افغان موج   
FacebookTwitterDiggDeliciousGoogle BookmarksRedditLinkedinRSS Feed

پیشروی سریع سلفیستهای موسوم به داعش کل صحنه سیاسی را شگفت زده کرده است. دومین شهر بزرگ عراق در ظرف چند ساعت سقوط کرده و چند هزار نیروی شبه نظامی پیاده بدون پوشش هوایی قصد سرنگون کردن دولت مالکی  را دارند ! خلاصه همه بدنبال پی بردن به ماهیت دولت اسلامی عراق و شام هستند. حتی آمریکا  و سازمان ملل نیز پیش از هر اقدامی بدنبال فهم اتفاقی که افتاده است بوده و ظاهرأ بدنبال کشف مسائل پشت پرده آن می باشند . از سوی دیگر سیستانی ، ملای مرتجعی که برعلیه اشغال عراق توسط آمریکا هرگز فرمان جهاد نداده بود اینک به جهاد و دفاع درمقابل داعش فتوا صادر می کند. پیکره خونین عراق در مقابل یک جنگ مذهبی دهشتناک  و تقسیم  و تلاشی  قرار گرفته است.

به باورمن تنزل دادن درگیریهای کنونی و شورش گسترده ای که درجریان است به دعوای میان داعش و دولت مالکی اگر ازسر نا آگاهی نباشد بی تردید یاری رسانی هدفدار به جنگ روانی رذیلانه ای است که در چارچوب یک سناریوی بدقت طراحی شده  کلید خورده است. سناریویی که البته درعمل بسا با طرح اولیه اش متفاوت از کار درآمده است. درست مثل تمامی سناریوهای دیگر. این ویژگی تمام سناریوهایی است که متکی به نیروی خودی به پیش برده نمی شوند. دراین صحنه ما تنها با داعش روبرو نیستیم . بسا بسا فراتر از نیروهای محدود این جریان قرون وسطایی ، با نیروی نامحدود مردمی روبرو هستیم که برخلاف تصورات اولیه طراحان سناریو نه تنها مثل سوریه و فلوجه درمقابل داعش قرار نگرفتند ، بلکه هم عشایر و هم نیروهای سیاسی مسلح حاضر درصحنه علیه ارتش و پلیس مالکی به همکاری عملی با جریان مزبور نیز پرداختند . این همان پارامتری بود که صحنه سیاسی و نظامی نبرد را دگرگون کرد و داعش را به صرافت تسخیر پایتخت انداخت.

از همه مهمتر حضور فعال افسران ارتش سابق عراق و کادرهای آموزش دیده حزب بعث هست که یک قلم یکصد هزار نفر آنان که از کار بیکار شده بودند ساکن موصل هستند. در یک کلام  ورای تبلیغات گوشخراش رسانه ای دراینجا آنچه که ابتدا به ساکن می بایست فهم کرد ، عملکرد موازی و منافع مشترکنیروهای کاملا متضاد در مقاطع مشخص می باشد. مستقل از ماهیت داعش و رفتن بدنبال تحلیل ایدئولوژی و آماجهای سیاسی آن باید بدنبال فهم عملکرد سالیان اخیر و دوری و نزدیکی های سیاسی آن رفت . تنها دراین رابطه است که می توان پیوندهای سیاسی ـ امنیتی میان داعش و جمهوری اسلامی ، علیرغم تضادهای بنیادینشان را از سویی و همکاری و اتحاد تنگاتنگ جریان مذکور با نیروهای شورشی سنی ، افسران ارتش سابق عراق و اعضای حزب بعث، عشایر استانهای نینوا ، صلاحدین ، الانبار و از جمله شهرهای فلوجه و رمادی را از سوی دیگر فهم کرد.

یک نمونه از این اشتراک منافع و همکاری عملی در صحنه را میان همین جریان داعش و رژیم بشار اسد و به تبع آن نظام جمهوری اسلامی در سوریه شاهد بوده ایم . در آنجا بیشترین درگیریهای خونین در وهله اول میان داعش و ارتش آزاد و جبهه النصره و اساسأ در مناطق آزاد شده جریان داشت. منافع داعش درخارج کردن نیروهای رقیب از صحنه و افزودن بر نفوذ و قدرت خود بود . از سوی دیگر با نمایش وحشیگری ها و عملکرد قرون وسطایی خود و با نسق کشی از گرده مردم مناطق آزادشده ، آنان را  در عمل به سمت رژیم کمتر وحشی  اسد متمایل می کرد. این می شد تأمین منافع طرف دیگر. حاصل  یک جنگ خانگی خانمانسوز سه ساله در سوریه زخمی را و تعادل سیاسی جدید در منطقه را همگی شاهد هستیم . رژیمی که در آستانه سقوطی حتمی بود ، پایه های قدرتش را به بهای کشته و مجروح شدن ده ها هزار تن از مردم غیرنظامی و آوارگی میلیونها نفر دیگر هرچه مستحکمتر کرده و انتخاباتش را نیز با وقاحتی کم نظیر برگزار کرده است و فکرتشکیل دولت آشتی ملی را که قبلا خود به اپوزیسیون سوریه پیشنهاد می داد و بخش بزرگی از آنان ، آنرا همواره رد می کردند حالا در تعادل جدید از اساس به کناری افکنده است .

