَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا اِلَیْهِمْ اِنَّ اللهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ* اِنَّما یَنْهاکُمُ اللهُ عَنِ الَّذینَ قاتَلُوکُمْ فی الدّینِ وَ اَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ وَ ظاهَرُوا عَلى اِخراجِکُمْ اَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَاوُلئِکَ هُمُ الظّالِمُونَ[ممتحنه/8-9] خدا شما را از نیکى کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانى که در راه دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهى نمى ‌کند؛ چرا که خداوند عدالت ‌پیشگان را دوست دارد* تنها شما را از دوستى و رابطه با کسانى نهى مى ‌کند که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از خانه هایتان بیرون راندند یا به بیرون راندن شما کمک کردند و هر کس با آنان رابطه دوستى داشته باشد ظالم و ستمگر است .»

یا در آیه دیگر این‌گونه می‌فرماید: «وَ إِذْ أَخَذْنا میثاقَکُمْ لا تَسْفِکُونَ دِماءَکُمْ وَ لا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ[بقره/84] و هنگامى را که از شما پیمان گرفتیم که خون هم را نریزید؛ و یکدیگر را از سرزمین خود، بیرون نکنید. سپس شما اقرار کردید؛ (و بر این پیمان) گواه بودید.» خداوند متعال در این آیه اجتناب از وطن را به عنوان یک پیمان الهی ذکر می‌کند.

مگر خداوند در قرآن چند جای به یک محلی که سرزمین انسان و بوده قَسَم یاد کرده؟ قرآن بخوانید، حدیث بخوانید، تاریخ بخوانید، جغرافیه بخوانید، سیاست بیاموزید، ترفند های سیاسی بدنام کننده های استخباراتی را تشخیص دهید. اگر اجنت نیستید و اگر مأموری از سوی طالب و داعش نیستید. با خواندن این نوشته و نوشته های دیگر از ملت تان معذرت بخواهید.

بدانید که خراسان پیشینه‌ی پرباری در حرکت ها و زنده‌گی های مدنی و روش های انسانی داشته است. شکوه تاریخ خراسان نه در این زمان پیداست و نه در زمانه های بعد. خراسان مهد روشنایی های نورین بوده نه کارگاه آدم‌كُشی. ما که خراسان می‌گوئیم هدف ما بلادی با قدامت هزار ها سال پیش و سرزمینی با نام های آریانا و‌ خراسان و مردم مدنیت پرور آن است نه داعش پرور.

 

خراسان در آثار پیشینیان:

  • در معنی واژه خراسان، فخرالدین اسعد گرگانی در مثنوی ویس و رامین خود چنین می‌نویسد:

 

خوشا جای ابر و بوم خراسان
 
درو باش و جهان را می خور آسان
زبان پهلوی هر کاو شناسد
 
خراسان آن بود کز وی خور آسد

 

خور آسد پهلوی باشد خورآید
 
عراق و پارس را خور زو بر آید
خور آسان را بود یعنی خور آیان
 
کجا از وی خور آید سوی ایران
چو خوش نامست و چه خوش آب و خاک است
 
زمین وآب وخاکش هر سه پاک است
  • • ناصر خسرو قبادیانی بلخی گوید:

 

مرا مکان به خراسان زمین به یمگان است
 
کسی چرا طلبد در سفر خراسان را
  • • جامی گوید:

 

هرجا که رفت زورق حافظ به بحر شعر
 
جامی سفینه تو به دنباله می‌رود
نظم تو می‌رود ز خراسان به شاه فارس
 
گر شعر او ز فارس به بنگاله می‌رود

 

بابر در تزک بابری می‌گوید:

«هندوستانی غیر هندوستانی را خراسانی گوید. چنانچه عرب، غیر عرب را عجم گوید، و در میان خراسان و هندوستان دو بندر است یکی کابل و دیگر قندهار…»

  • ابن بطوطه در سفرنامه خود گوید:

«همه خارجیان را در هندوستان خراسانی می‌خواندند».

خراسان سرزمینی پروراننده‌ی بزرگ‌ترین و‌ نام‌آور ترین ها روزگاران علم و معرفت بوده که تو از آن بی خبری.

 

فردوسی در ۳۲۹هجری قمری دهکدهٔ پاژ، طوس، خراسان به دنیا آمده و اصلیت او از خراسان می‌باشد، و یکی از بزرگ‌ترین شاعران ایران باستان است. که از آثار او می‌توان به شاهنامه اشاره کرد.

