جهان را با هرنگاهی که مطالعه کنیم، غیر از نکویی چیزی برای انسان نداشته است. کما این که در نگاههای داوری اختلافاتی وجود دارند. ما مسلمانان معتقدیم که خداوند خودش اهمیت آب را به کرات در قرآن تذکر داده.
و انزلنا من المعصرات ثجاجا. یا در برابر خواست قوم موسی علیه السلام فرمود: فقال لهم ناقة الله و سقیاها. بشر و همه زندهجان ها، نباتات، حیوانات، کویرها محتاج آب اند. آبی که یک لحظه نه بودش قیامت است. در این احوال بوده که بشر فقط اهمیت آب را میداند. با وجود احکام صریح قواعد ادیان ابراهیمی و قوانین وضعی، بشر اما، در نظر نه دارد تا از قدرت ویرانگری هیولایی خود دست بردار و به حفظ داشته های خدا داد همت ورزد. زمین و زمان و آسمان و آفتاب و ماه از دست بشر در راحتی نیستند. همان گونه که خودش هم هیچگاه راحت نه بوده. خداوند بنده را بر اهمیت دادن به آب ۶۳ بار مستقیم و بار بار هم غیر مستقیم خطاب میکند. و اشربو= بنوشید. ولی در کنار آن میگوید ولا تسرفو… اسراف نه کنید. پیامبران همه ادیان امت های شان را به ارزش آب متوجه ساختند. داستان پیدایش آب در جزیرهی خشک و کویر عرب زیر پای سلیمان ع و سرگردانی بیبی هاجر مادر مان در کوه های صفا و مروه، در عصر روان توجه به آب زیاد شده و همه منتظرند که فاجعهی جنگ آب مثلاً در زمان خشکسالی ها سوریه چهگونه بود؟ بارک اوباما سال های پیش در دوران ریاست جمهوری اش صحبت تقریباً خشنی با بیبیسی انجام داد و سنا و وکلای کشور را به بیتفاوتی نسبت به مشکلات اقلیمی متهم کرد، ترامپ اصلاً آن را داستان کودکانه خوانده و از پیمان نظارت برکاهش گاز های گلخانهی خارج شد. ترکیه با ساختن سد بزرگی برای تذخیر آب، عنوان جنگآور جنگ آب با سوریه و ایران شناخته شد. ایران افزون بر تقابل های چند جانبهی جنگ برون مرزی آبی، در داخل هم درگیری ها لفظی و رسمی میان استانی داشت. آقای فوکویاما دانشمند آمریکایی چهار سال پیش در کنفرانسی منعقدهی امارات احتمال جنگ ایران بر سر آب را مطرح کرد. و از این نگرانی ها زیادتر. در افغانستان که دارای منابع غنی آبی است، نظام های مسئولی وجود نه داشتند تا اهمیت آب را درک کرده و به مهارسازی آب ها کشور بپردازند. اختلاف حقآبههای افغانستان با همسایه دور درازی دارد. در پنجاه سال پسین اصلاً تمام آب های افغانستان یکسره به ایران و پاکستان سرازیر شدند. افغانستان در شمال از دریاهای امو تا کوکچه یا هر ذخیرهی دیگری غیر از ویرانی آب چیزی نه دید. سواحل دریای آمو منتهی به مرزهای افغانستان هرگز از سوی نظام های افغانستان تحکیم نه گردید. منابع سرچشمهیی آب ها هرگز دیدهبانی نه شدند. دریا های پنجشیر، کابل، هلمند، لوگر و کنر و هریرود ووو… هرگز کاری را نه دیدند. فرسودهگی سدهای آب در همه کشور قابل اندیشه اند. به خصوص سد بزرگ آب در شهر پلخمری استان بغلان که از چهل سال به اینسو، دلهرهی شکستن آن خواب از چشمان مردم ربوده است. در امتداد مرزهای آمو دریا افزون بر آن که ما هیچگونه استفادهی بهینه از آب آن نه داریم، در میانه های آبخیزی ها و طغیان رودخانهیی سالانهی آن هزاران هکتار از اراضی خود را نابود میبینیم. چون سواحل تحکیم شده نه داریم. بحثهایی که این روز ها در مورد حقابهی ابران از افغانستان مطرح اند، دروغ های ساخته شدهیی بیش نیستند. نه جمهوری ها غنی فراری و کرزی خاین و نه حکومت طالبانی اندیشهی برای این کار نه دارند. چون آب بی دریغ به طرف ایران روان است. مگر عقل کوری هم که داشته باشیم، درک میکنیم، طالب بخشی از برنامههای منفعتی ایران در افغانستان را تأمین و پاسداری میکند. چهگونه ممکن است طالب در برابر تقاضای ایران ایستاده شود و گویا واریزی سهم آب ایران را از قول متقی مربوط به اوضاع جوی و بازندهگی ها بداند؟ ایرانی که سفارت طالبانی در کشورش را پذیرفته، سال ها طالبان را حمایت های لوژستیکی و مالی و برنامهیی کرده، اهداف خود در افغانستان با استفاده از جنگ طالبانی در افغانستان نه تنها حفظ کرده، که آن را گسترش هم داده است، چهگونه میخواهد از هر چیز برای هرچیز به نفع خود سود بجوید و خودش را تشنهکام نشان دهد؟ این بازی های اوپراتیفی اند که برای تغییر اذهان مردم افغانستان سازمان داده شده است. گفتار های واکنشی وکیلی از مجلس ایران تنها مظهر ارادهی توافقی میان طالب و ایران است و بس. پیشکشیدن مصرف بلند آب مهاجران افغانستان که آغا وکیل آن را ده میلیون خواند، تنها مصرف داخلی دارد و مرارتآوری به مردم افغانستان. مگر این مردم مهاجر سال ها نیست که در ایران اند؟ مگر این مردم مهاجر ما، چرخ های اساسی ساختار ایران مدرن را به دستان پرآبلهی خود شان نه گذاشته اند؟ مگر هر خشت و ساختمان نیازمند به آب از آب های خداداد و بیپرسان آب های افغانستان در ایران نیست؟ مگر در هشت سال جنگ عراق با ایران، افغانستان ایران را سیراب نه کرده بود؟ نه در کنوانسیون های بینالمللی نظارت اقلیم و آب و نه در اصول اخلاق و دین و نه کتیبههای به جا مانده از ظالم و مظلوم در جهان نه دیده ایم که عامل مهاجرت وسیلهی اعمال فشار بر ملت ها برای جزیه گیری هر چیزی، به شمول آب باشد. سخنان وکیل مجلس ایران، با آن کراهیتی که ایراد کرد، نشان میدهد که جنگ ایران با افغانستان بر سر آب بالا میگیرد. جنگ آب، ساخته شده در توافقات پنهان آمریت ایران و مادونیت طالبان برای مزدوری به ایران است و عملی میشود، مگر نه، با طالب که با مهاجر افغانستان در ایران. در بحبوحهی غوغا های پسا آزار و اذیت مهاجران افغانستان که گروهی از مردم بیچارهی ما قربانی خواهند شد و گروه دیگری هم وسیلهی پرده پوشی توافقی طالبان با اطاعت از ایران و آخوند های آن.
نوشتهی محمدعثمان نجیب
Sent from my iPad