درعراق هم سناریوی اولیه با همین الگوی سوریه طرح ریزی می گردد . ابتدا باید دید که در ماه های اخیر چه اتفاقاتی در عراق رخ داده و اوضاع چگونه هست. مالکی که انتخابات قبلی را به ائتلاف العراقیه باخته بود ، با زور رژیم جمهوری اسلامی و همکاری جلال طالبانی رئیس جمهور ،  با بدست آوردن یک اکثریت پارلمانی موفق به تشکیل یک دولت ائتلافی شده و دور دوم نخست وزیریش را آغاز می کند . دولت اقتدارگرای او که با فشار رژیم ایران بر سر کار آمده است ، بجای استفاده از فرصتی که در اختیارش قرار گرفته درجهت تحکیم پایه های وحدت ملی در عراق ، طریقه حذف نیروهای غیرخودی را در پیش گرفته  و به قلع و قمع گرایشات سنی در دولت به اصطلاح ائتلافی  و کف جامعه می پردازد . مناسباتش را با دولت اقلیم کردستان تیره و تار می کند و رقبای شیعی خود را نیز به حاشیه می راند . تنفر از مالکی تمامی طیف سیاسی عراق را در بر می گیرد و این تنفر راه را برای تشکیل یک دولت اکثریت توسط او علیرغم بردن انتخابات اخیرتقریبأ غیرممکن می کند.

مقتدا صدر برای فرار از رودر رویی با جمهوری اسلامی رسمأ از سیاست کناره می گیرد و مجلس اعلاء مخالفت خود با نخست وزیری او برای بار سوم را هیچ پنهان نمی کند. مالکی که در آغاز مهره مورد توافق ایالات متحده و رژیم ایران بوده است با عقب نشینی خفت بار آمریکا و افزایش نفوذ جمهوری اسلامی بر جغرافیای عراق هر روز خود را بیشتر به رژیم مذکور نزدیک کرده و سرنوشتش را به آن گره می زند.

به اینترتیب گزینه مالکی برای طرف ایرانی همچنان "خیرالموجودین" می شود . اما اتفاقات بعد از انتخابات اخیر درعراق نشان داد که بدست آوردن یک اکثریت پارلمانی جدید برای مالکی حتی با گذاشته شدن کل وزنه سیاسی رژیم جمهوری اسلامی در کفه او بازهم اگرغیرممکن نباشد بسیار دشوار و پر هزینه خواهد بود. یک راه بیشتر باقی نمی ماند . وارد کردن یک دشمن وحشی و خطرناک برای همه طرفهای درگیر. ایجاد هرج و مرج و درگیری در میان مناطق سنی نشین و تهدید اقلیم کردستان و اقلیت ترکمن و از همه مهمتر شیعیان مخالف مالکی . بهترین و مناسبترین مکان درعراق همین استان نینواست . مرکز این استان ، موصل دومین شهر بزرگ عراق است که هم همسایه اقلیم کردستان و هم در نزدیکی طوزخورماتو یعنی محل سکونت بیشترین تعداد ترکمنهای اکثرأ شیعه می باشد . در موصل همینطوربا یک اقلیت شیعه چند صد هزارنفری روبرو هستیم که اکثرشان با ورود داعش خانه و خانمان را رها کرده و راهی اقلیم کردستان می شوند . شیعیانی که اکثرأ تمایلی به حزب الدعوه و شخص مالکی ندارند.

هدف پیاده کردن الگوی سوریه درعراق است. آماج سناریو فراهم کردن زمینه پناه بردن مردم  از چنگال اژدهای داعش به کام مار غاشیه ای بنام مالکی از سویی  و نزدیک شدن اجباری نیروهای سیاسی عراق به حزب الدعوه درمفابل دشمن مشترکیست که همه را از سنی و شیعه و کرد و ترکمان و مسیجی تهدید می کند. از همه مهمتر مجبور کردن مجلس عراق به  دادن اختیارات کامل به نخست وزیر فعلی  در اعلام وضعیت فوق العاده در کشور و به تبع آن ادامه حکومتی است که در شرایط عادی فاقد توان رسیدن به یک اکثریت پارلمانی تحت رهبری نوری المالکی بوده است.

