چنانچه نیروی انسانی به وسیله آخرین روش و تکنولوژی ها تجهیز نشده نباشد، تجارت مدرن قادر نخواهد بود تا در دنیای تجارت به شکل موثری عمل کند.این مسئولیت مدیریت منابع انسانی است که نیروی کاری را به شکل صحیحی تربیت کند ونیاز های اساسی جهت نیل به مزیت رقابتی را برای منابع انسانی برآورده سازد.
انسان بخش مهمی از هر سازمان است اما تغییرات اخیر در دنیای کسب و کار ، جهانی سازی ،دگرگونی عادات و ذائقه مشتریان، فنون جدید تولید ، بشر را در محیط سازمانی با انواع مختلفی از مشکلات روبرو کرده است.جهت مقابله با این وضعیت ،مدیران امروز منابع انسانی با معضلات گوناگونی مواجه هستند از جمله اینکه چگونه می توانند بهترین مدیریت را اعمال کنند و این مسائل و معضلات را با روشهای برگزیده حل کنند.کلیه سازمان ها باید منابع انسانی شان را از منظر محیط جهانی یا موقعیت بازار اداره کنند تا از توان رقابتی شدن اطمینان حاصل نمایند.مدیر منابع انسانی باید چارچوب کاری را ایجاد نماید که به شکل انعطاف پذیری نیروهای کاری را تربیت نموده وبرای رشد و پیشرفت آماده کند.
اولویت برای منابع انسانی در آینده چه باید باشد ؟
از آنجایی که عوامل بسیاری در وظایف مدیران منابع انسانی دخیل هستند، و این فعالیت ها دائما در حال تغییرند، پاسخ به این سوال بسیار مشکل است.با ملاحظه چنین وضعیتی،بخش مدیریت منابع انسانی سازمان نیز پیوسته در حال تغییر می باشد
بعلاوه برخی از محققان خاطر نشان کرده اند اغلب چالش های منابع انسانی در قرن 21 مربوط به حفظ کارمندان ،نیروی کاری چند فرهنگی ، نیروی کاری زنان ،ارتقاء کارکنان ،تغییرات تقاضای دولت ها ، تکنولوژی ،جهانی سازی و ابتکار در فرایند تغییر می باشد.
پژوهش های فدراسیون جهانی اتحادیه مدیریت کارکنان تصریح می کند 10 معضل مهم در حوزه پرورش نیروی انسانی شامل: بالندگی رهبری،اثربخشی سازمان ، مدیریت تغییر ،جبران خدمت ، بهداشت و ایمنی، حفظ کارکنان ،یادگیری و پرورش ،برنامه ریزی موفقیت ، به کارگماری( استخدام و مهارت کارگران )می باشد.لیز وبر(2009) خاطر نشان کردکه مهمترین چالش منابع انسانی در کسب و کار ، بیکاری است.اغلب مالکان و مدیران با این مشکل روبرو هستند. ممکن است این انتظار شغل ، مربوط به چندین دلیل باشد که شامل ابهام اقتصادی ،بی ثباتی شغل کارمندان و اثربخشی پایین منابع انسانی باشد.از نظر Decenzo و Robins (2000) و Dessler مهمترین معضل مدیریت منابع انسانی تکنولوژی ،اقتصاد الکترونیکی، تنوع نیروی کار ،و جهانی سازی و ملاحظات اخلاقی سازمان است که ممکن است مستقیما یا غیر مستقیم بر سازمان و توان رقابتی آن تاثیر بگذارد . به ویژه با پیشرفت تکنولوژی کارمندیابی،تربیت و پرورش و کارایی شغلی در حوزه وسیعی مطرح می شود.
ما می توانیم این مسائل را از جهانی سازی به عنوان نخستین چالش هایی که مدیریت منابع انسانی با آن روبرو است،نتیجه گیری کنیم .جهانی سازی به معنای جریان فعلی کالاها و خدمات ،سرمایه،ایده ها، اطلاعات و انسان است.در دنیای تجارت مدرن ،جایی که هردو رقبای بومی و خارجی سعی در تسخیر حداکثر بازار را دارند، وارد کارزار می شوند.به هر حال ، بدون منابع انسانی هیچ کدام ارزشی نخواهند داشت.چرا که یک نیروی کاری دانش آموخته و ماهر در دستیابی به رقابت بر سایرین به شرکت کمک می کند و همچنین سازمان را قادر می سازد تا با بازار خارجی رقابت کند و نه تنها در بازارهای داخلی، بلکه در سایر بازارهای خارجی سرمایه گذاری کند.بنابراین کلیه مدیران استراتژی های چندگانه ای در بالندگی و حفظ منابع انسانی دارند ، چرا که نیروی انسانی منبعی است که سازمان را در حوزه جهانی شدن یاری می رساند.
