ريشه هاي داخلي بحران افغانستان پنهان نگهداشته شده است. دولتمردان افغانستان به طور معمول از پذيرش مسئوليت هاي ادامه جنگ و ناامني خود داري مي کنند. فرافگني هاي دولتمردان افغانستان بهانه اي است که براي اينکه علت هاي اصلي بحران را بپوشانند. تجارت بزرگ مافياي مواد مخدر، غصب زمين هاي دولتي، پولشويي، استخراج معادن کشور، تجارت غير قانوني سلاح، جنگ هاي استخباراتي کشورهاي منطقه، تلاش براي تسلط بر منابع طبيعي و...
از جمله عوامل ادامه جنگ در افغانستان به شمار مي روند. بدون درنظرداشت اين عوامل، فهم جنگ و بحران افغانستان غير ممکن است.
صدها ميليون دالر براي مبارزه با مواد مخدر در افغانستان به مصرف رسيد، اما هيچ نشانه اي از کاهش کشت و قاچاق مواد مخدر به چشم نمي آيد. در عوض، به خاطر آلوده شدن ميليونها افغان به مواد مخدر، مصرف داخلي کشور به شدت بالا رفته است. تصور اينکه هزاران معتاد در مرکز شهر کابل تجمع کنند و مواد مخدر مورد نيازشان به راحتي تامين شود، بدون اينکه نيروهاي امنيتي و پوليس در جريان باشد، ساده لوحانه خواهد بود. همان گونه که تصور مبارزه موثر با کشت و قاچاق مواد مخدر با وجود خلاء هاي امنيتي و قانوني در ولاياتي که کشت کوکنار در آن جريان دارد، نادرست است.
استفاده از پوشش اعتقادي و دين براي جنگ افغانستان يکي از شگردهاي ظريفي است که براي مردم عادي استفاده مي شود. در غير آن، بر کسي پوشيده نيست که جنگ عليه دولت افغانستان و کشتار شهروندان مسلمان و متدين و حمله بر مساجد و مدارس هيچ گونه توجيهي نمي تواند داشته باشد. کشيدن نقاب دين و استفاده از اعتقادات مردم براي قانع ساختن آنها براي جنگ مسلحانه عليه دولت، عمدتا براي نگه داشتن منابع اقتصادي و عوايد کلاني است که از بابت کشت و قاچاق مواد مخدر و ... به دست مي آورند.
جالب اين است که مقامات امنيتي دولت در گذشته، بارها هشدار داده اند که شماري از مقامات دولتي در ناامني ها و گسترش قاچاق و کشت مواد مخدر دست دارند، و تهديد کرده بودند که ليست هايي دارند و آن ليست ها را به نشر خواهند رسانيد. اما همه آن تهديدها با سکوت همراه شدند و ليستي بيرون نيامد. در عين حال بسيارند کساني که در هنگام ورود به افغانستان و تصدي پست هاي دولتي، حتا پولي براي اجاره کردن يک خانه نداشتند، اما حالا هر کدام صاحب شرکت ها و خانه هاي مجلل و موترهاي زره و دو و دستگاه عريض و طويلي هستند. بسيارند وکلا و سناتوراني که در ابتداي وجود شان در شوراي ملي يک موتر عادي براي رفتن به ساختمان شوراي ملي را نداشتند و اکنون هر کدام صاحب ميليونها دالر پس انداز در داخل و خارج از کشور هستند.
بحران افغانستان اگر ريشه هاي اعتقادي داشته باشد، بايد در مدارس و دانشگاه ها و دارالافتاء ها حل و فصل گردد. ولي اين بخش اعظم اين بحران به خاطر تسلط بر منابع و منافع مادي است و به همين جهت نيز راه به جايي نمي برد. کشورهاي خارجي نيز در اين صورت به سادگي مي توانند از باندهاي مافيايي براي پيشبرد اهداف خود استفاده نمايند.
افغانستان براي بيرون رفتن از اين بحران، بيش از هر چيزي به نگاهي ژرف به درون و عوامل دروني بحران زا در کشور نياز دارد. جنگي که اکنون بر سر منابع طبيعي از جمله معادن در گرفته است، جنگي که بر سر تسلط بر عوايد گمرگ ها در ميان جناح ها جريان داشته است، جنگي بر سر عوايد ناشي از قاچاق و کشت مواد مخدر در جريان است، از جمله عوامل اصلي جنگ در افغانستان است.
اينها مي توانند در شکل گروه هاي مذهبي و مخالفت هاي مسلحانه با پشتوانه ديني و استفاده از احساسات مردم رخ بنمايانند ولي حقيقت تلخ اين است که عوامل اصلي ريشه در جاهايي ديگري دارند.
- محمد رضا هویدا