افراد مشهور خراسان: 

  • ابوعلی سینا بلخی
  • جلال الدین محمد بلخی
  • خواجه عبدالله انصاری هروی
  • ابوریحان بیرونی
  • سنایی غزنوی
  • ناصر خسرو قبادیانی بلخی
  • عنصری بلخی

صوفیانی که در دورهٔ کنونی بیشتر شناخته شده‌اند:

  • فاضل تونی
  • میرتونی
  • فریدالدین عطار نیشابوری
  • بایزید بسطامی
  • ابوالحسن خرقانی
  • ابوسعید ابوالخیر
  • خیام نیشابوری
  • کمال الملک
  • مولانا

پس بدانید که نه می‌دانید. این ها اختصاری از صد ها آراسته‌گی و زیبایی و سربلندی سپیدار سرکش سوی سپهر است که من به کمک حافظه و‌ گوگل به شما آوردم.

مردم پارسی گوی من، سرزمین پارسیان، افغانستان امروز که سلاطین جابر و تر سو کوچک اش ساختند و خراسان پهناور دی‌روز و خراسانیان هرگز تروری‌ست نیستند بل گل های سَرِ سبد ترقی و تعالی هستند. در گل‌ستان زیبا، گنده های خود رو زیاد اند‌‌ که هر روز چون تویی سر بلند می‌کنند اما زود لگد مال می شوند.

وطن دوستی امر اخلاقی و دینی من و‌ تست اگر اولاد آدمی. تو باید یاد بگیری و امثالان و هم‌سالان تو باید یاد بگیرند که دین در مورد وطن چی‌ می‌گوید، اخلاق در مورد وطن ‌و وطن دار چی می گوید. این جا بخوان تا بدانی که وطن چیست؟ و‌ کسی را به داعشی شدن که رخ دوم طالب است تشویق نه کنی.

 

محمد احمدیان وطن دوستی از منظر سنت پیامبر (ص) را چنین دسته بندی می کند:

«چهار محور ملیت و قومیت، زبان، نژاد، رنگ و وطن است، و این علاقه یک علاقه درونی است که جزء فطرت لاینفک انسان است؛ و اسلام آمده است تا ضمن هدایت، آن را پرورش دهد. این علاقه و محبت در سیره ی رسول اکرم ( ص) به چشم می خورد و در احادیثی این احساس درونی را اظهار می کند، هنگامی که پیامبر اکرم (ص) از مکه به مدبنه هجرت می کند؛ اگر چه این هجرت یک هدف والای دینی، و هدف دعوت و رساندن پیام رسالت و ایجاد عدالت اجتماعی بود، ولی این رسالت مهم مانع بروز علاقه به وطن و اظهار درونی او نشد و چنین فرمود:

” ما أطیبُک من بلد و احبک الی، و لو لا أن قومی أخرجُونی منک ما سکنتُ غیرک ” [۱]

” هیچ سرزمینی محبوب تر و پاک تر از تو ( ای شهر مکه) نزد من وجود ندارد. و چنان چه قوم من، مرا بیرون نمی کردند، غیر از تو جای دیگری را برای سکونت انتخاب نمی کردم.”

و در روایتی دیگر با همین محتوا و الفاظی ظریف تر و لطیف تر، عشق و علاقه خود را به وطن و محل پرورش خود اظهار می دارد.

” والله إنی أعلم إنک أحب بلاد الله الی قلبی، و لو لا أن أهلک أخرجُونی منک ما خرجتُ “[۲]

” به خدا قسم تو ( ای مکه) محبوب ترین سرزمین خدا در دل من هستی، و اگر شهروندان مکه مرا بیرون نمی کردند؛ هرگز تو را ترک نمی کردم.”

چنین اظهاری ریشه در قلب انسان دارد و چیزی است که هر فردی صاحب درک و شعور، از آن مطلع تست و قابل پنهان کردن و پوشاندن نیست. چون وطن انسان همانند مادر ی است، که انسان از هنگام تولد تا روز مرگ نیز در آن آارم می گیرد.»

آقای احمدشاه!

تاریخ طولانی تاجیک تباران و فارسی زبانان که تو با نابخردی به داعش پیوند شان می‌دهی تاریخ اسطوره و قلم است و تاریخ شاهنامه هاست و تاریخ ابومسلم هاست و تاریخ تمدن های هرات و غور و بلخ و پامیر و کاپیسا و کابل و تا جایی که دیروز از آن تاجیکان بود و است که درک یا تحمل آن برای تو و باداران تو قابل تحمل نیست. تو نه به ارزش مقاومت می فهمی و نه مقاومت منتظر است که نزد آدم های بی هویتی چون تو بیاید و تو جنبش جور کنی…داعش اصلی تو و نکتایی داران هویت فروش هم‌چو تو در غرب بسیار اند.