تکنولوژی
چالش دیگر مدیریت منابع انسانی ، تکنولوژی است .تکنولوژی به معنای راه و روش زندگی و کار است.این شیوه ها به وسیله فناوری های نوین تغییر پیدا کرده اند.تکنولوژی اطلاعات نیز همه چیز را دستخوش تغییر کرده است.البته منظور ، اطلاعات و ایده هایی است که برای اقتصاد ضروری است.اقتصاد دارای مقادیر عظیمی از سرمایه هایی است که در دست مردم جابجا می شود.سرمایه های دیگری نیز وجود دارد که به صورت فیزیکی توسط مردم مالکیت می شود اما منابع انسانی به عنوان دارایی حیاتی ، مالکیت واقعی ندارد.تنها شیوه توسعه و حفظ این قبیل منابع ایجاد محیطی است که آنها را وادار به تلاش می کند تا در سازمان باقی بمانند و این مساله مهم برای مدیران منابع انسانی است.
تجارت الکترونیکی
تجارت الکترونیکی یعنی اینکه فعالیت های تجاری از طریق اینترنت انجام شوند. اینترنت شالوده روش تجارت نوین است. اینترنت توقعات مشتریان را درباره تسهیلات،سرعت،قیمت و خدمات متحول کرده است.اکنون تجارت آنلاین چالش عمده مدیریت منابع انسانی است و مدیران استراتژی های چندگانه ای را برای کنترل کسب و کار الکترونیکی به کار گرفته اند.
این قبیل مدیران تلاش می کنند منابع انسانی را که توانایی جذب، انگیزش و حفظ و خدمت رسانی به اکثریت مشتریان را در حد امکان دارا می باشند به خدمت بگیرند و پرورش دهند.
تنوع نیروی کار
چالش دیگر گوناگونی نیروی کاری است .این گونه تنوع به این معنی است که مدیریت موثر نیروهایی که از زمینه های مختلف هستند باید همراه با احترام به مذهب ، فرهنگ ،نژاد و جنسیت آنها باشد.
دراین دنیای پیشرفته تجارت ،سازمان ها فعالیت هایشان را در ممالک مختلف انجام می دهند..اکنون سازمان های چند ملیتی راهبردهای مختلفی را برای رقابت در بازارهای خارجی به کار می گیرند.از این منظر، جهت مدیریت موثر اینگونه منابع انسانی متنوع ، سازمان های صنعتی سیاست ها و روش ها ی مختلفی را در فرهنگ و محیط های گوناگون اتخاذ می کنند.
معضلات مختلف و حیرت آور دیگری نیز وجوددارند که شامل محیط سازمانی ،مسائل اختلافات اکولوژیکی، بی ثباتی سیاسی و اقتصادی ، مشکلات کارمندان و نو آوری های فناوری در فعالیت های تجاری هستند.
پیش از این (2005) با توجه به نظرmacky و Johnson (2003) امروزه در سازمان های جدید تنوع کارکنان مساله بزرگی شده است ، ازقبیل تغییر پذیری کارگران ، فشارهای سیاسی ،سرمایه گذاری و تبادل اطلاعات نیز به همراه مبادلات جاری نیز همگی از جمله چالش های جدید هستند.