آمدن داعش به موصل ظرف چند ساعت بدون چراغ سبز رژیم جمهوری اسلامی و دولت مالکی بیشتر به شوخی تلخی می ماند که بدرد خنداندن تحلیگران کوتوله صحنه سیاسی موجود می خورد. در یک نمایش روحوضی ، هفتاد هزار نفر از نیروهای ارتش مستقر درموصل بدون هیچ مقاومتی درمقابل چند هزارمرتجع وحشی که از آسمان به ناگهان نازل شده اند ، صحنه را با بجای گذاردن تسلیحات سبک و سنگین و هلیکوپترهای نظامی خالی کرده و پا بفرار می گذارند. استاندار نینوا که برادر اسامه نجیفی رئیس سنی مجلس عراق هم هست اشاره بدین دارد که نزدیک به ده نفر از سران ارتش از جمله علی قیدان فرمانده نیروی زمینی عراق اندکی پیش از واگذاری شهر به دارو دسته داعش همگی با هواپیما موصل را ترک کرده و ارتش عراق از خود در قبال حفاظت ازمردم سلب مسئولیت می کند ! جالبتر از همه بجا گذاشتن نزدیک به نیم میلیارد دلار در خزانه بانک مرکزی است که تشکیلات مشتی جنایتکار وحشی را تبدیل به ثروتمندترین گروه تروریستی جهان می کند. این کل سناریویی است که  قرار بوده پیاده شود.

اما درعمل سناریو آنگونه که طراحان پشت پرده آن انتظار دارند به پیش نمی رود.یکبار دیگر این واقعیت به محک تجربه گذاشته می شود که سوار ببر شاید بتوان شد ،  پیاده شدن از آن اما حکایتی دیگر است. نفرت موجود در میان جامعه سنی نسبت به دولت طائفی مالکی و اربابان آن در حاکمیت جمهوری اسلامی ، بسرعت درعمل به حمایت گسترده مردم و عشایرمسلح منطقه از داعش و همکاری نیروهای سیاسی در جنگ با دولت طائفی  راه می برد و داعش سوار بر این حمایتها قصد تصرف بغداد می کند. دولت اقلیم کردستان علیرغم نزدیکی اولیه به دولت مرکزی ، از وارد کرده نیروی پیشمرگه به بیرون از مرزهای اقلیم خودداری کرده و درعوض با استفاده ار خلاء موجود  در کرکوک هم مستقر می شود. از این به بعد و با حاکمیت بر کرکوک و منابع عظیم نفتی آن ، مشکل اساسی بر سر راه استقلال کردستان در راستای اهداف استراتژیک طرح خاورمیانه بزرگ و تغییرات ژئوپلیتیکی متعاقب آن ازجمله تغییرمرزهای موجود در منطقه ، برداشته می شود. از سوی دیگرهدف بلافصل مالکی مبنی بر اعلام حالت فوق العاده درعراق که متضمن ادامه یافتن دولت تحت حاکمیت او برای یک دوره نامعلوم می توانست باشد با مخالفت قاطع اکثریت نمایندگان جدید مجلس و غیبت عمدیشان در جریان رأی گیری عملأ نقش برآب می شود و درخواست کمک او از ایالات متحده برای حمایت نظامی نیز پاسخ منفی می گیرد.

بی تردید داعش به بغداد نخواهد رسید. رسیدن یک نیروی پیاده چندهزارنفره بدون پوشش هوایی به پایتحت و سرنگون کردن حاکمیت درعراق را چندان جدی نباید گرفت. بویژه اگر آن نیرو پرچم یک جنگ مذهبی ارتجاعی علیه اکثریت جامعه را نیز بلند کرده باشد.داعش را اما می باید که جدی گرفت. در مقابل این نیروی وحشی و قرون وسطایی مسامحه نمی توان کرد. درگیری میان میلیشیای نیروهای سیاسی اپوزیسیون عراق با داعش را می توان ازهمین حالا گمانه زد . تا بیرون آمدن قدرت از چنگال دولت مالکی اما زدن داعش عاقلانه نیست . نیروهای سیاسی اپوزیسیون عراق باید با حفظ مرزبندیهای خود با جریان مذکور نوک تیز تهاجمات خود را بر خلع ید از دولت دست نشانده حاکم متمرکز کنند.

بارها گفته ام که خلأ قدرت را در یک جامعه بی ثبات تنها با قدرتمی توان پرکرد. اگر درعراق یک نیروی چندهزارنفره بتواند سوار بر امواج نفرت بخشیاز جامعه خلأ قدرت را پر کند ، آیا پرکردن خلأ قدرت در ایران با یک نیروی مشابه سوار بر امواج نفرت اکثریت جامعه و در شرایط فروپاشی بی تردید رژیم  جمهوری اسلامی دور از واقعیت است ؟ من که چنین نمی اندیشم . اگر چنین باشد آنگاه تا رسیدن بدان نقطه برای یک نیروی سیاسی جدی ، هیچ امری مهمتر از حفظ  و حراست از تشکیلات نیست.

 

 

بیژن نیابتی ، 26 خرداد 1393