آقای نجیب روشن آن دزد با پشتاره‌یداراییهایرادیوتلویزیونملیافغانستانهمکهنهمی‌دانمدربرگشتازهویتشانچیچیزیراانتظاردارند؟درچرندیبهنامسازهاورازهاعلیهملتایستادهاندوبرضدمقاومتسخنانیمی‌گویندودردفاعازاصطبلیقراردارندکهشایدآن‌جاپروردهشدهباشند. ایشانباترفندیادگرفتهازکلاهبازاندرغرب،کرزیبیسوادواحمقرافریبدادهوباگرفتنگویافرمانِمصرفدستبازازبودجه‌یرادیوتلویزیونصدهامیلیونسرمایهرادزدیدند. باساختنگذاشتنچندتختهپهلویهمنامیبرایاستودیوگذاشتند و در عوض جیب های خود و شرکای شان را از پول بی پرسان ملت سرازیر کرده و فرار کردند. وقتی دادستانیکُل با سند و دزد با پشتاره گیرش آورد،خود را به دامن کرزی آن دزد و خاین کلان انداخت و پابوسی او را کرد و او یعنی کرزی پلید بی شرمانه حتا در صحبت تلویزیونی خود گفت که او برای آقای نجیب روشن اجازهی عدم تحویلی عواید رادیوتلویزیون ملی به حساب ۶۰۰۱واردات دولت را داده بود. کاری که هرگز سندی نه داشت و اگر هم داشته باشد مطابق احکام قانون باطل و خلاف قانون اساسی و خلاف صلاحیت های رئیس جمهور است واولین باری بوده که در تاریخ کشور یک زمامدار خاین مرتکب چنین خیانتی می شود. نه می دانم روز بازپرس از این ها چی وقت میرسد. تمام تاریخ افغانستان را حتا در زمان بدترین شاهان بخوانید چنین حکمی از هیچ یک شان صادر نه شده با چنان رذالت. من فکر میکنم کرزی یا برادرش یا خسربره اش شریک جرم آقای نجیب روشن بود. همکاران رادیوتلویزیون ملی اندازهی در آمد روزانهی آن را در آن زمان ها خوب میدانند. البته آن مصرفِ بی پرسان از عواید فورانی رادیوتلویزیون ملی جدا از مصارف بودجهرسمی بوده است. طالب دوسیه های بایگانی دادستانی را ملاحظه کند آن همه اسناد را می یابد.

آقای نجیب روشن :

شما ها هیچ آبِ رویی نه دارید نزد کسانی که از اعمال تان و اختلاس تان و کارکرد های تان در آنجا خبر دارند. اکر در گذشته ها حتا اکر کرزی احمق همان بودجهی عادی و انکشافی رادیوتلویزیون ملی به صورت دقیق مصرف می کرد وصلاحیت را برای پشینیان شما می داد، حالا تعمیر های نیم کارهی سی سالهی استودیو ها تکمیل می شدند که بخش بیشتر مواد ساختمانی آن طبق روایتی توسط یکی از رؤسای عمومی قبل از شما دزدیده شده و توسط آن ها خانهی شخصی خود را اعمار کرده است. والله العلم. شما که دزد نکتایی دار عصر غربی بودید، حالا طالب و داعش نکتایی دار عصر آمریکایی شدید و به مقاومت ملی مردم تمسخر می کنید. تاریخ مبارزات آزادیبخش ملت ها را بخوانید بعد میدانید که چی میشود. مقاومت گپ ساده‌ای نیست که به تمسخر شما دزدان رنگ ببازد. دارایی های ملی توسط شما ها و همه دزدانی که بدون حس تعلق از هر قوم و تبار با شما ها و کرزی و غنی شریک بودند‌ ‌و بودید به یغما بردید. فکر نه کنید شما از رادیوتلویزیون بر آمدید و اسنادی به جا نگذاشتید، دزد نابلدی بودید.‌

دیگر به آدرس مقاومت ملی سخنی نه رانید تا مجبور نه شویم و جُل و پوستک زیادی از گندیدهگی های تان را آفتابی نه سازیم. بدرود

 

مقاومت دیر یا زود پیروز می‌شود انشاءالله.‌

 

Sent from my iPad