اکنون برای غلبه بر این مشکلات به وسیله مدیریت منابع انسانی چه باید کرد؟مدیریت نیروی انسانی نیاز دارد این تغییرات را به وسیله اطمینان از این که سازمان کارمندانی با دانش کافی و مهارت های مورد نظر و توانایی ایجاد فرهنگی که شرکت را به سمت تغییرات حرکت می دهد ، پیاده کند.با پیشرفت تکنولوژی دنیا ماهیتا جهانی می شود. جهانی شدن مستلزم یکپارچگی بازار است و افراد، ممالک و شرکت ها را قادر می سازد تا آزادانه در اطراف دنیا حرکت کنند. هر چیزی قابل دسترسی است ، بدون هیچ زحمتی . جهانی سازی سازمان را مجبور کرده است تا بیش از پیش رقابتی شود و بیشتر پیشرفت کند .تکنولوژی سازمان های مدرن را از مدیریت سنتی آزاد کرده است و به منظور ارتقا قابلیت رقابتی ، سازمان ها به تلاش بیشتری نیاز دارند تا در بازار جهانی جایگاه خود را حفظ کنند.
به عقیدهZanko (2003) رابطه کارمندان و کارفرما نیز چالش بزرگی برای مدیریت منابع انسانی است .قراردادهای روانشناختی نادرست می تواند موجب بروز مشکلات سازمانی شود ، از قبیل درماندگی ، عدم اعتماد، خشم و مسائل حقوقی .
مسئولیت مدیر منابع انسانی این است که که کارمندان را متقاعد کند آنها ارزشمند هستند و برای شرکت اهمیت دارند .قائل شدن اهمیت پایین نسبت به کارکنان ممکن است منجر به مشکلات سازمانی شود.مدیر مسئول غلبه بر هرگونه احساس منفی است که از سوی کارکنان ناشی می شود. پایداری محیط مناسب و ارزشهای درونی برای سازمان و کارکنان بسیار تعیین کننده است.آنها نیاز دارند که یکدیگر را به خوبی درک کنند و تعهدات احساسی یکدیگر را برآورده سازند.برخی مسائل داخلی ممکن است میان روابط کارکنان و کارفرما بی ثباتی ایجاد کند، اما مدیریت باید این رویدادها را ملاحظه و اداره کند. اخلاقیات درون سازمان مسئله بزرگی است ، تمرکز بر اخلاق موجب می شود سازمان سازگارتر شود.اخلاقیات کارایی سازمان را بالا برده و پشتیبانی می کند و به واسطه ارتقاء محیط روانی و اجتماعی در حصول اهداف یاری می رساند.
از سوی دیگر رویه های منابع انسانی از قبیل استخدام، آموزش پرورش و ارتباطات سازمانی ممکن است تاثیرات عمده ای بر موفقیت سازمان داشته باشد.با پیشرفت فرهنگ سازمانی صحیح ، مدیریت می تواند بر مشکلات غلبه نماید ، زیرا فرهنگ برچسب سازمان است که شرکت را به سایر مردم معرفی می نماید.فرهنگ خوب تنها وقتی می تواند ماندگار باشد که طبق هنجارها عمل شود.
اکنون وظایف اصلی مدیر منابع انسانی را در برخورد با مسائل در نمودار زیر نمایش می دهیم
عمده ترین مشکل و وظایف مدیران منابع انسانی در زیر نمایش داده شده است .مدیران می توانند با تمرکز بر وظایفشان بر مشکلات فائق شوند.گفته می شود چنانچه آنها وظایفشان را به خوبی انجام دهند بر مشکلات چیره شده اندو مدیران استراتژی هایی را که انعطاف پذیر هستند و نیروی کاری را پرورش می دهند به کار می گیرند.بنابراین می توانند برای بهبود سازمان کار کنند.
وظایف مدیریت منابع انسانی در قرن بیست ویکم
راه حل های ممکن جهت رقابتی تر شدن در قرن بیست ویکم به وسیله مدیران منابع انسانی
توصیه ها
• در دوران کنونی اغلب سازمان ها در سطح جهانی با درنظر داشتن چالش ها و پیامدهای فوق ، برای کسب بهترین آوازه رقابت می کنند.مدیران منابع انسانی مسئولیت پرورش کارمندان جوان و تدارک بهترین دستمزد را به عهده دارند تا در عوض آنها تعهد و وفاداری شان را نشان دهند.
• تکنولوژی همه چیز را در سطح وسیعی تغییر داده است .روشهای تولید ، مراحل گزینش، تکنیک های آموزش، تجهیزات جدید و تکنولوژی باید به وسیله سازمان خریداری شوند و آموزش لازم برای کارمندان جوان و تحصیلکرده مهیا شود.
• به خاطر داشته باشید برای غلبه بر این مشکلات مفهوم مدیریت منابع انسانی برای آمادگی انسان های ماهر و مدیران در سطح جهانی پیاده سازی می شود. این روند جهانی شدن در برخی حوزه ها می تواند محدود تر باشد.
• مدیران باید برنامه ریزی منابع انسانی را که بر اجزای دیگر سازمان از قبیل استراتژی های سازمان ، اهداف ، سبک سازمان و برنامه ریزی سازمان متکی هستند ،اجرا و پیاده سازی نماید.
• بحث عمده دیگر تنوع نیروی کاری است.مدیر منابع انسانی مسئول استراتژی هایی است که کارمندان رادر سطح جهانی متناسب می کند بعلاوه مدیر باید توانایی رقابت را در بازارهای بین المللی ایجاد نماید.برای ظهور استعدادهای کارکنان مدیران باید دوباره ساختار دهی و مرتب سازی کنند. مانند گزینش ، آموزش و انتقال ، ترفیع ، اخراج ، جایگزینی ، تنزل و تعلیق و جداسازی کارمندا ن.
همانگونه که در بخش های قبل در خصوص چالش ها و پیامد های قرن بیست و یکم مدیران منابع انسانی بحث شد، اولین کار ایجاد ساختار سازمانی درست با مهارت های بین فردی قوی در کارکنان است.همچنین آموزش کارمندان به وسیله آشنا کردن آنها با مفهوم مدیریت منابع انسانی جهانی است از آن جهت که در سطح جهانی بهتر عمل کنند.این مشکلات نظیر گوناگونی نیروی کاری، اقتصاد الکترونیکی، برنامه ریزی موفقیت و رقابت و ... می توانند به وسیله مدیریت به بهترین شکل مدیریت شوند ، در صورتی که از طریق کارمندیابی دقیق ، سیاست های گزینشی ، تقسیم کار ، توانا سازی ، تشویق، آموزش و بالندگی منابع انسانی ، ابتکارات ، حقوق و مزایای مناسب ، مسئولیت پذیری ، دانش مدیریت و سایر وظایفی که نشان داده شده اند عمل شود.به صورت خلاصه هنگامی که نیروی انسانی سازمان با اشتیاق کار می کنند ، با حصول مزیت رقابتی سازمان به راه خود ادامه خواهد داد.
انسان بخش مهمی از هر سازمان است اما تغییرات اخیر در دنیای کسب و کار ، جهانی سازی ،دگرگونی عادات و ذائقه مشتریان، فنون جدید تولید ، بشر را در محیط سازمانی با انواع مختلفی از مشکلات روبرو کرده است.جهت مقابله با این وضعیت ،مدیران امروز منابع انسانی با معضلات گوناگونی مواجه هستند از جمله اینکه چگونه می توانند بهترین مدیریت را اعمال کنند و این مسائل و معضلات را با روشهای برگزیده حل کنند.کلیه سازمان ها باید منابع انسانی شان را از منظر محیط جهانی یا موقعیت بازار اداره کنند تا از توان رقابتی شدن اطمینان حاصل نمایند.مدیر منابع انسانی باید چارچوب کاری را ایجاد نماید که به شکل انعطاف پذیری نیروهای کاری را تربیت نموده وبرای رشد و پیشرفت آماده کند.
اولویت برای منابع انسانی در آینده چه باید باشد ؟
از آنجایی که عوامل بسیاری در وظایف مدیران منابع انسانی دخیل هستند، و این فعالیت ها دائما در حال تغییرند، پاسخ به این سوال بسیار مشکل است.با ملاحظه چنین وضعیتی،بخش مدیریت منابع انسانی سازمان نیز پیوسته در حال تغییر می باشد
بعلاوه برخی از محققان خاطر نشان کرده اند اغلب چالش های منابع انسانی در قرن 21 مربوط به حفظ کارمندان ،نیروی کاری چند فرهنگی ، نیروی کاری زنان ،ارتقاء کارکنان ،تغییرات تقاضای دولت ها ، تکنولوژی ،جهانی سازی و ابتکار در فرایند تغییر می باشد.
پژوهش های فدراسیون جهانی اتحادیه مدیریت کارکنان تصریح می کند 10 معضل مهم در حوزه پرورش نیروی انسانی شامل: بالندگی رهبری،اثربخشی سازمان ، مدیریت تغییر ،جبران خدمت ، بهداشت و ایمنی، حفظ کارکنان ،یادگیری و پرورش ،برنامه ریزی موفقیت ، به کارگماری( استخدام و مهارت کارگران )می باشد.لیز وبر(2009) خاطر نشان کردکه مهمترین چالش منابع انسانی در کسب و کار ، بیکاری است.اغلب مالکان و مدیران با این مشکل روبرو هستند. ممکن است این انتظار شغل ، مربوط به چندین دلیل باشد که شامل ابهام اقتصادی ،بی ثباتی شغل کارمندان و اثربخشی پایین منابع انسانی باشد.از نظر Decenzo و Robins (2000) و Dessler مهمترین معضل مدیریت منابع انسانی تکنولوژی ،اقتصاد الکترونیکی، تنوع نیروی کار ،و جهانی سازی و ملاحظات اخلاقی سازمان است که ممکن است مستقیما یا غیر مستقیم بر سازمان و توان رقابتی آن تاثیر بگذارد . به ویژه با پیشرفت تکنولوژی کارمندیابی،تربیت و پرورش و کارایی شغلی در حوزه وسیعی مطرح می شود.
ما می توانیم این مسائل را از جهانی سازی به عنوان نخستین چالش هایی که مدیریت منابع انسانی با آن روبرو است،نتیجه گیری کنیم .جهانی سازی به معنای جریان فعلی کالاها و خدمات ،سرمایه،ایده ها، اطلاعات و انسان است.در دنیای تجارت مدرن ،جایی که هردو رقبای بومی و خارجی سعی در تسخیر حداکثر بازار را دارند، وارد کارزار می شوند.به هر حال ، بدون منابع انسانی هیچ کدام ارزشی نخواهند داشت.چرا که یک نیروی کاری دانش آموخته و ماهر در دستیابی به رقابت بر سایرین به شرکت کمک می کند و همچنین سازمان را قادر می سازد تا با بازار خارجی رقابت کند و نه تنها در بازارهای داخلی، بلکه در سایر بازارهای خارجی سرمایه گذاری کند.بنابراین کلیه مدیران استراتژی های چندگانه ای در بالندگی و حفظ منابع انسانی دارند ، چرا که نیروی انسانی منبعی است که سازمان را در حوزه جهانی شدن یاری می رساند.
تکنولوژی
چالش دیگر مدیریت منابع انسانی ، تکنولوژی است .تکنولوژی به معنای راه و روش زندگی و کار است.این شیوه ها به وسیله فناوری های نوین تغییر پیدا کرده اند.تکنولوژی اطلاعات نیز همه چیز را دستخوش تغییر کرده است.البته منظور ، اطلاعات و ایده هایی است که برای اقتصاد ضروری است.اقتصاد دارای مقادیر عظیمی از سرمایه هایی است که در دست مردم جابجا می شود.سرمایه های دیگری نیز وجود دارد که به صورت فیزیکی توسط مردم مالکیت می شود اما منابع انسانی به عنوان دارایی حیاتی ، مالکیت واقعی ندارد.تنها شیوه توسعه و حفظ این قبیل منابع ایجاد محیطی است که آنها را وادار به تلاش می کند تا در سازمان باقی بمانند و این مساله مهم برای مدیران منابع انسانی است.
تجارت الکترونیکی
تجارت الکترونیکی یعنی اینکه فعالیت های تجاری از طریق اینترنت انجام شوند. اینترنت شالوده روش تجارت نوین است. اینترنت توقعات مشتریان را درباره تسهیلات،سرعت،قیمت و خدمات متحول کرده است.اکنون تجارت آنلاین چالش عمده مدیریت منابع انسانی است و مدیران استراتژی های چندگانه ای را برای کنترل کسب و کار الکترونیکی به کار گرفته اند.
این قبیل مدیران تلاش می کنند منابع انسانی را که توانایی جذب، انگیزش و حفظ و خدمت رسانی به اکثریت مشتریان را در حد امکان دارا می باشند به خدمت بگیرند و پرورش دهند.
تنوع نیروی کار
چالش دیگر گوناگونی نیروی کاری است .این گونه تنوع به این معنی است که مدیریت موثر نیروهایی که از زمینه های مختلف هستند باید همراه با احترام به مذهب ، فرهنگ ،نژاد و جنسیت آنها باشد.
دراین دنیای پیشرفته تجارت ،سازمان ها فعالیت هایشان را در ممالک مختلف انجام می دهند..اکنون سازمان های چند ملیتی راهبردهای مختلفی را برای رقابت در بازارهای خارجی به کار می گیرند.از این منظر، جهت مدیریت موثر اینگونه منابع انسانی متنوع ، سازمان های صنعتی سیاست ها و روش ها ی مختلفی را در فرهنگ و محیط های گوناگون اتخاذ می کنند.
معضلات مختلف و حیرت آور دیگری نیز وجوددارند که شامل محیط سازمانی ،مسائل اختلافات اکولوژیکی، بی ثباتی سیاسی و اقتصادی ، مشکلات کارمندان و نو آوری های فناوری در فعالیت های تجاری هستند.
پیش از این (2005) با توجه به نظرmacky و Johnson (2003) امروزه در سازمان های جدید تنوع کارکنان مساله بزرگی شده است ، ازقبیل تغییر پذیری کارگران ، فشارهای سیاسی ،سرمایه گذاری و تبادل اطلاعات نیز به همراه مبادلات جاری نیز همگی از جمله چالش های جدید هستند.
اکنون برای غلبه بر این مشکلات به وسیله مدیریت منابع انسانی چه باید کرد؟مدیریت نیروی انسانی نیاز دارد این تغییرات را به وسیله اطمینان از این که سازمان کارمندانی با دانش کافی و مهارت های مورد نظر و توانایی ایجاد فرهنگی که شرکت را به سمت تغییرات حرکت می دهد ، پیاده کند.با پیشرفت تکنولوژی دنیا ماهیتا جهانی می شود. جهانی شدن مستلزم یکپارچگی بازار است و افراد، ممالک و شرکت ها را قادر می سازد تا آزادانه در اطراف دنیا حرکت کنند. هر چیزی قابل دسترسی است ، بدون هیچ زحمتی . جهانی سازی سازمان را مجبور کرده است تا بیش از پیش رقابتی شود و بیشتر پیشرفت کند .تکنولوژی سازمان های مدرن را از مدیریت سنتی آزاد کرده است و به منظور ارتقا قابلیت رقابتی ، سازمان ها به تلاش بیشتری نیاز دارند تا در بازار جهانی جایگاه خود را حفظ کنند.
به عقیدهZanko (2003) رابطه کارمندان و کارفرما نیز چالش بزرگی برای مدیریت منابع انسانی است .قراردادهای روانشناختی نادرست می تواند موجب بروز مشکلات سازمانی شود ، از قبیل درماندگی ، عدم اعتماد، خشم و مسائل حقوقی .
مسئولیت مدیر منابع انسانی این است که که کارمندان را متقاعد کند آنها ارزشمند هستند و برای شرکت اهمیت دارند .قائل شدن اهمیت پایین نسبت به کارکنان ممکن است منجر به مشکلات سازمانی شود.مدیر مسئول غلبه بر هرگونه احساس منفی است که از سوی کارکنان ناشی می شود. پایداری محیط مناسب و ارزشهای درونی برای سازمان و کارکنان بسیار تعیین کننده است.آنها نیاز دارند که یکدیگر را به خوبی درک کنند و تعهدات احساسی یکدیگر را برآورده سازند.برخی مسائل داخلی ممکن است میان روابط کارکنان و کارفرما بی ثباتی ایجاد کند، اما مدیریت باید این رویدادها را ملاحظه و اداره کند. اخلاقیات درون سازمان مسئله بزرگی است ، تمرکز بر اخلاق موجب می شود سازمان سازگارتر شود.اخلاقیات کارایی سازمان را بالا برده و پشتیبانی می کند و به واسطه ارتقاء محیط روانی و اجتماعی در حصول اهداف یاری می رساند.
از سوی دیگر رویه های منابع انسانی از قبیل استخدام، آموزش پرورش و ارتباطات سازمانی ممکن است تاثیرات عمده ای بر موفقیت سازمان داشته باشد.با پیشرفت فرهنگ سازمانی صحیح ، مدیریت می تواند بر مشکلات غلبه نماید ، زیرا فرهنگ برچسب سازمان است که شرکت را به سایر مردم معرفی می نماید.فرهنگ خوب تنها وقتی می تواند ماندگار باشد که طبق هنجارها عمل شود.
اکنون وظایف اصلی مدیر منابع انسانی را در برخورد با مسائل در نمودار زیر نمایش می دهیم
عمده ترین مشکل و وظایف مدیران منابع انسانی در زیر نمایش داده شده است .مدیران می توانند با تمرکز بر وظایفشان بر مشکلات فائق شوند.گفته می شود چنانچه آنها وظایفشان را به خوبی انجام دهند بر مشکلات چیره شده اندو مدیران استراتژی هایی را که انعطاف پذیر هستند و نیروی کاری را پرورش می دهند به کار می گیرند.بنابراین می توانند برای بهبود سازمان کار کنند.
وظایف مدیریت منابع انسانی در قرن بیست ویکم
راه حل های ممکن جهت رقابتی تر شدن در قرن بیست ویکم به وسیله مدیران منابع انسانی
توصیه ها
• در دوران کنونی اغلب سازمان ها در سطح جهانی با درنظر داشتن چالش ها و پیامدهای فوق ، برای کسب بهترین آوازه رقابت می کنند.مدیران منابع انسانی مسئولیت پرورش کارمندان جوان و تدارک بهترین دستمزد را به عهده دارند تا در عوض آنها تعهد و وفاداری شان را نشان دهند.
• تکنولوژی همه چیز را در سطح وسیعی تغییر داده است .روشهای تولید ، مراحل گزینش، تکنیک های آموزش، تجهیزات جدید و تکنولوژی باید به وسیله سازمان خریداری شوند و آموزش لازم برای کارمندان جوان و تحصیلکرده مهیا شود.
• به خاطر داشته باشید برای غلبه بر این مشکلات مفهوم مدیریت منابع انسانی برای آمادگی انسان های ماهر و مدیران در سطح جهانی پیاده سازی می شود. این روند جهانی شدن در برخی حوزه ها می تواند محدود تر باشد.
• مدیران باید برنامه ریزی منابع انسانی را که بر اجزای دیگر سازمان از قبیل استراتژی های سازمان ، اهداف ، سبک سازمان و برنامه ریزی سازمان متکی هستند ،اجرا و پیاده سازی نماید.
• بحث عمده دیگر تنوع نیروی کاری است.مدیر منابع انسانی مسئول استراتژی هایی است که کارمندان رادر سطح جهانی متناسب می کند بعلاوه مدیر باید توانایی رقابت را در بازارهای بین المللی ایجاد نماید.برای ظهور استعدادهای کارکنان مدیران باید دوباره ساختار دهی و مرتب سازی کنند. مانند گزینش ، آموزش و انتقال ، ترفیع ، اخراج ، جایگزینی ، تنزل و تعلیق و جداسازی کارمندا ن.
همانگونه که در بخش های قبل در خصوص چالش ها و پیامد های قرن بیست و یکم مدیران منابع انسانی بحث شد، اولین کار ایجاد ساختار سازمانی درست با مهارت های بین فردی قوی در کارکنان است.همچنین آموزش کارمندان به وسیله آشنا کردن آنها با مفهوم مدیریت منابع انسانی جهانی است از آن جهت که در سطح جهانی بهتر عمل کنند.این مشکلات نظیر گوناگونی نیروی کاری، اقتصاد الکترونیکی، برنامه ریزی موفقیت و رقابت و ... می توانند به وسیله مدیریت به بهترین شکل مدیریت شوند ، در صورتی که از طریق کارمندیابی دقیق ، سیاست های گزینشی ، تقسیم کار ، توانا سازی ، تشویق، آموزش و بالندگی منابع انسانی ، ابتکارات ، حقوق و مزایای مناسب ، مسئولیت پذیری ، دانش مدیریت و سایر وظایفی که نشان داده شده اند عمل شود.به صورت خلاصه هنگامی که نیروی انسانی سازمان با اشتیاق کار می کنند ، با حصول مزیت رقابتی سازمان به راه خود ادامه خواهد داد.
آذر عباسی